شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۸
روش تحقیق پدیدارشناسی به شناخت تجارب انسانی کمک می‌کند

اساسا هر آنجایی که ما احتیاج داریم تجارب انسان‌ها در باب یک موضوع را بهتر بشناسیم و درک کنیم، روش تحقیق پدیدارشناسی می‌تواند به ما کمک کند تا تجربه اتفاق افتاده در قبال یک موضوع را بهتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پردیس سیاسی: روش‌مندی را باید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های پژوهش‌های علمی و مرز تفاوت آن با سایر شیوه‌های مطالعاتی دانست. در حقیقت برای این که بتوانیم به یک تحقیق عنوانی بیش از تحلیل شخصی بدهیم نیازمند روش هستیم و این موضوع به ویژه در حوزه علوم انسانی که با انسان و رفتارهای او سر و کار داشته و مانند علوم فنی و دقیقه قابلیت آزمودن در فضای آزمایشگاهی را ندارد، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. همانطور که اشاره شد پژوهش‌های علوم انسانی به علت ماهیت خود، تنها نمی‌توانند به عدد و رقم و نمودار محدود باشند و علاوه بر روش‌های کمی بخش قابل توجهی از پرسش‌های این حوزه را باید از طریق روش‌های کیفی پاسخ داد. با توجه به این نیاز، انتشار کتاب‌هایی در حوزه روش‌شناسی کیفی می‌تواند بستری مناسب برای پژوهش‌های کاربردی در علوم انسانی کشور را فراهم کند. انتشارات اندیشه احسان در سال‌های اخیر به این نیاز توجه کرده و با انتشار چند عنوان کتاب در حوزه روش‌شناسی کیفی گام قابل توجهی در این مسیر برداشته است. پس از گفت‌وگو با مترجم کتاب تحلیل موقعیت از این انتشارات، این بار پای صحبت حسن بودلایی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که تجربه تالیف و ترجمه در این حوزه را دارد، نشسته‌ایم. «روش‌تحقیق پدیدارشناسی» کتابی به قلم اوست که توسط انتشارات اندیشه احسان در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.
 
روش پدیدارشناسی به عنوان موضوع تالیف یک کتاب چگونه مورد توجه شما قرار گرفت و چه عواملی شما را به انتشار کتابی در این حوزه سوق داد؟
زمانی که دانشجوی دوره دکتری بودم، علاقه‌ای به انجام پژوهش‌های کمی نداشتم، با این روش‌ها ارتباطی نمی‌گرفتم و آن‌ها را در جهت تولید علم و تئوری‌پردازی‌های علمی معنی‌دار نمی‌دانستم(البته منظورم این نیست که این امکان در این روش‌ها وجود ندارد، بلکه من این ارتباط را برقرار نمی‌کردم). بنابراین با توجه به زمینه و سابقه تحصیلم در علوم انسانی و با توجه به اساتیدی که داشتم، علاقه‌مند شدم بیشتر از مطالعات کیفی سردربیاورم.  به همین دلیل در سال‌های تحصیلم در دوره دکتری و پس از آن بر روش‌های کیفی متمرکز شدم که از جمله این روش‌ها، روش تحقیق پدیدارشناسی بود. زمانی که من می‌خواستم از این روش به عنوان روش تحقیق در رساله دکتری‌ام استفاده کنم، با چالش‌های زیادی مواجه شدم؛ از جمله این که این روش در حوزه مدیریت، کارآفرینی و رشته‌های مرتبط با آن‌ها بسیار بسیار ناشناخته بود و تقریبا شاید به اندازه انگشتان یک دست هم در این حوزه کار انجام شده وجود نداشت و بیشتر تحقیقات انجام شده مربوط به حوزه جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی می‌شد. در کنار این موضوع، چالش اصلی دیگر این بود که برای انجام تحقیق با روش پدیدار شناسی ابزار تحقیقی در دسترس نداشتیم که به ما بگوید محقق برای انجام پژوهش پدیدارشناسی، باید چگونه گام به گام پیش برود و چه مسیری را طی کند. این موارد برایم انگیزه‌ای شد تا پدیدارشناسی را نه به عنوان مبانی معرفت‌شناختی بلکه به عنوان یک ابزار تحقیق( research method) مورد بررسی قرار دهم. در این زمینه بعد از این که چند مقاله مستقل منتشر کردم، تصمیم گرفتم این بخش‌های مختلف را در قالب یک کتاب تالیفی تنظیم کنم، تا پژوهشگرانی که می‌خواهند از این ابزار استفاده کنند، با حداقل ابهام مواجه باشند و پاسخ همه سوالاتشان را با مطالعه این کتاب به دست بیاورند.
 
 
به ساختار کتاب بپردازیم، روش تحقیق پدیدارشناسی شامل چند بخش است و چه محورهایی را مورد توجه قرار داده است؟
این کتاب 8 فصل دارد؛ در فصل اول کلیات استراتژی تحقیق پدیدارشناسی را مورد توجه قرار داده‌ام؛ از جمله این که اهداف این پژوهش به چه ترتیبی است و چگونه می‌توان آن را انجام داد، در فصل دوم به تفاوت این روش(پدیدارشناسی) با برخی دیگر از روش‌های تحقیق کیفی و به طور خاص تجزیه و تحلیل گفتمان و تئوری داده بنیاد یا Grounded theory  پرداخته و آن‌ها را با پدیدارشناسی مقایسه کرد‌ه‌ام. در فصل سوم به سراغ اصلی‌ترین مفهوم در پدیدارشناسی یعنی اپوخه رفته و به این که این مفهوم چیست و چطور می‌توانیم آن را انجام دهیم، پرداخته‌ام. فصل چهارم به روش گردآوری داده‌هایی که مختص پدیدارشناسی باشد یعنی مصاحبه پدیدارشناسی اختصاص دارد. در این فصل  قدم به قدم و با جزییات مراحل اجرای یک مصاحبه پدیدارشناسی را تشریح کرده‌ام. در فصل پنجم گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌های پدیدارشناسی را مورد توجه قرار داده‌ام؛ به این معنا که چطور می‌توانیم داده‌هایی را که از طریق مطالعات پدیدارشناسی گردآوری کرده‌ایم، تجزیه و تحلیل کنیم و آیا روش ویژه و منحصر به فردی برای این کار وجود دارد؟ که پاسخ مثبت است و این روش تحلیل داده‌های پدیدارشناسی نیز تشریح شده است. در ادامه و در فصل‌های شش، هفت و هشت سه نمونه از پژوهش‌هایی که در عمل و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام داده‌ام، را برای خوانندگان آورده‌ایم. مطالعه این سه فصل به عنوان نمونه تحقیق‌های پدیدارشناسی به محققان کمک می‌کند تا نحوه به کارگیری و استفاده از این متد را از ابتدا تا انتها در یک پژوهش واقعی ملاحضه کنند.
 
پدیدارشناسی به عنوان یک روش کیفی چه امکاناتی را در اختیار محقق قرار می‌دهد؟
روش پدیدارشناسی مانند هر روش دیگر ابزاری است که می‌تواند برای انجام برخی پژوهش‌ها مناسب باشد و استفاده بی رویه و غیر مرتبط از این روش می‌تواند آن را به ابزاری مورد انتقاد و بی فایده تبدیل کند. اساسا هر آنجایی که ما احتیاج داریم تجارب انسان‌ها در باب یک موضوع را بهتر بشناسیم و درک کنیم، روش تحقیق پدیدارشناسی می‌تواند به ما کمک کند تا تجربه اتفاق افتاده در قبال یک موضوع را بهتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

این روش در میان محققان و پژوهشگران کشور چه جایگاهی دارد؟
خاطرم هست در گذشته به پدیدارشناسی به عنوان یک روش محترم اما دشوار نگاه می‌شد و کمتر محققی تمایل داشت سمت کار با این روش برود. چرا که این روش مبانی فلسفی سنگینی دارد و کسی هم آن را تبدیل به ابزار نکرده بود و بنابراین  به کارگیری‌اش آسان نبود. اما خوشبختانه بعد از انتشار این کتاب، امروز می‌بینیم حتی پژوهش‌های پایان‌نامه‌ای مقطع کارشناسی ارشد نیز از روش پدیدارشناسی به عنوان یک ابزار تحقیق استفاده می‌کنند و این برای من جای خوشحالی بسیار دارد که توانسته‌ام در جهت شناساندن این روش به جامعه علمی کشور گام کوچکی بردارم.

در گذشته گفته می‌شد روش‌های کمی در فضای آکادمیک کشور بر روش‌های کیفی غلبه دارند، آیا این نسبت همچنان برقرار است یا تغییری به سمت روش‌های کیفی رخ داده است؟
کماکان پژوهش‌های کمی حاکم هستند اما تا حدودی پژوهش‌های کیفی نیز توانسته‌اند مقبولیت خودشان را به دست بیاورند. هفت تا هشت سال پیش زمانی که دانشجویان خودم را ترغیب می‌کردم که پایان‌نامه‌هایشان را با متد کیفی انجام دهند، رغبت چندانی به این موضوع وجود نداشت و حتی این تردید و منع در میان همکارانم نیز دیده می‌شد که هم علمی بودن این روش‌ها برایشان محل تردید بود و هم این که معتقد بودند این روش‌ها دشوار است و ما تخصص لازم را برای اجرایشان نداریم. اما خدا را شکر، امروزه این روش‌ها رایج و پذیرفته شده‌اند و آن حساسیت‌های اولیه که اگر پژوهشی در آن عدد و رقم و کمیت نباشد، علم محسوب نمی‌شود تا حد زیادی رنگ باخته است. اگرچه برخی کماکان حساسیت‌‎هایی به روش‌های کیفی دارند اما در مجموع در حال حاضر در جوامع علمی کشور نگاه بهتری نسبت به این موضوع حاکم شده است. من نیز رسالت خود را در شناساندن برخی از متدهای کیفی کمتر شناخته شده (که ابزارهای بسیار قدرتمندی هستند و می‌توانند در انجام تحقیق‌ها به ما کمک بسیار کنند) قرار داده‌ام و با این هدف کتاب پدیدارشناسی را تالیف کرده و در ادامه دو کتاب نیز در رابطه با روش روایت پژوهی ترجمه و منتشر کرده‌ام.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها