در نشست خبری جشنواره «خودنویس زرین» ویژه نوقلمان ایرانی مطرح شد:
ما به نشر مردمی در ایران و قوانین هموارکننده برای حضور جهانی نیاز داریم
قاسم صفایینژاد، سرپرست نشر صاد معتقد است: یکی از مشکلاتی که در حوزه نشر ایران داریم این است که مسئله انتشار کتاب، مردمی نیست؛ پس ناگزیریم درها را به روی مردم باز کنیم که خودشان کتاب و محتوای عمیق تولید و ترویج کنند.
نوقلمها باید دغدغه فرهنگی داشته باشند
قاسم صفایینژاد مردمی نبودن حوزه نشر در کشور را عامل اصلی شکلگیری خودنویس و توجه به نوقلمها دانست و گفت: یکی از مشکلاتی که در حوزه نشر داریم این است که مسئله انتشار کتاب، مردمی نیست. از چند دهه گذشته حتی سده گذشته نشر کشور عملا به عنوان محلی برای روشنفکری شناخته میشد. بعد از انقلاب کمی روند به سمت مردمی شدن رفت؛ ولی باز هم اتفاق خاصی نیفتاد و مردمی نشد. اگر میخواهیم کتاب را به عنوان کالا و محصول باارزش شناسایی کنیم، ناگزیریم درها را به روی مردم باز کنیم که خودشان کتاب و محتوای عمیق تولید و ترویج کنند. به هرحال امروزه فضای مجازی این ابزار را به مردم داده است. خودنویس، ایدهای است که بتوانیم نشر را مردمی کنیم.
وی مهمترین کار خودنویس را حفظ امیدی برشمرد که در بین نوقلمهای ایرانی ایجاد شده است و در اینباره افزود: نویسندگان خودنویس باید از ما مطالبه کنند تا کیفیت هر بخش بهتر شود. در میان خودنویسیها انواع مشاغل وجود دارد از کشاورز تا هنرمند. از نوقلمها میخواهیم که کمک کنند تا این خانه برای مردم باقی بماند و بخش دولتی یا خصوصی صاحبش نشود.
سرپرست نشر صاد درباره لزوم توجه به مسائل فرهنگی کشور و بومینویسی در آثار نوقلمها بیان کرد: خیلی قائل به ادبیات برای ادبیات نیستم؛ تکنیک خوب است؛ اما باید مسائل فرهنگی را مطرح و دردی را از کسی دوا کنیم. نوقلمها حتما مسئلهای را انتخاب کنند و آن را در داستانهایشان شرح دهند و حل کنند.
صفایینژاد در پاسخ به سوال خبرنگار حوزه کتاب درباره چرایی تبدیل خودنویس از یک جشنواره داستاننویسی به یک برند ایرانی در زمینه ادبیات اظهار کرد: ما در دنیا مفهومی داریم با عنوان «خودناشری» که در آن ناشر حذف میشود و مردم کتاب مینویسند و در پلتفرمهای کتاب الکترونیک توزیع میکنند. اکنون بیشترین رشد در صنعت نشر دنیا هم در حوزه کتاب الکترونیک است. همچنین بیش از 50 درصد از گردش مالی این حوزه مرتبط به بحث خودناشری است. ما نیز در ایران باید این حوزه را جدی بگیریم. مخصوصا در کشور ما که سواد رسانهای پایین و محتوای کوتاه و سطحی رشد پیدا کرده است. مردم باید بتوانند محتوای عمیق تولید کنند. ناگزیریم که محتوای عمیق را گسترش دهیم. خودنویس حرکتی است که کسانی که میخواهند محتوای عمیق تولید کنند در کنار هم باشند. نشرسرای خودنویس همین است؛ خانهای برای مردمی که دغدغه ایران و فرهنگ آن را دارند تا بتوانند در کنار هم محتوای عمیق تولید کنند. اگر میخواستیم جشنوارهای مثل سایر جشنوارهها برگزار کنیم، عموما صرفا باید فراخوان میدادیم و نفرات را انتخاب میکردیم و جایزه میدادیم؛ اما خودنویس میگوید ما شما را رها نمیکنیم. همیشه در کنار شما نوقلمها هستیم؛ از حمایت و چاپ اثر گرفته تا ترجمه و دیگر کارها.
این پژوهشگر حوزه رسانه و نشر در پاسخ به یک سوال مبنی بر اینکه چشمانداز خودنویس برای جهانی شدن قلم نویسندگان ایرانی چیست و آیا در این زمینه برنامههای طولانیمدتی دارند یا خیر؟، گفت: برنامه که زیاد داریم؛ اما مسائلی وجود دارند که مانع اجرا شدن برنامهها هستند. ما عضو هیچ کنوانسیون جهانی نیستیم و فعالیتمان در حوزه بینالملل، فعالیت سختی است. متاسفانه در حوزه فرهنگ، فعالیتهایمان زیرپلهای شده و چون کسی ما را جدی نمیگیرد به راحتی میتوانند آثارمان را بدزدند و در کشور خودشان منتشر کنند. قدم اول قانون است که راه را برای ناشران داخلی و تعامل با ناشران خارجی هموار کند. اکنون فضا طوری سخت است که باید خطشکنی کرد.
خودنویس حتما باید به حوزه داستان نوجوان وارد شود
میرشمسالدین فلاح هاشمی، دبیر خودنویس 1 درباره فضای متفاوت خودنویس در مقابل جشنوارههای داستاننویسی دیگر در کشور گفت: با توجه به تجربه من از داوریهای داستانی در کشور، فرق خودنویس با جاهای دیگر این است که فضا برای رقابت قلماولیها باز است و حتی قانون این بود کسانی که تا به حال کتاب داشتهاند شرکت نکنند. این کار خودنویس بکر بود و همچنین کشف استعداد بخصوص در مناطق محروم. بیشتر حجم آثار ما از مناطق دورافتاده کشور بود. ما نمیخواستیم صرفا بُعد تجاری کار را ببینیم. در این صورت به سراغ نویسندهای میرفتیم که مطمئن بودیم اثرش میفروشد؛ البته که خیلی از آثار خودنویسیها هم پرفروش شده است.
وی به اهمیت پرداختن به فضای بومی ایران در آثار خودنویسی اشاره و بیان کرد: یکی از اقبالهایمان در خودنویس 1 این بود که نوقلمها فضای بومی خود را نوشتند و از فضای شهری دور بودند. دنیا به دنبال روایت ما از ایران است، نه روایت ما از زندگی مدرنی که در بقیه جاها هم به همینشکل وجود دارد. نوشتهها در خودنویس 1 به گونهای بود که با آن منطقه، نوع زندگی و فرهنگش آشنا میشدی. علاوهبر این، هیچ ناشری نتوانسته است در این سطح با نویسندگان نوقلم تعامل داشته باشد؛ اما خودنویس اینچنین است و امیدوارم که با قدرت هم تداوم داشته باشد.
این نویسنده ادبیات داستانی در پاسخ به این سوال که آیا خودنویس وارد حوزه ادبیات نوجوان میشود یا همچنان تمرکزش بر سوژههای بزرگسال است؟ توضیح داد: در شروع کار، کودک و نوجوان را درنظر نداشتیم؛ گرچه چند نوجوان هم داشتیم که برایمان داستان فرستادند و برتر هم شدند؛ ولی اینکه موضوع اثر کودک یا نوجوان باشد نداشتیم. نظر شخصی من این است که خودنویس حتما باید به حوزه داستان نوجوان وارد شود.
علیرضا نعمتاللهی، دبیر اجرایی خودنویس زرین در بخش پایانی برنامه، توضیحی درباره ماهیت جشنواره «خودنویس زرین» ارائه داد و گفت: به این دلیل خودنویس زرین راه افتاده است که ارزیابی مجددی از نویسندگان صورت بگیرد و نوقلمها خود را دوباره محک بزنند و ما هم ببینیم که آنها در زمینه داستاننویسی پیشرفتی داشتهاند یا نه. هدف دوم این است که ارتباط مربیان با نویسندگان همچنان برقرار باشد تا نوقلمها بعد از یادگیری اصول داستاننویسی، اخلاق حرفهای حوزه نشر را نیز یاد بگیرند. روند خودنویس زرین به این صورت است که از میان شرکتکنندگان سه دوره خودنویس که دوباره در خودنویس زرین شرکت کردهاند، 20 اثر برای چاپ انتخاب و 3 اثر برای رتبه اول تا سوم برگزیده شوند و جوایزی نیز دریافت کنند.
در پایان این نشست، از پوستر جشنواره «خودنویس زرین» رونمایی شد.
نظر شما