چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۰
حضرت آیت‌الله صافی در مطالعه کم‌نظیر بود

حجت‌الاسلام والمسلمین اکبری شاهرودی که به عنوان مدیر استفتائات دفتر آیت‌الله صافی، وی را در زمینه مطالعه کم‌نظیر توصیف کرد و گفت: حضرت آقا تمام اوقاتش به مطالعه گذشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، حضرت آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید تشیع بود که در بهمن 1400 دار فانی را وداع گفت. پدر او، محمدجواد صافی گلپایگانی از فقهای عصر خویش بود. علی صافی گلپایگانی برادر او بود و حضرت آیت‌الله صافی داماد مرجع عالیقدر سید‌محمدرضا گلپایگانی بود. مرحوم آیت‌الله صافی که از شاگردان آیت‌الله العظمی بروجردی و در علاقه به مطالعه و اهتمام وی به کتاب و کتابخوانی زبان‌زد بود. حجت‌الاسلام والمسلمین اکبری شاهرودی که به عنوان مدیر استفتائات دفتر آیت‌الله صافی فعالیت کرده است، درباره سنت کتابخوانی، آثار و توجه ایشان به تالیف کتاب در زمینه‌های مختلف به خبرنگار ایبنا می‌گوید: ....
 
درباره یکی از ویژگی‌های‌ بارز مرحوم آیت‌الله العظمی صافی که به‌عنوان یک فقیه پُرمطالعه معروف بودند، بفرمایید.
خداوند رحمت کند این مرجع عالیقدر را. بله واقعاً ایشان در این جنبه، کم‌نظیر یا بی‌نظیر بودند. خود ایشان بارها در همین اواخر و پس از یک قرن زندگی می‌فرمودند از پنج سالگی که کتاب دستم گرفتم، هنوز از دستم نیفتاده است؛ کنایه از اینکه تمام اوقاتم به مطالعه گذشته است. همین مطالعات فراوان ایشان در عرصه‌های مختلف علمی از معظم‌له شخصیتی ساخته بود محیط بر همه اوضاع و شرایط داخلی و خارجی و آگاه از جریان‌های جاری در جهان. به یقین می‌توانم عرض کنم که غیر از چند ساعت مختصری که استراحت می‌فرمودند و غیر از ساعات اشتغال به عبادت، بقیه ساعات ایشان بین 16 تا 18 ساعت مشغول مطالعه بودند.
 
با این اوصاف باید در حوزه‌های مختلفی مطالعه می‌کردند اما حتما علاقه و اهتمام بیشتری به زمینه خاصی داشته‌اند. دراین‌باره برایمان بگویید. و اینکه آیا اهل خواندن روزنامه یا پیگیری اخبار بودند؟
معظم‌له بیشتر کتاب‌های دینی را مطالعه می‌کردند اعم از تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ و سیره. در کنار این مطالعات، لازمه مرجعیت این است که از اخبار و اوضاع کشور و جهان اطلاع کامل داشته باشند. لذا روزنامه‌های صبح را هر روز مطالعه می‌کردند و روزنامه‌های عصر را هر شب می‌خواندند که حدود 15 عدد روزنامه می‌شد. به علاوه، بولتن‌های خبری محرمانه و عادی و ویژه‌نامه‌های خبری برخی خبرگزاری‌ها را مطالعه می‌فرمودند و هر کجا نیاز به توجه و اقدام خاص داشت مفصل مطالعه می‌کردند و اقداماتی که صلاح می‌دیدند انجام می دادند.
 
این مطالعات طوری ایشان را بر اخبار دنیا مسلط کرده بود که بارها مسئولانی که محضر ایشان می‌آمدند از این گستردگی اطلاعات واقعاً شگفت‌زده می‌شدند. ایشان در اطلاع از اخبار جهان و مخصوصاً مسلمانان و شیعیان و اتفاقات کشورها از همه جلوتر بودند و این ویژگی به همراه قدرت تحلیل بالایی که از مطالعه آیات و روایات و تاریخ دنیا و اسلام به دست آورده بودند، در تصمیم‌گیری‌ها، ایشان را به اوج حقیقت رسانده بود.
 

حضرت آیت‌الله صافی تالیفات متعددی دارند. اما جالب است بدانیم اولین کتابی که ایشان نوشته‌‌اند چه بوده است. از این موضوع اطلاع دارید؟
خود مرحوم آقا می‌فرمودند اولین کتابی که نوشتند شرح کتاب «اشعار شیوا در ردّ باب و بهاء» مرحوم پدر مکرمشان بود. کتابی است به صورت منظوم که در قالب شعر، همه نیرنگ‌ها و اباطیل بهاییت را گفته‌اند. مرحوم آقا این کتاب را گمانم در حدود سن هفده سالگی به صورت نثر شرح نوشته‌اند که انصافاً اطلاعات تاریخی مهمی در آن است. آقایی بوده از علمای آن زمان که ارتباط‌هایی با آیت‌الله العظمی حاج شیخ فضل‌الله نوری هم در قبل آن داشته است، ایشان وقتی این شرح را می‌بینند شعری در وصف و مدح شارح و شرحش می‌نویسند که خیلی زیباست. مطلع آن شعر این است «هدیه‌ات هدیه گرامی بود / مایه عیش و شادکامی بود»
 
معمولا علما پس از مطالعه کتاب‌ها، در ابتدای کتاب یادداشت یا تقریظی می‌نویسند. آیا این سنت در کتاب‌های ایشان دیده می‌شود؟
بله این روش در مطالعه ایشان نمود بیشتری داشت؛ چون تعداد کتاب‌هایی که ایشان مطالعه کرده بودند بسیار زیاد است لذا این یادداشت‌ها هم خیلی است و البته هر کدام به هدف خاصی. به طور نمونه ایشان در ابتدای برخی آثار، مثل «نخستین امام» آقای هدایت‌الله حکیم الهی استاد کرسی زبان فارسی دانشگاه لندن، با تقدیر از تلاش نویسنده برای بیان برخی حقایق، اشتباه‌ها و تذکرات تاریخی را دقیق توضیح داده‌اند که علاوه بر اینکه شاید نویسنده روزی به این تذکّرات واقف شود و اصلاح کند؛ خوانندگان این کتاب‌ها هم به اشکال‌های آن واقف ‌شوند و همه را درست تصور نکنند. ایشان به کتاب‌های مختلفی یادداشت نوشته‌اند؛ از جمله «اعلام النبوه ماوردی شافعی»، «صحیفه امام رضا علیه‌السلام»، بسیاری از آثار روایی اهل سنت، کتاب «الحق المبین» آیت الله العظمی حاج شیخ احمد شاهرودی، برخی آثار شریعتی و ...
 
همین چند سال آخر عمر شریفشان وقتی برای آوردن کتابی به امر ایشان به کتابخانه شخصی‌شان رفتم، کتابی روایی از اهل سنت را دیدم که در ابتدای آن متنی نوشته بودند و فهرست روایات مربوط به اهل‌بیت علیهم‌السلام را در آن یادداشت کرده بودند. خدمت معظم‌له که آوردم، فرمودند این‌ها برای حدود پنجاه سال قبل است که همه این‌ها را مطالعه کرده و نوشته‌ام؛ شاید ده‌ها عنوان کتاب باشد. درخواست کردم که اجازه بدهید این‌ها را پیدا کنیم و همه روایات را استخراج نماییم که مجموعه ناب و خوبی برای انتشار می‌شود. ایشان لطف فرموده و اجازه دادند. حدود 30 عنوان کتاب از آثار اهل سنت - که بسیاری از آن‌ها با اینکه مهم بودند ولی مغفول واقع شده‌اند- را از کتابخانه شخصی مرحوم آقا پیدا کردم و کار استخراج شروع شد و بالاخره کارهای تحقیقی روی آن انجام شد. در مرحله آخر خود معظم‌له همه را دوباره یکی‌یکی دیدند و مورد بازبینی اجتهادی و فقه‌الحدیثی خود قرار دادند و اضافات و حذفیاتی که فرمودند انجام شد و بحمدالله با نام «فضائل العتره الطاهره علیهم‌السلام؛ مختارات هامه من کتب العامه» منتشر شد.
 

یکی از ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله صافی این بود که به‌عنوان مدافع مکتب و مرزبان حقیقت شهرت داشت. آثاری در این رابطه نوشته‌اند یا به چاپ رسیده است؟
بله، واقعاً مانند یک مرزبان و دیده‌بان، همیشه بیدار و بصیر مراقب تهاجم دشمنان به دین و اعتقادات مردم و شیعیان بودند. لحظه‌ای از این کار غفلت نمی‌کردند. بسیاری از آثار ایشان در نقد و بررسی و ردیه آثار انحرافی است. به طور مثال کتاب «مع الخطیب» ایشان را ملاحظه فرمایید. این کتاب در جواب «الخطوط العریضه» خطیب نوشته شده است که انصافاً این ردیه کتاب ارزشمندی است و اعجاب بعضی علمای مصر و نجف را برانگیخت به گونه‌ای که آیت‌الله العظمی آقای خوئی فرموده بودند فکر نمی‌کردم در قم کسی بتواند چنین متین و رسا و زیبا به این کتاب پاسخ دهد.
 
همچنین وقتی کتاب منحرف «اسمعی یا ایران» توسط گروه وهابی درباره ایران و عقاید مردم آن نوشته شد، ایشان کتاب «ایران تسمع و تجیب» را نوشتند که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. کتاب «شهید آگاه» ایشان که سال‌های اخیر به عربی هم توسط عتبه مقدسه امام حسین علیه‌السلام ترجمه و متشر شد، در رد کتاب پر اشتباه «شهید جاوید» بود.
 
اصل کتاب «منتخب الاثر» ایشان که بسیار مهم و از مهمترین منابع در عرصه مهدویت است و مورد توجه بزرگان ایران و خارج از آن قرار داشته و دارد و کتابی روایی محسوب می‌شود، در اصل در رد ادعاهای متمهدیان و مدعیان مهدویت نوشته شده است. کتاب ارزشمند «صراط مستقیم» هم که داستان عجیبی دارد در رد شبهات سست وهابی‌ها نوشته‌اند.
 
به کتاب «منتخب الاثر» که به موضوع مهدویت می‌پردازد و به قول شما یکی از مهمترین منابع در این حوزه است اشاره کردید. این کتاب چگونه شکل گرفت و انگیزه حضرت آیت‌الله صافی چه بود؟
انصافاً در یک گفت‌و‌گوی مختصر نمی‌توان انگیزه تألیف، مراحل آن، امتیازهای آن و دیگر ابعاد این کتاب را بیان نمود. کتابی در حال تألیف دارم که این ابعاد در آن روشن شده است و ان‌شاء‌الله به زودی آماده چاپ خواهد شد. اما مختصر اینکه وقتی آیت‌الله العظمی بروجردی اعلی‌الله مقامه در جلسه‌ای از تجربه چندین سال قبل خود در بروجرد و تبلیغات سوء بهائیت در آن دوران می‌گویند و از اینکه یک ماه مبارک را در رد آن‌ها و بیان روایات مهدویت منبر رفته‌اند و نیز از آرزویشان برای تألیف کتابی روایی در این باب سخن به ‌میان می‌آورند، آیت‌الله العظمی صافی را که دهه سی عمرشان را می‌گذراندند و از نزدیکان و ملازمان ایشان بودند، برای این کار انتخاب می‌کنند و معظم‌له هم پس از ارائه طرح اولیه به استادشان و تأیید آن مرحوم، تقریباً طی مدت سه سال این کتاب نفیس و مهم را کامل و به امر ایشان چاپ می‌کنند.
 
به علت عدم وجود امکانات امروزی در آن ایام، کار تألیف این کتاب آن هم به صورت فردی بسیار دشوار و سخت بوده است. نمونه‌های زیادی برای تحمل دشواری‌های این کار را آقا برای حقیر تعریف کرده بودند. فقط یکی را با توجه به ضیق وقت عرض می‌کنم. ایشان به دنبال روایتی بودند که از قول شعرانی در «الیواقیت و الجواهر» به کسی نسبت داده شده بود. آقا آن روایت را در کتاب اصلی نیافته بودند، لذا دنبال کتاب شعرانی بودند تا از روی آن، ارجاع بدهند. فرمودند تمام کتابخانه‌های قم را گشتم و پیدا نکردم. یک روز تهران رفتم. آنجا هم هر چه گشتم پیدا نشد. بالاخره در یک کتابفروشی کوچک در خیابان باب همایون در انباری آن، این کتاب را پیدا کرده بودند. وقتی قیمت را پرسیده، دیده بودند که با پولی که دارند نمی‌توانند آن را بخرند. لذا از کتاب فروش اجازه گرفته و همان جا این روایت و آدرس دقیق منبع آن را یادداشت کرده و به قم برگشته بودند و در این کتاب آوردند. غرض اینکه زحمات فردی سه ساله ایشان آن هم با رویکرد اخلاص محور ایشان، سبب شد که این کتاب مورد استقبال همه اندیشمندان داخل و خارج قرار گرفت و حتی تعداد بسیاری از اهل سنت با خواندن این کتاب به تشیع گرویدند.
 

در صحبت‌هایمان به داستان عجیب «صراط مستقیم» که در رد شبهات وهابی‌ها نوشته‌ شده اشاره کردید. قصه این داستان چه بوده است؟
حقیر چون به‌عنوان مسئول استفتائات و اجازات دفتر توفیق خدمت داشتم، یک روزی که چند نفر از دانشجویان متدین از کرج آمده و به اتاق حقیر وارد شده بودند؛ اوراقی را به حقیر دادند که شاید صدوپنجاه برگه بود. آن‌ها گفتند که این شبهات از طرف وهابیت در کرج منتشر شده و هیچ کسی جواب نداده است. بنده گفتم چون استفتائات از داخل و خارج کشور بسیار زیاد است و معظم‌له خودشان آن‌ها را ملاحظه می‌کنند، لذا بعید است اجابت کنند. با اصرار زیاد آن‌ها قبول کردم که آن اوراق را عصر که حسب‌المعمول خدمت آقا شرفیاب می‌شدم تقدیم کنم. عصر که مشرف شدم و به آقا این قضیه را عرض کردم، فرمودند حالا بگذارید تا نگاهی کنم. آن شب گذشت.

فردا صبح که برای درس تشریف آوردند سررسیدی در دستشان بود و قضیه این سؤالات را سر درس مطرح نمودند؛ فرمودند چون دیدم این شبهات بی‌پاسخ مانده بود، از دیشب بعد از نماز عشا شروع به پاسخ دادن به این‌ها کردم و وقت را با شنیدن صدای اذان صبح متوجه شدم! بعد از درس، سررسید را به حقیر دادند تا کارهای آن انجام شود. دیدم حدود سی‌وسه سؤال را جواب‌های مستدل و تحقیقی داده بودند. حتی بعضی جاها در متن، دستشان خط خورده بود و حاشیه زده بودند که اینجا داشت خوابم می‌برد. بعدها هم بقیه سؤالات را سریع و دقیق پاسخ دادند و پس از انجام کارهای شکلی، کتاب با عنوان «صراط مستقیم» چاپ شد. ببینید یک عالم در کهولت سن در تقریباً 93 سالگی، چگونه با غیرت دینی و نشاط، این چنین شب تا صبح را بیدار می‌مانند و برای خدا انجام وظیفه می‌نمایند؛ این برای همه ما روحانی و غیر روحانی درس است. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها