سه‌شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۲
پاسخ بهتر زندگی کردن انسان‌ها در بهتر فکر کردن است

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا سبحانی‌نسب معتقد است که، انسان‌ها در زندگی به مشکلات جدی برخورد می‌کنند که نیاز به فکر کردن دارد و با اندیشیدن می‌توان از آن رهایی یافت. پاسخ بهتر زندگی کردن انسان‌ها در بهتر فکر کردن است. داستان‌هایی که فواید فکر کردن را به کودک می‌گوید، یکی از ابزارهایی است که می‌تواند کودک را به فلسفه جهان وادارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «تخم‌مرغ طلایی» به قلم حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا سبحانی‌نسب و تصویرگری زهرا اکبرزاده به تازگی از سوی انتشارات جمال روانه بازار نشر شده است. این کتاب با تصویرسازی بسیار جذاب و شیوه‌ای جدید به پرورش فلسفه‌اندیشی کودکان کمک می‌کند. داستان از طرح یک مسئله شروع می‌شود و مخاطب را به چالش می‌کشد.
فلسفه‌اندیشی برای کودکان یعنی چه؟ فلسفه برای کودکان یا P4C مخفف Philosophy for Children یکی از شاخه‌های آموزش فلسفی است که در این شاخه به اهمیت پرورش تفکر فلسفی کودکان نه به عنوان آشنایی با اصطلاحات فلسفی و مکاتب آن بلکه پروراندن فکر و ذهن فلسفی در کودکان برای داشتن قدرت تصمیم‌گیری بهتر، زندگی عاقلانه‌تر و راحت‌تر می‌پردازند.
یکی از مهم‌ترین دلایل برای توجه به حوزه فلسفه برای کودکان ارزیابی دانش‌آموزان و دانشجویان بدون قدرت استدلال است و به همین دلیل در دانشگاه‌ها بدین نتیجه رسیدند که از دوران کودکی باید به پرورش ذهن فلسفی کمک کرد. «فلسفه برای کودک» در ایران به صورت هدفمند از سال ۱۳۷۳ توسط بنیاد حکمت اسلامی صدرا با عنوان گروه فلسفه و کودک و با هدف رفع نقایص موجود و لزوم کاربردی کردن تفکر فلسفی در جامعه در این بنیاد پایه‌گذاری شد. در این راستا علاوه بر تولید کتاب، فعالیت‌های دیگر همچون نشر فصلنامه «فلسفه و کودک» و ارائه مقالات مختلف صورت گرفته است.
با سبحانی‌نسب درباره نگارش این کتاب و فواید فلسفه‌اندیشی برای کودکان صحبت کردیم که در ادامه می‌خوانید:
 
فلسفه‌اندیشی برای کودک یعنی چه و چه فوایدی دارد؟
در حال حاضر یک بحث مهمی در جهان به نام فلسفه‌اندیشی برای کودک مطرح است؛ فلسفه‌اندیشی برای کودک به معنای خردورزی و فکر کردن است؛ به بیانی دیگر یعنی کودک فکر کند، پرسشگر باشد و با اندیشیدن به پاسخ‌های درست برسد. برای اینکه بتوانیم کودک را در این مسیر سوق دهیم، بهتر است که او را با منافع فکر کردن یا مضار فکر نکردن آشنا کنیم.
 
هدف شما از نگارش «تخم‌مرغ طلایی» چه بود؟
رسالتی که بر عهده این داستان است این است که، انسان‌ها در زندگی به مشکلات جدی برخورد می‌کنند که نیاز به فکر کردن دارد و با اندیشیدن می‌توان از آن رهایی یافت. پاسخ بهتر زندگی کردن انسان‌ها در بهتر فکر کردن است. داستان‌هایی که فواید فکر کردن را به کودک می‌گوید، یکی از ابزارهایی است که می‌تواند کودک را به فلسفه جهان وادارد؛ کتاب «تخم‌مرغ طلایی» یکی از آن‌هاست. البته بحث فلسفه برای کودک خیلی گسترده دامن و دارای عمق‌های متفاوتی است.
انتشارات جمال تحت عنوان «فکر، فکر، اندیشه»، مجموعه کارهایی را تولید می‌کند که کودک را وادار به اندیشیدن کند. کتاب «تخم‌مرغ طلایی» یکی از آثار تولید شده در مجموعه است. کودک با استفاده از این مجموعه می‌تواند با منافع فکر کردن و ضررهای درست فکر نکردن روبه‌رو می‌شود؛ در این مسیر با درست فکر کردن آشنا می‌شود که دچار آسیب‌های آن نشود. گاهی اوقات کودکان غلط خود را در یک پوشش زیبا به ما ارائه می‌دهند و وقتی اندیشه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که شیوه آن‌ها غلط بوده است. انگیزه اصلی‌ام، پرورش کودکان خردورز بوده است یعنی با اندیشیدن رشد کنند؛ به گونه‌ای که وقتی با مسئله‌ای روبه‌رو می‌شوند، سریع تسلیم نشوند. از بحران نترسند و با اندیشیدن به راه‌حل برسند.
 
ایده این کتاب از کجا به ذهن‌تان رسید؟
جرقه این کتاب زمانی به ذهنم رسید که یک لطیفه شنیدم و آن را پروراندم و این کار نگارش شد. در این کتاب، داستان به جایی می‌رسد که قهرمان داستان با مشکل مواجه می‌شود و یک انسان سودجو در حال پیروزیست؛ در صورتی که قهرمان داستان با فکر کردن به راه‌حل می‌رسد. او موضوعی را که در جلوی چشم همه بوده و آن‌ها نمی‌دیدند، بیان می‌کند. با راه‌حل قهرمان داستان به این نتیجه می‌رسیم که گاهی اوقات، پاسخ‌ها چقدر به ما نزدیک هستند و بدون توجه و دقت از آن‌ها عبور می‌کنیم. همین موضوع مخاطب را به دقت در اطراف خود و تحلیل آنچه که می‌بیند، تشویق می‌کند. در حقیقت «تخم‌مرغ طلایی» کلید طلایی درست زندگی کردن است.
 
 
به‌عنوان مدیرمسئول انتشارات جمال، دغدغه شما در حوزه نشر چیست؟
متاسفانه به خاطر کارها زیادی که در نشر دارم، بسیار آرزو داشتم و نتوانستم بنویسم. بسیاری از آرزوهایم را سعی می‌کنم از طریق نویسندگان دیگر جامه عمل بپوشانم. یکی از دغدغه‌های اصلی من در حوزه نشر، آشنایی کودکان با خداست؛ به همین دلیل از بیشتر نویسندگانی که با نشر جمال در ارتباط هستند، خواستیم در این زمینه نگارش کنند؛ خوشبختانه آثار خوبی هم ارائه شده است. سبک زندگی هم یکی از موضوعاتی است که برایم مهم است؛ چون یکی از موضوعات جدی و مورد نیاز کودک امروز است. متاسفانه آثار ترجمه و شبه‌ترجمه بسیاری در بازار وجود دارد که در حقیقت این آثار سبب پذیرش سبک زندگی غربی می‌شود. تعداد زیادی از کارهایم فلسفه و منطق بوده است؛ چون تعداد زیادی از کارهای ترجمه در حوزه فکر کردن عمدتا از سبک‌های سکولار استفاده می‌کنند. در این سبک کتاب‌ها همچون اثر ارائه شده سبک فکر کردن همراه با منطق و حکمت است.
 
شما با مستقیم‌نویسی موافقید یا غیرمستقیم‌نویسی؟
در هنگام نگارش کتاب دو بحث وجود دارد که گاهی اوقات مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرد و آن هم مستقیم‌نویسی و غیرمستقیم‌نویسی است. مستقیم‌نویسی همان‌طور که از اسمش پیداست یعنی مستقیم مطلب را بگویید و بدون حاشیه و هنر، داستان مطرح کنید. برخی از نویسندگان این موضوع را رد می‌کنند چون ماجرا داستانی ندارد.
نویسندگان بین دو موضوع خط می‌کشند؛ اصالت با داستان است پس مستقیم‌نویسی امری مبتذل، ناروا و سَبُک است. به عقیده من این حرف غلط است! چون بعضی از داستان‌ها را نمی‌توان مستقیم نوشت یا اگر بخواهیم بنویسیم باید در یک سری داستان‌های بلند عنوان شود؛ در این مواقع امکان گم شدن نتیجه هم وجود دارد. بهترین کار این است که مستقیم‌نویسی را به رسمیت بشناسیم ولی در مستقیم‌نویسی، هنر هم به خرج دهیم؛ یعنی مستقیم‌نویسی هنرمندانه و غیرمستقیم‌نویسی هنرمندانه دو ژانری هستند که مورد نیاز و پذیرش جامعه ادبی است. این موارد در غرب کاملا پذیرفته شده است ولی متاسفانه در ایران تعدادی فکر می‌کنند هرچقدر ناداستان باشد و بدون بهره علمی و هنری ارزش ادبی ندارد. بعضی از ناشران داستان‌های ضعیف را به ناداستان‌های قوی هنرمندانه ترجیح می‌دهند. به نظرم برخی از آثار باید مستقیم نوشته شود ولی هنرمندانه و برخی از آثار باید غیرمستقیم نوشته شود ولی باز هم هنرمندانه.
در «تخم‌مرغ طلایی»، کودک باید از خود اثر نتیجه مستقیم و شفافی بگیرد هرچند در لایه‌های دوم می‌تواند عمق بیشتری داشته باشد و در دل کودک نفوذ کند. در بعضی از آثار می‌توانیم لایه‌های پنهانی داشته باشیم که با دل کودک همراهی کند ولی اثر باید در لایه اول هم برای مخاطب پیام داشته باشد. اینکه از داستان هیچ پیام جدی نگیریم به معنا غیرمستقیم‌نویسی نیست.
 
ادبیات کودک و نوجوان در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ادبیات در ایران در 100 سال اخیر یا دو قرن اخیر، از حیث معماری و مهندسی ادبی، رشد جدی داشته است. مرتب، زیبایی‌های ادبی مختلفی به ادبیات جهان اضافه شده است؛ ولی از خلا و نیاز جدی جوامع در بحران جهان‌بینی و معنابخشی به زندگی و حیات غفلت شده است. در حال حاضر وقت آن رسیده که به جای گسترش زیبایی‌های ادبی کمی هم به محتوا توجه شود. زیبایی‌های ادبی در جای خودش خلق می‌شود. یقینا رمانی که 100 سال آینده نوشته شود به مراتب جذاب‌تر خواهد بود. می‌توانیم کم‌بهاترین محتواها را با ادبیات جدید به مخاطب ارائه دهیم. گاهی مواقع یک ادبیات ارزشمند و قوی گذشته را به مخاطب تحویل می‌دهد. حتی اگر تاثیر محتوا کارهای جدید را با کارهای قدیم از نگاه مخاطب مقایسه کنیم، یک لذت خوانش ادبی ایجاد می‌کند. این کار دو نتیجه دارد، یکی اینکه از این خوانش ادبی لذت می‌بریم و دوم اینکه محتوا عمیق جان مخاطب را شخم زده و طراوت می‌بخشد. ادبیات ما نیاز دارد که، به میزانی که ما به آرایه‌های ادبی وزن می‌بخشیم و توجه داریم و در واژه‌گزینی و زیبایی ادبی تلاش می‌کنیم، به این فکر هم باشیم که محتوایی که قرار است عرضه شود، چقدر عمیق است و قرار است که در آینده چقدر پیشرو پیدا کند؟ قرار نیست یک کتاب فقط سرگرمی واژگانی داشته باشد. یک نویسنده ضمن اینکه به متن مهندسی ادبی شده توجه دارد باید به محتوا هم اهمیت دهد. باید محتوا را به یک سرمنزل شکیلی سوق دهیم و مخاطب را شرح محتوا کنیم. آثار باید به معنابخشی زندگی مخاطب بیشتر توجه کند و مخاطب را با محتوا جلو ببرد.
 
آیا این مشکلات در نظام فرهنگی هم وجود دارد؟
متاسفانه در نظام فرهنگی کشورمان هم برنامه‌ای برای استراتژی محتوا وجود ندارد که بتواند نویسندگان و ناشران را به فکر فرو ببرد. نویسندگان و ناشران باید به این موضوع فکر کنند که خلاهای محتوایی ما کجاست؟ اثری که تولید می‌شود کدام نیاز مخاطب را برطرف می‌کند؟ متاسفانه مسئولین برنامه‌‌ی محتوایی برای تولید آثار مکتوب و حتی آثار تصویری ندارند. امیدوارم مسئولین به این مسئله بیشتر توجه کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها