چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۴
ادبیات مستندنگاری از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است

مهدی کاموس، داور جشنواره جلال در بخش ادبیات مستندنگاری گفت: با صراحت می‌توان گفت رشد ادبیات مستندنگاری از دستاوردهای فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مهدی کاموس، داور جشنواره جلال در بخش ادبیات مستندنگاری درباره آثار رسیده به جشنواره جلال به لحاظ کمی و کیفی در گفت‌و‌گو با ایبنا گفت: با صراحت می‌توان گفت رشد ادبیات مستندنگاری از دستاوردهای فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود. نزدیک به چهارصد اثر رسیده به جشنواره جایزه جلال گویای این واقعیت مهم است که در این زمینه رشد کرده‌ایم، هرچند همچنان نیازمند آموزش و نقد بیشتر هستیم تا آثار مستندی که نوشته می‌شود از استاندارهای لازم برخوردار باشد و کتاب‌های خواندنی در این بخش به چاپ برسد که در آینده‌ای نه چندان دور به اسناد تاریخی کشور تبدیل شود.

وی درباره زوایای کیفی چهارصد اثر بررسی شده در بخش مستندنگاری جایزه جلال بیان کرد: به عنوان یکی از داوران بخش مستندنگاری در جایزه جلال اگر بخواهم تجربه و داوری خود را از آثار رسیده به جشنواره جایزه جلال مطرح کنم اولین نکته مهم این است که از نظر کمی آثار درحوزه مستندنگاری مثل خاطره‌ها، زندگینامه‌ها و بحث تاریخ شفاهی افزایش پیدا کرده‌اند، به طوری که می‌توان گفت در این حوزه تعداد نویسندگان، مستندنگاران و ناشران مراکز پژوهشی افزایش یافته که نشان‌دهنده نیاز جامعه و گرایش مراکز پژوهشی، نویسندگان و ناشران به مستندنگاری است به همین خاطر لازم است سیاست‌گذار فرهنگی در این زمینه سیاست‌های لازم را اعمال کند.

داور بخش مستندنگاری جشنواره جایزه جلال تصریح کرد: محور دوم کیفیت آثار جشنواره جلال بسیار حائز اهمیت است. بنده براین باورم مستندنگاری محصول علم و ادبیات است و در واقع در این بخش باید به بحث دانش و هنر توجه شود. نکته مهم این دوره از آثار مستندنگاری که به بخش جشنواره جلال ارسال شده بود نشان می‌داد متاسفانه نویسندگان یک بال از این دو بال را مورد توجه قرار نداده بودند.

مهدی کاموس در این باره بیان کرد: یعنی نویسندگان جوان بیشتر حوزه‌های پژوهشی را مورد توجه قرار داده بودند و در حوزه‌های ادبیاتی ضعیف بودند یا اینکه در حوزه نوشتن، نثر و سبک‌های نگارشی تسلط داشتند و در حوزه پژوهشی ضعیف بودند در حالی که مستندنگاری محصول هر دو حوزه علم و ادبیات و معطوف به روش پژوهش و سند است. به همین خاطر متوجه شدم برخی از نویسندگان ما به عنوان مستندنگار با روش پژوهش به‌خصوص روش پژوهش در علوم اجتماعی آشنا نیستند و معمولا شناخت آنها از روش پژوهش در حد مطالعات کتابخانه‌ای، اسنادی یا میدانی به خصوص بحث مصاحبه است. در حوزه روش پژوهش، مساله اصلی بحث رعایت پارادایم‌ها، الگوهای پژوهش، نظریه و انواع روش‌هاست. واقعیت امر این است که هیچکدام از آثار مستندنگاری رسیده به جشنواره جایزه جلال را برگرفته از یک نظریه روشن در حوزه پژوهش ندیدم.

مهدی کاموس داور جایزه جلال توضیح داد: در واقع می‌توان گفت مستندنگاری‌ها از یک نظریه مطرح و شناخته شده‌ای پیروی نمی‌کردند و در حوزه روشی نیز روش‌های نو و ترکیبی را در این آثار کمتر مشاهده کردم، بلکه بیشتر روش‌ها مبتنی بر مصاحبه و کتابخانه‌ای بود با توجه به اینکه در روش مصاحبه نقص‌های فراوانی داشتیم، متاسفانه روش پژوهش در بسیاری از مستندنگاری‌ها رعایت نشده بود.

داور جایزه جلال دراین باره بیان کرد: در حوزه استناد، شناخت از سند و مراجعه به اسناد دست اول و چگونگی مستند کردن از مشکلات بعدی آثار رسیده به جشنواره جلال بود. در بخش مستندنگاری به این دلیل که معمولا سندها بدون نقد مورد استفاده قرار گرفته بودند اعم از اسناد کتابخانه‌ای یا اسنادی که به شکل شفاهی به دست آمده بودند فاقد نقد درونی و بیرونی بودند این‌ها مسائلی بود که در حوزه سند در این دوره جشنواره جایزه جلال برجسته بود.

مهدی کاموس گفت: بی‌تردید می‌توان گفت در حوزه ادبیات در این دوره از جایزه جلال در بخش مستندنگاری یکی از مسائل مهم عدم رعایت لحن و سبک راویان در اسناد شفاهی بود به این دلیل که اصولا تحت تاثیر فردی قرار می‌گیرند که نوار را پیاده یا ویرایش می‌کند، بنابراین خروجی کار داشتن یک لحن و سبک شبیه به هم شده بود که یکی از آفت‌های مهم بحث مستندنگاری به شمار می‌رود، بنابراین آنچه در این دوره باید رعایت می‌شد که کمتر دیده شد رعایت موارد نگارشی، خلاقیت و نوآوری بود. 

وی در این باره توضیح داد: در این دوره دچار استانداردسازی و شبیه به هم شدن کتاب‌ها از نظر نثر زبان و نگارش بودیم به طوری که متاسفانه در بسیاری از آثار رسیده به جایزه جلال خلاقیت چندانی به چشم نمی‌خورد. بحث سوم که در این بخش مهم بود، تقلید است. صریح و روشن بیان کنم برای مستندنگاران جوان و مراکز پژوهشی و ناشرانی که در ده سال اخیر پا به میدان گذاشتند مساله بسیار رایج این است که همه آنها مایل هستند از آقای محسن کاظمی تقلید کنند، یعنی همه می‌خواهند شبیه به خاطرات عزت شاهی یا مرضیه دباغ یا نقاشی قهوه خانه‌ای بنویسند، به‌ویژه جوان‌ترها در حالی که محسن کاظمی تقلیدپذیر نیست.

داور بخش مستندنگاری جایزه جلال در این باره گفت: به این دلیل که ایشان گذشته از اینکه در حوزه علم و روش تحقیق و سندنویسی مسلط است در حوزه ادبیات نثر، زبان و ذوق ادبی مخصوص به خود را دارد. در روایت هم یک روایت‌نگار ذوقی به شمار می‌رود که اصول زیبایی‌شناسی را در بحث نگارش رعایت می‌کنند منجمله در شاهکار خود نقاشی قهوه خانه‌ای در مواردی به نثر ادبی و رمان پهلو می‌زند به همین خاطر جوان‌ترها به دنبال تقلید از محسن کاظمی هستند به همین خاطر در تقلید موفق نمی‌شوند.

مهدی کاموس بیان کرد: در حالی که بهتر است جوانان از راه و روش آقای محسن کاظمی تقلید کنند نه از کتاب‌های ایشان، بلکه باید به دنبال روش تحقیق محسن کاظمی باشند چرا که وی روش تحقیق را کاملا می‌شناسد و با فنون مصاحبه تاریخ شفاهی آشناست. سال‌هاست خاک اسناد را خورده، سندشناس است در عین حال ذوق ادبیاتی خوبی دارد یعنی نثر و زبان خوبی دارد.

وی همچنین توضیح داد: از سوی دیگر نویسندگان جوان به دنبال گویاسازی متون بودند فارغ از توجه به این مساله مهم که آیا هر اصطلاحی را باید گویا کرد؟ متاسفانه اصطلاح‌های بسیار کم اهمیتی را گویاسازی کرده‌اند در پانوشت و پی‌نوشت توضیحاتی آمده بود که باعث اخلال در مطالعه کتاب مستند می‌شد در حالی که می‌بینید کسی مثل محسن کاظمی گویا سازی می‌کند با رعایت دو ویژگی دست به این کار می‌زند اصطلاحی را گویاسازی می‌کند که ضرورت دارد نه هر واژه ناشناخته‌ای به این خاطر بسیاری از کتاب‌ها پراز پانوشت و پی‌نوشت است به طوری که به نظر می‌رسید نویسنده گمان کرده هر چه قدر تعداد پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌ها بیشتر باشد گویاسازی بیشتر باشد ارزشمندتر است، درحالی که گویاسازی باید براثر نظام فکری باشد.

وی در این باره بیان کرد: ضمن اینکه در حوزه گویاسازی اصطلاحات انتخاب شده معمولا از اطلاعات ویکی‌پدیا یا یکی دو منبع است با ذکر یا بدون ذکر منبع در حالی که اگر بخواهیم اصطلاحی را گویاسازی کنیم مستندنگار باید اصطلاح را از چشم و زبان خود براساس منابع دست اول تالیف کند یعنی اگر برسیم به حزب جمهوری اسلامی یا اصطلاح شهید بهشتی اگر لازم نیست دراین باره بنویسیم که هیچ، اما اگر لازم به نوشتن است باید درباره حزب جمهوری اسلامی به عنوان مستندنگار 10 منبع دست اول ببینم و از چشم و زبان خود آن اصطلاح را گویاسازی کنیم و برای آن شرح بنویسیم، متاسفانه این ضعف‌ها در بسیاری از آثار رسیده به این دوره جشنواره جایزه جلال وجود داشت به طوری که برخی بدون توجه به روش تحقیق یا سند بدون داشتن ذوق ادبی و شیوه‌های گویاسازی و مستندسازی و منبع‌نویسی ورود کرده بودند که نتیجه آن حجم‌گرایی در مستندنگاری، استانداردسازی، شبیه‌سازی و کلیشه شدن در مستندنگاری شده بود. تبعات این چنین ورودی به این بخش‌ها آن می‌شود که نویسندگانی که به واسطه کتاب‌هایی که بدون توجه به این موارد مهم منتشر می‌شود دارای هویتی می‌شوند فارغ از ویژگی‌های لازم این هویت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها