کتاب «خودکامه یا قانونمدار؟» بهطور فشرده به مبانی حکومت اسلامی، احکام اولیه و ثانویه، مفهوم درست ولایت مطلقه فقیه و کارکردهای آن در نظام اسلامی، و منظومه فکری رهبریت نظام، ملاکها و معیارهای شناخت این منظومه میپردازد.
مشی امام خمینی در 10 سال رهبری نظام، همه این تلاشها را باطل کرد. نحوه برخورد امام با دولت موقت، با دولت بنیصدر، و حوادث مهم انقلاب از جمله جنگ تحمیلی و برکناری قائم مقام رهبری - (آیت الله منتظری) - قانونمداری رهبری نظام را بر همگان روشن ساخت و نشان داد که رهبری نظام از هر کسی و مسئولی به قانون پایبندتر است. همین رویّه در دوره رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای نیز تداوم یافت.
اینک دشمنان از ترفند استبداد نمایی ولایت فقیه خلع سلاح شدهاند امّا همچنان به دشمنی با اصل ولایت مطلقه فقیه ادامه میدهند. امروز هجمه به مرکزیت نظام بهصورت انبوهی از توقعات نابجا از رهبری و برگردان نتایج انتخابهای مردم در ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراها و ناکارآمدیها و سوء مدیریتهای آنان به حوزه رهبری نظام جلوگر شده است.
چرا رهبری انقلاب از مسئولان اجرایی، قضایی و مقننه کشور دفاع میکنند؟ چرا رهبری نظام جلوی ناهنجاریها و ناکارآمدیها را نمیگیرند؟ چرا فلان کس و کسان را از فلان مجمع و شورا و منصب برنمیدارند؟ چرا فلان کسان را منصوب میکنند؟ چرا در دیدارها، علناً و با شدت با جریانها و اشخاص و مجریان برخورد نمیکنند؟ چرا در فلان مسئله دخالت مستقیم نمیکنند؟ از این قبیل پرسشهایی که برآمده از شبههآفرینیها و گاه ناآگاهی از اختیارات قانونی ولیِّفقیه و مشی نظاممند و سیستمی مدیریت رهبری است، در اذهان عمومی بخصوص جوانان و بیشتر در مراکز آموزش عالی، علاوه بر آن که حاصل عملکرد مسئولین در داخل کشور میتواند باشد، قطعاً شبههآفرینیها و تبلیغات دشمنان در آن بیتأثیر نیست.
آنچه در کتاب «خودکامه یا قانونمدار؟» (چهارچوب توقعات از رهبری نظام، ملاکها و معیارها) بیشتر مورد نظر است، اقدامات و رویکردهای مسئولان کشور است که مسئولیت اصلی گزینش و انتخاب آنان برعهده مردم است و طبعاً رهبری، نمیتواند و خارج از اختیارات قانونی اوست که آنچه مردم انتخاب کردهاند را رد کند و آراء مردم را بدون دلیل و حجت قانونی و گزارش مراجع ذیصلاح در این مسأله، باطل کند. رهبری نظام، از منتخبان مردم حمایت میکند تا آنان بتوانند وظایف قانونی خود را انجام دهند و در مواردی که با ناکارآمدی یا بیقانونی و یا هر علت دیگری، از مسیر نظام منحرف شوند، رهبری از آن جلوگیری میکند و وظیفه خود را در هدایت عمومی و قوای کشور انجام میدهد.
تحلیل صحیح این موضوع و رابطه بین آرای مردم و حوزه عمل رهبری، رابطه بین مسئولان مختلف نظام و اختیارات رهبری، رابطه بین قانون اساسی و حضور و دخالت رهبری در اداره امور کشور، در خنثی کردن و برگردان آثار ناشی از عملکرد مسئولان به حوزه ولیِّفقیه و سوءاستفاده دشمنان از آن، بسیار مؤثر و مهم است.
در این کتاب سعی شده تا مجموعهای از عوامل و ملاکها را که در رفتار و رویکرد ولیِّفقیه نسبت به مسئولان و عملکرد آنان، دخالت دارند و رهبری نظام، هوشمندانه و با تقیّد به ضوابط شرعی و اخلاق متعالی اسلامی و شناخت نسبت به موقعیتها و نظام بینالمللی و با تکیه بر آنها، به هدایت نظام و پیشبرد آن به سوی اهداف تعیین شده و مقابله با بحرانها و توطئهها پرداخته و میپردازند را بررسی و ارائه کند.
در این کتاب استناد به دوره رهبری امام خمینی(ره) به عنوان مرجع و شاخص مورد توجه قرار گرفته است و دوره زعامت و رهبری امام خامنهای که به فرموده ایشان مو به مو، همان مشی و رویه امام خمینی(ره) دنبال شده است، به طور مشروحتر و مفصلتر بررسی شده است. در هر مورد که مصداق و نمونه روشن و غیرقابلخدشهای وجود داشته، مورد توجه قرار گرفته و درحد نیاز به توضیح آن مصداقها پرداخته شده است.
کتاب «خودکامه یا قانونمدار؟» ابتدا در سه فصل، بهطور فشرده با مبانی حکومت اسلامی، احکام اولیه و ثانویه، مفهوم درست ولایت مطلقه فقیه و کارکردهای آن در نظام اسلامی، و منظومه فکری رهبریت نظام و ملاکها و معیارهای شناخت این منظومه، آشنا میشویم تا بحثهای بعدی کتاب براین پایههای اصلی، استوار شوند.
در 10 فصل بعدی کتاب، در هر فصلی یکی از ملاکها و شاخصهای رفتاری و تأثیرگذار در تصمیمگیریها و اقدامات ولیِّفقیه و رهبری نظام مورد بررسی قرار گرفته است و مصداقهای هر کدام از آنها از تاریخ انقلاب بررسی و ارائه شده است. این سیزده فصل بر روی هم، نشان میدهند که چگونه و با چه نگاهی بایستی به مجموعه رفتارها و برخوردهای رهبریت نظام با مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نگریست و چه توقعاتی بجا و چه انتظاراتی نابجا است. کجاها امام و رهبری در امور دخالت کرده اند و چرا و در کجاها حتی با وجود درخواست مسئولین ذیربط از دخالت خوداری کردهاند.
نام کتاب برگرفته از جمله مهم و روشنگر رهبر معظم انقلاب است که فرمودند: بعضیها خیال میکنند که «ولایت مطلقه فقیه» که در قانون اساسی آمده، معنایش این است که رهبری مطلق العنان است و هر کاری که دلش بخواهد، میتواند بکند! معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی مو به مو قوانین را اجرا کند و به آن احترام بگذارد. (بیانات در دیدار با استادان و دانشجویان قزوین، 26 آذر 1382).
نظر شما