سه‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۵
سلطه مغول بر سرزمین‌های ایران در وقایع‌نگاری‌های سده‌های میانه/ سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ

این کتاب ترجمه اثری است که به بررسی اوضاع سرزمین ایران، درباریان پارسی و روابط آنان با مغولان در عصری می‌پردازد که به یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ این کشور معروف شده است. در این کتاب شاهد بررسی ریشه‌های این انتساب با تکیه بر عملکرد صاحب‌منصبان ایرانی و مغول در برهه‌های مختلف این دوران، به‌ویژه در ناحیۀ فارس هستیم و به روابطی پی می‌بریم که بر مبنای مسائل اقتصادی و رقابت‌های مالی در مسیر کسب ثروت و قدرت شکل گرفته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس: کارگزاران مغول و بزرگان ایرانی» نوشته دنیز اِگل با ترجمه زهرا فلاح شاهرودی از سوی مؤسسه آبی پارسی، انتشارات پل فیروزه منتشر شد. این کتاب پس از سخن ناشر به یادداشت مترجم، پیش‌گفتار، سرآغاز و دیباچه می‌پردازد. 

کتاب در یازده فصل تنظیم شده است. فصل اول: نظام سلطه مغولی، فصل دوم: فارس منطقه‌ای پررونق با جمعیتی متنوع، فصل سوم: نخستین ارتباطات با مغول‌ها، فصل چهارم: بی‌کفایتی جانشینان ابوبکر، فصل پنجم: حکام مغول و بزرگان ایرانی، فصل ششم: بی‌ثباتی سیاسی اردو و پیامدهای آن در شیراز، فصل هفتم: دسیسه‌های بزرگان محلی، فصل هشتم: فارس در دوران حکومت ایلخانی اسلامی، فصل نهم: جنگ قدرت بین امرای مغول، فصل دهم: فارس، قربانی رقابت بین چوپانیان و آل اینجو، فصل یازدهم: آل اینجو در فارسو خاتمه: شکار سیوف یا کارگزاران فاسد؟ 

در طی چند دهه مغول‌ها بزرگ‌ترین امپراتوری تاریخ بشر را تأسیس کردند؛ زیرا قادر به بسیج منابع انسانی و مادی قلمروهای تحت سلطه خود بودند. همه تابعین امپراتوری اعم از کوچ‌نشینان، یکجانشینان، شهرنشینان، پیشه‌وران و زارعان ملزم به پشتیبانی از خواسته‌های سلطنت بودند. وقتی هولاکو بغداد را محاصره می‌کند، موضوع نه رویارویی مغول‌ها و خلیفه عباسی، که مقابله منابع انسانی، مادی، مالی و قنی شمال چین، آسیای میانه، روسیه، قفقاز و ایران با منابع خلافت است. البته اگر فاتحان قادر به استفاده مؤثر از منابع به‌دست‌آمده نبودند، امپراتوری مغول به‌سرعت پایان می‌یافت. عامل اساسی موفقیت بلندمدت آنان کارایی نظام حاکمیتی مغول بود که آمیزه‌ای از مبانی چینی، ترکی اویغوری و اسلامی بوده است.

سلطه مغول بر سرزمین‌های ایران در وقایع‌نگاری‌های سده‌های میانه و حتی در تاریخ‌نگاری معاصر غالباً به منزله یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ آنان معرفی شده است؛ دوره‌ای که گسستی مهم را رقم زد. فاجعۀ پیش‌بینی‌ناپذیر حمله مغول، ایران اسلامی را در موقعیتی بی‌سابقه قرار داد. جامعه‌ای که بر اساس تعالیم و رسوم اسلام شکل گرفته بود، تحت سلطه قوم شمن‌باوران، بوداییان و مسیحیان قرار گرفت که ماهیت جهان‌بینی و اخلاقیات‌شان کاملاً متفاوت بوده است.

از زمان تصرف ایران شرقی تا زمان گذار قدرت مغول از حکومت اجدادی خود به حکومت ایران‌شده که در طی دو دهه پایانی سده سیزدهم و آغاز سده چهاردهم میلادی صورت گرفته است، سیستم مغولی در مناطق نیمه‌خودمختار چگونه اجرا شده است؟ آیا گرایش ایلخانان به اسلام، سبب تغییر رفتار اردو در قبال اقوام مسلمان شده است؟ در مقایسه با آغاز دوره ایلخانان، عصری که ایران به عنوان کشوری فتح‌شده به منظور بهره‌برداری به سود خاندان امپراتوری و «نویان‌ها» محسوب می‌شد، شیوه‌های اجرایی حاکمیت تغییر کرد، به‌ویژه در زمینه جمع‌آوری مالیات و وضعیت اراضی. در واقع بنا بر روال استپ، مناطق فتح‌شده پس از قرارگرفتن تحت سلطه بی‌واسطه مغول، به منزله «یورت» خاندان امپراتوری محسوب می‌شدند؛ یعنی به عنوان زمین‌هایی که گله‌ها می‌توانستند با آزادی کامل در آن چرا کنند.

مطالعه «ایران ـ ها» در عصر مغول باید از منظری دوگانه انجام شود؛ یکپارچگی نظام مغول را باید در نظر داشت؛ چراکه با درجات مختلف و به فواصل زمانی، سیستم، مقررات و غالباً رویۀ افراطی خود را در سراسر قلمرو ایران گسترش داده است. باید سیر وقایعی را که در مناطق مختلف امپراتوری روی داده با سیاست اتخاذشده در اردو مرتبط دانست؛ با این وجود شرایط اجتماعی و اقتصادی خاص هر ناحیه را در نظر گرفت. این همان چیزی است که نویسنده کوشیده است درباره «فارس» این ناحیه غنی ایرانی جنوبی در این کتاب انجام دهد.

از آنجا که فارس نه متحمل ضربه مستقیم فتوحات شد و نه دستخوش استقرار گسترده قبایل، ایالتی بود که اراضی‌اش در مقایسه با مناطقی که قبایل مغول‌ در آنها پخش شده بودند، وضعیتی استثنایی داشت: آناتولی، خراسان و آذربایجان که ششصدکیلومتر از اراضی‌اش از سلطانیه تا مغان به مراتع ییلاقی و قشلاقی تبدیل شده بود.

این کتاب ترجمه اثری است که به بررسی اوضاع سرزمین ایران، درباریان پارسی و روابط آنان با مغولان در عصری می‌پردازد که به یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ این کشور معروف شده است. در این کتاب شاهد بررسی ریشه‌های این انتساب با تکیه بر عملکرد صاحب‌منصبان ایرانی و مغول در برهه‌های مختلف این دوران، به‌ویژه در ناحیه فارس هستیم و به روابطی پی می‌بریم که بر مبنای مسائل اقتصادی و رقابت‌های مالی در مسیر کسب ثروت و قدرت شکل گرفته است.

هدف این کتاب بررسی چگونگی سلطه مغول بر فارس از آغاز حضور نیروهای چنگیزخان در ایران شرقی تا پایان دو دهه پس از تجزیه امپراتوری است که در پی مرگ ابوسعید در سال 736 قمری رخ داد. سیطره مغول بر فارس عمدتاً در زمینه مالیات صورت گرفته است. ثروت این منطقه، طمع مقامات سیاسی مغول را برانگیخت که به هر طریقی در پی آن بودند مالیات‌های جمع‌آوری‌شده از آنجا را وارد خزانۀ ایلخانان کنند؛ ولی با این وجود موفق به انجام این کار نشدند.

در فصل‌های اول تا پنجم کتاب به نظام سلطه مغولی پرداخته شده و سپس در فصول باقی‌مانده کتاب درباره وضعیت فارس در این دوره بررسی صورت گرفته است.

کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس: کارگزاران مغول و بزرگان ایرانی» نوشته دنیز اِگل با ترجمه زهرا فلاح شاهرودی در 258 صفحه و شمارگان 700 نسخه از سوی مؤسسه آبی پارسی، انتشارات پل فیروزه منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها