یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۸
سهل‌نویسی در داستان‌های مرتبط با تکفیر ترجیح دارد/ «ماروپله» می‌تواند اقتباس سینمایی شود

فائقه‌سادات میرصمدی، نویسنده کتاب «ماروپله» در جلسه نقد این اثر تاکید کرد که در داستان‌هایی که به مسایلی چون تکفیری‌ها می‌پردازیم به دلیل دشواری فهم موضوع باید ساده‌نویسی را انتخاب کنیم تا مخاطب بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فائقه سادات میرصمدی در این نشست که به میزبانی حوزه هنری رشت برگزار شد، با اشاره به انتشار چاپ ششم «مار و پله» بر تاثیر انتخاب عنوان بر جذب مخاطبان تاکید کرد و گفت: بسیار خوشحالم این کتاب چند سال قبل از ماجراهای بدی که در دو سه ماه اخیر گذراندیم چاپ شده است. زندگی مدینه، شخصیت اصلی این اثر عین مار و پله است. دائم می‌رود، نیش می‌خورد برمی‌گردد. گاهی پنج پله بالا می‌رود بعد به یک مار می‌خورد و 10 تا پله پایین می‌آید.

وی با اشاره به اینکه کتابش درباره جریان‌های تکفیری است، توضیح داد: تکفیری‌ها، جریان‌های اقداماتی هستند نه فکری و واقعا خطرناکند و بسیار خشن هستند. به عنوان نمونه عملیاتی به اسم انقماصی هست که یک بار دکمه بمب را می‌زند و خودش و اطرافیان کمی آسیب می‌بینند مردم که جمع شدند دکمه دوم را می‌زند همه از بین می‌روند. انتحاری نیست که در یک هوا از بین برود و خود فرد خودش را در دو مرحله به کشتن می‌دهد.

میرصمدی در این جلسه از سیستم عملیاتی اطلاعاتی کشور درخواست کرد که اجازه دهند پرونده‌ها منتشر شوند و گفت: مردم نسبت به چیزی که نمی‌شناسند متوحش می‌شوند و می‌ترسند؛ اما وقتی آشنا می‌شوند هر دروغی را نمی‌پذیرند. وقتی کتاب 400 صفحه‌ای «مار و پله» بدون تبلیغ و اطلاع‌رسانی به چاپ ششم می‌رسد، نشان می‌دهد که جوانان ایرانی به خواندن کتاب در موضوع جاسوسی، پلیسی و تکفیری علاقه دارند.

وی با تاکید بر اینکه نویسندگان امروز ایران وظیفه دارند، به گونه‌ای بنویسند که پوشش و سبک زندگی زن ایرانی برند شود، افزود: باید به اقوام مختلف ایران نگاه فرصتی داشته باشیم و به جوانان فرصت دهیم با فرهنگ و سبک زندگی اقوام مختلف آشنا شوند.

این نویسنده درباره شخصیت اصلی «مارو پله» توضیح داد: کتاب ماروپله درباره شخصیتی به نام مدینه است، یک زن ۲۴ ساله که شوهری معتاد و دو فرزند دارد. با پول خیاطی امرار معاش می‌کند  تا اینکه پای پسرداییش، حسن به زندگی آنها باز می‌شود. حسن وقتی متوجه اختلافات مدینه و شوهرش می‌شود به تدریج با خریدن یک تلفن همراه برای وی و عضو کردنش در کانال‌های داعشی مدینه را علاقه‌مند به تکفیری‌ها می‌کند و سرانجام مدینه و دو فرزندش همراه حسن از ایران فرار می‌کنند و به عراق، شام و افغانستان می‌روند. مدینه که تصور می‌کرد اکنون می‌تواند زندگی خوبی داشته باشد غافلگیر می‌شود. حسن رفتار متفاوتی را بروز می‌دهد و لحن حرف زدنش با مدینه تغییر می‌کند.  مدینه چند بار  پیش امیر کتیبه هجرت می‌رود و می‌گوید می‌خواهد به ایران بازگردد ولی می‌شنود که اینجا یا باید کسی بمیرد یا زندگی کند. به تدریج متوجه می‌شود که حسن یکی از عنصر‌های امنیتی داعش است و سرانجام به بهانه مشکل روحی در بیمارستانی خارج از دولت اسلامی عراق و شام بستری می‌شود و به ایران برمی‌گردد. مامورهای اطلاعاتی ایران دستگیرش می‌کنند که بخش اعظم این کتاب بازجویی مدینه است.

وی ادامه داد: درطول بازجویی‌ها تلاش کردم به مخاطب تنفس بدهم و راجع به وضعیت جسمانی مدینه حرف بزنم که تهوع دارد، حالش بد است ازش آزمایش می‌گیرند و متوجه می‌شوند که باردار است. در «مار و پله» ناچارم یک قصه‌‌ای روایت کنم که برای مخاطب معمولی ناآشناست، مخاطب معمولی کتاب، نه زن بلوچ را نه تفکر تکفیر را نه اهل سنت را درست می‌شناسد. مردم عادی ماموران اطلاعاتی را نمی‌شناسند دوتا سریال هم که ساخته شده خیلی تخصصی بوده‌اند و از کارهایی که در حوزه تکفیری انجام می‌شود متفاوت است. تفکر تکفیری بسیار لایه لایه است. حتی بین افغانستان و عراق و شام تفکرشان خیلی فرق دارند.

نویسنده «ماروپله» درباره سبک نگارش این اثر عنوان کرد: در حوزه تکفیر چاره‌ای جز ساده‌نویسی نداشتم. من در کار ژورنالیستی حتی در زبان مستند به سهل و ممتنع معتقدم. باید با زبان آسان حرف بزنیم ولی درباره مفاهیمی صحبت کنیم که مخاطب دوساعت به آن فکر کند. آنچه برای مدینه اتفاق می‌افتد برخاسته از یک محرومیت است، همین که ما افراد محروم را درست بشناسیم و همین که شاید یک زنگ تلنگری باشد که مسئولان درصد محرومیت را پایین‌تر بیاورند، تلاش من در این اثر بوده است. کسانی که در حاشیه کشور دارند زندگی می‌کنند به دلیل مشکلات معیشتی، خودشان را در تعارض با جمهوری اسلامی می‌بینند، می‌گویند ما دشمنیم بعد می‌روند دنبال دلایلی که این دشمنی را تقویت کنند بعد چه بسته‌بندی شیکتری از اعتقاد؟ چه بسته‌بندی بهتر از اینکه بگوید من با تو مشکل اعتقادی دارم و اصلا با تو حرف نمی‌زنم. اختلاف اعتقادی بسته‌بندی شکیلی برای اختلاف است. با وصل کردن خودشان به عقیده می‌خواهند از آن فقر فرار کنند و خودشان را تبرئه کنند اظهار به فقر و محرومیت خیلی سخت است.

وی همچنین به مذبذب بودن مدینه در این کتاب اشاره کرد و توضیح داد: سعی کردم مذبذب بودن مدینه را نیز در کتاب نشان بدهم. مدینه هر لحظه به یک طرف است و خیلی آدم فرصت‌طلب و در عین حال باهوش و متهوری است. هدفی را برای خودش تعریف می‌کند و برای رسیدن به آن از هیچ کاری دریغ ندارد. حسن را دوست ندارد چون فکر می‌کند از این بن‌بستی که در زندگی دارد می‌تواند با حذف حسن خارج شود. مدینه اگر در یک زندگی سالم قرار می‌گرفت می‌توانست زندگی مرتبی داشته باشد.

نویسنده «ماروپله» تصریح کرد: در این کتاب پیام من به مخاطب این بود که پیوستن به گروه تکفیری و وارد تشکیلات داعش شدن ما را تا مرز اعدام پیش می‌برد و ترسناک‌ترین افراد کسانی هستند که از مرگ خودشان نمی‌ترسند و خودشان را قهرمان می‌دانند. در سنین نوجوانی حب به زندگی را در آنها از بین می‌برند و غایت‌شان مرگ و به قول خودشان شهادت است.

وی همچنین بر قابلیت بالای این کتاب برای اقتباس سینمایی تاکید کرد و افزود: این کتاب خیلی ظرفیت فیلم شدن دارد و اگر فیلمی بر اساس آن ساخته شود حتما جذاب خواهد بود.

میرصمدی معتقد است، تهدید منافقین جدی‌تر از داعشی‌هاست چون داعش با کسی که دارد کار فرهنگی می‌کند مشکلی ندارد و ایدئولوژی خود را تثبیت شده می‌داند. منافقین جریان پیچیده‌تری‌ هستند و در سطح  بازی نمی‌کنند. ترور مشخص ندارند و جریان درست را به انحراف می‌کشند. مهمترین کاری که منافقین می‌کنند ایجاد التقاط است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها