شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۰
ادبیات جنگ، عرصه نبرد است/ مستمر بودن روند پرداختن به روایت‌های جانبازان

نشست «بررسی نقش نویسندگان جانبار و ایثارگر در پیشبرد ادبیات دفاع‌مقدس» در «تکیه کتاب شعبانیه» خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب آزاد، نشست «بررسی نقش نویسندگان جانبار و ایثارگر در پیشبرد ادبیات دفاع‌مقدس» در «تکیه کتاب شعبانیه» با حضور گلعلی بابایی، مجتبی رحمان‌دوست و حمید داوودآبادی شنبه 6 اسفند در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران با تبریک اعیاد شعبانیه و میلاد حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) گفت: در شخصیت حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) دو ویژگی بسیار بارز است یکی وفای او و دیگری بصیرت ایشان است. جانبازان دفاع مقدس ما هم در هر دو این صفات شاخص بوده‌ و میراث‌دار علمدار کربلا بودند. وفای جانبازان ما در انتقال فرهنگ آن روزهای جامعه بوده است. جانبازان نویسنده تلاش کردند تا تجربیات خود را که نیاز امروز ماست را به نسل‌های جوان منتقل کنند. جنگ را می‌شود از زوایای مختلفی بررسی کرد. آن چیزی که ما در آثار جانبازان می‌بینیم چیزی است که موجل استقامت جامعه و امت می‌شود.
 
وی در ادامه گفت: در اثری مانند «دختر شینا» نماد یک زن مقاوم که تربیت یک نسل را به عهده دارد به خوبی نشان داده شده است. طبعا ما در حوزه فرهنگ و علی‌الخصوص در خانه کتاب و ادبیات ایران، توجه ویژه‌ای به این مباحث داریم. در بعضی از کشورها فضای دفاع مقدس را از ما مطالبه می‌کنند. دفاع مقدس ما اشتراکات مقاومتی و دفاعی با سایر کشورها دارد. این نکته حائز اهمیت است که ما درباره جانبازان آثای کمی داریم اما این هم از همان نکات جانبازی و ایثارگری این افراد است که دیگران را بر خود مقدم می‌دانند.
 
مجتبی رحماندوست در ابتدای مراسم با بیان اینکه جنگ‌‌ها از نقاط حیاتی و نقاط عطف یک امت است، گفت: اگر درست به آن پرداخته شود «وجود» و اگر درست پرداخت نشود «عدم» است. در بحث ادبیات جنگ، قالب و فرم ماندگارترین نوع برای جاانداختن و جاودانه کردن جانباز و رزمنده و شهید در ادبیات جنگ است. ادبیات هنر مخصوصاً رمان و داستان، بهترین قالب برای انتخاب و نوشتن درباره جنگ است. اگر داستان و رمانی از این‌ها باقی نماند، در آینده موضوع را برعکس می‌بینند. البته که بحث تاریخ شفاهی و خاطرات شفاهی پدید آمده است اما رمان‌‌ها به دلیل جاذبه زیاد، بهتر خوانده می‌شوند و در اذهان بهتر ماندگار می‌شود.

وی افزود: اگر یک نگاه اولیه به رمان داشته باشیم متوجه می‌شویم که به ساختار و محتوا تقسیم می‌شود. موفق‌ترین رمان‌ها آن‌هایی هستند که امیدبخش بوده‌اند. محتوای آن‌ها مناسب و متناسب با نویسنده است که به خواننده منتقل شود. همجنس بودن نویسنده با داستان بحث مهمی است. اگر این اتفاق نیفتد، داستان مصنوعی می‌شود. مثلاً تصور کنید یک ثروتمند درباره فقیران داستان بنویسد و یا برعکس آنجا نویسنده و محتوای داستان یکسان نیستند. محتوای خوب و اثرگذاری را به مخاطب ارائه نمی‌دهند؛ اما اگر یک ورشکسته درباره علل ورشکستگی و اینجور مسائل بنویسد، بسیار موفق خواهد بود.
 

رحماندوست گفت: اگر قرار است آثار ادبی هنری درباره جانبازان خلق شود، باید کسی آن را بنویسد که به‌خوبی شرایط زندگی یک جانباز را درک کرده باشد. رهبر معظم انقلاب در دیداری که با ایشان داشتیم، فرمودند: نویسندگان را همراه جانبازان به سفر بفرستید تا با آن‌ها زندگی کنند. به مسافرت‌‌ها بفرستید تا شرایط آن‌ها را درک کنند و احساسات و حالت‌های آن‌ها را به‌خوبی بفهمند تا خلق اثر بهتری داشته باشند.
 
حمید داوودآبادی با اشاره به اینکه  بعد از هر جنگی، چند مورد در آن کشور درگیر جنگ رشد می‌کند؛ یکی از آن‌ها ادبیات است، گفت: هر کشوری با توجه به موقعیت خودش درگیر جنگ می‌شود. این تجربه اندوختن از جنگ می‌تواند از درگیر شدن نسل آینده و تکرار اشتباه جلوگیری کند. در سال ۱۳۷۰ رهبر معظم انقلاب نکته‌ای را فرمودند و گفتند: «البته کاش هیچ وقت جانباز نشوید.» حقیقتاً درک کردن شرایط یک جانباز سخت است. شهید محمودوند همیشه می‌گفت؛ پاشنه پای من درد می‌کند؛ در صورتی که این شهید پا نداشت. پایش در جنگ قطع شده بود.
 
وی افزود: در مقطعی و بنا بر تأکید رهبر انقلاب، درباره جانبازان آثاری تولید شد. نویسندگان لاییکی هم در بین گروه نویسندگان داشتیم که قلم خوبی داشتند. اما بهتر این بود که همان جانبازان را تربیت می‌کردیم تا بتوانند بنویسند. چراکه بهتر و دقیق‌تر می‌توانستند شرایط خود را به تصویر بکشند. پس از مدتی کارگاه‌های انتقال تجربه شکل گرفت که کار بسیار خوبی بود؛ مثلاً از من دعوت می‌کردند و می‌گفتند خاطرات جنگ را تعریف کن. این کارگاه‌های انتقال تجربه برای نویسندگان ما آورده‌های خیلی خوبی داشت.
 

داوودآبادی با اشاره به اینکه برای نویسنده شدن ما خیلی خون‌های ریخته شده و هزینه‌های زیاد شده است، گفت: اگر این‌ها نبود ما به اینجا نرسیده بودیم. باید قدر بدانیم. اولین کتاب‌‌ها در حوزه جنگ در سال ۱۳۶۹منتشر شد، دقیقاً در زمانی که جنگ پایان یافته بود و داغ جنگ هنوز احساس می‌شد. در آن زمان  نویسندگان نوپا که رزمنده‌های انقلاب بودند همچون داوود امیریان، رحبم مخدومی و خود منه کتاب‌هایی را نوشتیم. پس از آن و در سال ۱۳۷۰رهبر انقلاب برای حدوداً ۲۰ کتاب از این‌ها، تقریظ نوشتند و خواستند منتشر نشود و گفتند این‌‌ها محرمانه است. در سال ۱۳۷۸ فرانسوی‌‌ها ایران آمدند و برای همان کتاب‌‌ها درخواست ترجمه داشتند. آن‌ها می‌خواستند روی آن کتاب‌ها تحقیق کنند؛ اما در کشور ما ۲۵ سال بعد از همان تقریظ‌ها رونمایی شد. در فاصله این ۲۵ سال محققین غربی آمدند و روی همان کتاب‌‌ها تحقیق و پژوهش کردند.
 
 گلعلی بابایی گفت: ادبیات جنگ مانند عرصه نبرد است. زمانی که در سال ۱۳۵۹عراق در غافلگیری مطلق حمله کرد تا زمانی یکه‌تازی داشت که مردم وارد جنگ نشده بودند. پس از ورود مردم، دشمن زمین‌گیر شده و عقب‌نشینی کرد. این اتفاق تا آخر جنگ ادامه داشت و هر زمان که مردم وارد جنگ شدند، ما پیروز شدیم. عرصه ادبیات هم همین است. در سال ۱۳۶۷ جنگ تمام شده بود؛ پس از آن در سال ۱۳۶۸ دفتر ادبیات پایداری تشکیل شد. یک‌سری آدم‌‌ها وارد دنیای ادبیات جنگ شدند که تا آن زمان فکر نمی‌کردند که بتوانند بنویسند. خود من در زمان جنگ خاطرات روزانه می‌نوشتم. روزی از طرف همان دفتر ادبیات آمدند و دفترچه من را گرفتند و تایپ کردند. به من گفتند می‌خواهیم آن را منتشر کنیم که نتیجه‌اش شد کتاب «نقطه رهایی».
 
وی افزود: در این سال‌‌ها و در تمام کارهایی که انجام شده، نشان داده شده است که همان رزمندگان و جانبازان یک توانایی بالقوه برای نوشتن داشتند. البته تشویقات رهبری هم بی اثر نبود. آمار بالای کتاب‌‌ها حدود ۲۵ هزار عنوان است که نشان‌دهنده این است که ورود این جانبازان بی‌تأثیر نبوده است. اما همچنان اثر درخوری برای این بزرگواران وجود ندارد.
 
رحماندوست در ادامه این نشست گفت: کتاب تاریخ شفاهی «من می‌آیم» یک اثر بسیار موفقی است. چراکه نویسنده با جانبازان زندگی کرده است. جانبازان دردهایی با نام فانتوم دارند؛ یعنی عضوی که قطع شده درد می‌گیرند، جایی که دیگر وجود ندارد! به حدی که چهار روز باید از شدت درد فریاد بکشند. نویسنده‌ای که این شرایط را درک نکرده باشد نمی‌تواند این‌‌ها را به تصویر بکشد.
 
او در ادامه گفت: کتاب «بازگشت از آسمان» را من نوشتم آن هم زمانی که در آلمان در بیمارستان بستری بودم.  به صورت روزانه خاطراتم را می‌نوشتم. این کتاب مصداق واقعی یک جانباز است. احساسات هر جانباز با توجه به شرایط خاص جسمی او درک می‌شود. به جز احساسات جسمی که در بین جانبازان وجود دارد، فقدان‌های عاطفی نیز برای آن‌ها آزاردهنده است. مثلاً جانبازی که دست ندارد، نمی‌تواند فرزندش را در آغوش بکشد. علاوه بر این دردها فقدان‌های روحی هم وجود دارد. برخی اوقات مسائل روحی عرفانی و معنوی که پدید می‌آید. اگر این‌ها در آثار نویسندگان خودش را نشان ندهد، جزو آفات به حساب می‌آید.
 
رحماندوست افزود: باید رمان‌هایی نوشته شود که گره‌های روحی جانباز را کشف کند تا وقتی که جانبازی خواننده کتاب است با آن همذات‌پنداری داشته باشد و سرنوشت مشابهی از او به تصویر بکشد. جانبازان باید حضور فیزیکی در اجتماع داشته باشند. باید شرایط محیطی برای آن‌ها مهیا شود. حضور در اجتماع باید برای این‌‌ها حل و فصل شود.
 
داودآبادی در اظهار داشت: متأسفانه بعد از جنگ جانبازان قطع را فقط جزو جانبازان بنیاد شهید و ایثارگران حساب می‌کردند و جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان جز جانبازان محسوب نمی‌شدند. پس از گذشت زمانی گفتند هر کس در جبهه بوده حتماً جانباز شیمیایی شده است. از آن به بعد به جانبازان شیمیایی را هم با درصدهای مختلف جانبازحساب می‌کردند.
 

گلعلی بابایی درباره کتاب «زمین‌های مسلح» گفت: چند تا از راویان اصلی این کتاب جانباز هستند و چند تا از راویان اصلی که حدود ۶۰ درصد را تشکیل می‌دهند، شهید شدند. برای همین است که این وقایع حلاوت و شیرینی دارد و ملموس هستند. شهید ابوالفضل سپهر فردی است که شاعر بود و با تنهایی شناخته شد و قایق را شرح می‌داد بیشتر هم جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی می‌پرداخت. نوشتن از جانبازان اعصاب و روان یک فریضه است. باید مشکلات این‌ها را بیشتر بیان کنیم و به جامعه انتقال دهیم ما هنوز برای جانبازان اعصاب و روان به شیمیایی اثر خاص و فاخری نداریم.
 
داوودآبادی افزود: من هم اثر خاصی ندیدم. کتاب «مردی که در ذهنش راه می‌رفت» در ایران ترجمه شده است؛ کتاب بسیار خوبی است که درباره یک جانباز قطع نخاع است و خاطرات روزانه‌اش را نوشته است. اما در بین آثار تألیفی هیچ چیزی نداریم حتی از خانواده‌هایشان هم پیگیری صورت نگرفته است. جالب است بدانید که من واگویه‌های یک جانباز اعصاب و روان را خیلی اتفاقی ضبط کردم که نتیجه‌اش اشعار ابوالفضل سپهر شد. این جانباز اعصاب و روان ۴۵ دقیقه مدام در حملات صحبت می‌کند و دقایق نهایی عملیات والفجر ۵ را بازگو می‌کند.
 
رحماندوست بیان کرد:کشور ما در خلق آثار ادبی و هنری بسیار خوب کار کرده است. در شرایط فعلی با توجه به منطقه درگیر جنگ است، دست ما برای تولید آثار خوب در کشور بسیار باز است. در کشور ما کتاب درباره جنگ هشت ساله به خوبی تولید شده است و در زمان فعلی جانبازان مدافع حرم و جانبازان فتنه ۸۸ را داریم که سن زیادی هم ندارند. این افراد قابلیت آموزش‌پذیری دارند. می‌توانیم آن‌ها را تربیت کنیم تا درباره جانبازی‌شان آثاری را تولید کنند. ما خیلی خوب توانستیم نسل جدید از نویسندگان را در بحث تاریخ شفاهی تربیت کنیم. تا اینجای کار هم موفق بوده‌ایم. تعداد کسانی که قلم به دست گرفتند و نوشتند اصلاً قابل چشم‌پوشی نیست. ان‌شاءالله آینده بسیار خوبی را داریم.
 
داودآبادی افزود: شرایط خوب است در سال ۱۳۷۷ نویسندگان و محققان غربی در برابر نویسندگان نوپای ایرانی مانند رحیم مخدومی و داوود امیریان زانو زدند و غبطه می‌خوردند. این نشان‌دهنده این است که این آثار اثرگذاری خودش را داشته است. بزرگترین کتابخانه دفاع مقدس ما در غرب تشکیل شده و دشمن دارد روی این ‌ها کار می‌کند. اگر ما بخواهیم به منبع اصلی آن دسترسی داشته باشیم، باید به غرب سفر کنیم. خوب است اگر مسئولین ما این‌ها را جدی بگیرند. چرا دانشجویان ما باید منابع روایتی دفاع مقدس را به قلم ادوارد براون بخوانند؟ زمان جنگ ۸۵ درصد دانشجویان عراقی که در خارج از کشور عراق ساکن بودند و تحصیل می‌کردند موظف بودند که پایان نامه‌هایشان را با موضوع جنگ ایران و عراق انتخاب کنند. در ایران چه اتفاقی افتاد؟ خود صدام حسین استاد نویسندگی استخدام کرد تا به او به داستان‌نویسی یاد بدهد و سه رمان درباره جنگ ایران و عراق نوشت.
 
گلعلی بابایی در ادامه گفت: روند پرداختن به روایت‌های جانبازان روانی مستمر و ادامه‌دار است که مدت‌ّها مغفول مانده است. انتظار من این است که با توجه به شعاع کم مخاطبین مکتوبات، بی‌توجهی اصحاب هنر به آثار و اقتباس توجه ویژه‌ای شود. اگر اتفاقی افتاد مردم بیشتر با این موضوع آشنا می‌شود. فیلم «از کرخه تا راین» را نگاه کنید جزو موفق‌ترین آثاری است که در بین مخاطبان وجود داشته و اثرگذار بوده است. اگر  بحث اقتباس پیگیری شود انسجام بهتری بین مخاطبین و مکتوبات و تاریخ شفاهی شکل می‌گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها