او ادامه داد: به عبارت دیگر، مسئلهای که کتاب معرفی میکند مسئله کودکان و رفتاری است که با آنها می شود؛ اضطرابهای آنها، خصوصا اضطرابهایی که دیده نمیشوند، را بیان میکند. اینها را به عنوان چالشهای پیش روی هر والدینی میبیند و با مثالهای زیاد سعی میکند برای خواننده و مخاطب موضوع را آشکار کند و سپس راه حلی ارائه دهد. نویسندگان این کتاب، کودکانی را ویزیت میکردند که از مشکل اضطراب مزمن رنج می بردند، این در حالی بود که اکثریت افراد فکر میکردند این کودکان به خاطر شرایط خوبی که دارند نباید مضطرب باشند؛ مثل خانواده خوب، وضعیت اجتماعی اقتصادی خوب و موفقیت در مدرسه و ... . آنها به این نتیجه رسیدند که لایههای پنهانتری وجود دارد که این کودکان را در معرض اضطراب مزمن قرار میدهد. یکی از مسائلی که کتاب خیلی خوب به آن میپردازد، بررسی همین عوامل است که معمولا از چشم دیگر افراد دور باقی میماند.
برازنده درباره علت ترجمه این اثر توضیح داد: علت اینکه من این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردهام این بوده است که با مادران بسیاری برخورد کردهام که مدام این صدا در گوششان میپیچیده است که مادران خوبی نیستند. نوعی تشویش و اضطراب در این مادران به چشم می خورد که برای فرار از این صدا پناه میبرند به سرویس دادن زیاد به کودکان و نتیجه آن عکس آن چیزی است که میخواهند. گویی هرچه تلاش بیشتری میکنند کمتر جواب میگیرند.
به گفته این مترجم، این کتاب به زبان بسیار ساده بیان شده است و برای عموم مردم نوشته شده است. هر آن کس که با کودک یا کودکان سر و کار دارد می تواند از این کتاب بهره ببرد. این کتاب یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز بوده است و برای والدین و معلمان بسیار میتواند مفید باشد. حتی در این کتاب فصلی را به والدینی اختصاص داده است که کودکانی با مشکلات خاص مثل اوتیسم یا بیش فعالی دارند، بنابراین میتوان آن را کتابی مفید برای اکثر والدین به حساب آورد.
برازنده با تاکید بر اینکه عموم سازی این دانش میتواند بسیار مفید باشد، زیرا که اکثر والدین در سراسر دنیا با چالشهای مشابه در تعامل با کودکان مواجه هستند. بیان کرد: برای همین این کتاب با آوردن مثالهای بسیار زیاد راجع به تعاملات کودک والدین در شرایط مختلف به والدین کمک میکند بتوانند احساسات و روابط خود را بهتر مدیریت کنند. هدف از این کتاب زیستن والدین و کودکان کنار هم با آرامش است. مطالعه و عمل به این کتاب حتی اگر بتواند ذرهای از اضطراب والدین و کودکان کم کند و منجر به ارتباط بهتر برای آنها شود رسالت کتاب انجام شده است.
او گفت: امروزه والدین زیادی را می بینیم که پر از اضطراب هستند و شاید به صورت مداوم این صدا در گوششان می پیچد که آنهامادران یا پدران خوبی نیستند. انگار که نوعی گیج شدگی در رفتارشان میبینیم که با احساس گناه عمیق و شدید ترکیب شده است و این احساس گناه شدید منجر به خود سرزنشگریشان میشود که مدام احساس میکنند والد خوبی برای فرزندشان نیستند و در نتیجه آن، رفتارهایشان توام با گمگشتگی است یعنی گویی مدت زمانی را به کودک اختصاص میدهند و تمام نیازهای او را برآورده میکنند، خسته میشوند و بعد کودک را کنار میگذارند و به نیازهایش اهمیتی نمیدهند و اینجا شروع به سرزنش خود میکنند؛ یعنی بین دو رفتار کاملا متضاد در نوسان هستند که گاهی نمیدانند چه نوع رفتاری درست است و چه چیز اشتباه؛ گاه خودشان را حذف میکنند و تمام نیازها و احساسات کودک ارجحیت دارد و گاه این پروسه برعکس می شود و این نوع تعامل میتواند بسیار آسیب زا هم برای کودکان و هم مراقبان آنها باشد.
برازنده با بیان اینکه کتاب سعی کرده است که این نوع تعاملات را به والدین به درستی بشناساند و سپس آنهارا راهنمایی کند تا بتوانند ارتباط بهتری با کودکان داشته باشند عنوان کرد: برای مثال، یکی از مسائلی که کتاب مطرح میکند و تاکید بسیاری هم روی آن دارد مسئله نوشتن مشق شب است. بسیاری از والدین سختگیریهای افراطی برای نوشتن مشق شب کودکانشان انجام میدهند. یکی فقط یکی از عللی که کتاب مطرح میکند این است که این سختگیری افراطی نشان میدهد تمام مسئولیت نوشتن مشق به جای اینکه به عهده کودکان باشد به عهده والدین میشود و برای همین این والدین هستند که باید پیگیر این مشق شوند.
او تاکید کرد: کتاب بیان میکند که این مسئولیت والدین نیست و والدین باید این بیش مسئولیت پذیری را کنار بگذارند و در مرحله بعد راهنمایی میکند که چطور باید این مسئولیت پذیری را به کودکان واگذار کنند.
کتاب «چگونه کودک مستقل تربیت کنیم؟: چگونه به کودکانمان کمک کنیم تا کنترل بیشتری بر زندگیشان داشته باشند؟» نوشته ویلیام استیکسراد و ند جانسون با ترجمه مرضیه برازنده از سوی انتشارات ارجمند منتشر شده است.
نظر شما