یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۱
«سردار سربَرز» منتشر شد/ خاطرات ایلامی‌ها از ایام شهادت حاج قاسم

کتاب «سردار سربَرز»؛ خاطرات مردم ایلام از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی به قلم میترا کمالی‌فر و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، زهرا عواطفی نژاد: کتاب «سردار سربَرز»؛ خاطرات مردم ایلام از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی به قلم میترا کمالی‌فر و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شد.

آن زمان که بت‌شکن عصر ما خمینی کبیر بر آن شد تا بساط ظلم در ایران برچیده شود و حکومت دوهزاروپانصدساله شاهنشاهی جای خود را به حکومت اسلامی دهد، ایلامیان همگام با بقیه ایران پای کار آمدند. علمایشان که سرآمد آنان آیت‌الله عبدالرحمن حیدری ایلامی بود، برای بیداری مردم به پا خاستند و مردم که تشنه برقراری حکومت الله بودند، یاریشان کردند. زمانی که امام‌خمینی(ره) در عراق تبعید بودند، ایلام پذیرای روحانی‌های تبعیدی و نمایندگان امام بود و شیرمردانی از این خطه از طریق مرز، پیام‌ها و اعلامیه‌های امام را از عراق به ایران می‌آوردند و در اختیار نمایندگانش قرار می‌دادند تا به‌دست تشنگان معرفت برسد.

با شروع جنگ تحمیلی پیر و جوان به پا خاستند. جنگی که ابتدا  قبل از سی‌ام شهریور 1359، در ایلام آغاز شد و مهران و دهلران و میمک را در همان آغاز جنگ از ایران گرفت و مردمانشان را آواره شهر و روستاها و کوه‌های ایلام کرد. غیوری‌زاده‌ها و بسطامی‌ها، ملاحی‌ها و یادگارامیدی‌ها به میدان آمدند. ایلامی که آن سال‌ها همانند نامش اندوهی بر چهره داشت و نظاره‌گر مردمان رنج‌کشیده‌اش بود، قدمگاه بزرگانی از جای‌جای ایران شد: شیرودی‎‌ها و کشوری‌ها، باکری‌ها و شوشتری‌ها، صیاد شیرازی‌ها و...، همه آمدند تا آنچه را دشمن از ما گرفته بود، بازگردانند.

یکی از کسانی که با لشکری از خوبان برای نبرد با دشمن خون‌ریز به ایلام آمد، حاج‌قاسم سلیمانی بود. سردار بزرگی که تمام جبهۀ ایلام نامش را به‌خاطر دارد و هنوز می‌شود او و یارانش را با چشم دل، در خاک دهلران و عملیات فتح‌المبین، والفجر3، کربلای1 مهران و در عاشورای میمک نظاره‌گر شد. هنوز صدای شادی بچه‌های لشکرش را آن روز که مهران آزاد و قلب امام شاد شد، می‌شود با گوش جان شنید. هنوز خاک مهران، اشک‌های حاج‌قاسم را به یاد دارد، وقتی بعد از جنگ به‌یاد سربازان شهیدش، به یادمان قلاویزان می‌آمد و نماز و زیارت عاشورا می‌خواند و به‌یاد مظلومیت نیروهایش در عملیات والفجر3 و به‌خاطر جاماندنش از قافلۀ شهدا اشک می‌ریخت و وصال یار را می‌طلبید.

با شهادت سردار دل‌ها، حاج‌قاسم سلیمانی ایران عزادار شد و در این میان، جنس عزاداری ایلام با جاهای دیگر تفاوت داشت. ایلام و ایلامی، عزادار کسی بود که سال‌های دفاع مقدس، از کرمان به ایلام آمد و سهمی در امنیت و آسایش امروزمان داشت. عزیزی که به‌خاطر مجاهدت‌های کسانی مثل او، بچه‌های مهران و دهلران در کوچه‌پس‌‌کوچه‌های شهرها و روستاهایشان بی‌دل‌واپسی، غرق بازی‌های کودکانه‌شان می‌شوند و پیرمردان و پیرزنانش با آرامش در سایۀ درختان، روزهایشان را سپری می‌کنند.

سیزده دی‌ماه 1398، مردم سراسر استان عزادار شدند. مادران و پدران مانند فرزند ازدست‌داده‌ها، روزها و شب‌ها عزاداری کردند. چمر و چوپی به پا کردند و در عزای سردار ایرانی ناله سر دادند.

کتاب حاضر، گوشه‌ای از خاطرات مردم استان ایلام در ایام شهادت سردار دل‌هاست. کتابی که به تاریخ ایلام اضافه خواهد شد تا آیندگان، زمانی که تاریخ این سرزمین را مرور می‌کنند، بدانند در این واقعه و مصیبت عُظما، ایلام و ایلامی صاحب‌عزا بودند.

بنابرین گزارش، کتاب «سردار سربرز»؛ خاطرات مردم ایلام از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی که تحقیق آن برعهده زینب شاهمردایان بوده و تدوین آن توسط میترا کمالی‌فر صورت گرفته است، در 104صفحه، شمارگان 1000نسخه و قیمت 30هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها