یادداشت فاطمه قاضیها، سندپژوه و مصحح نسخ خطی درباره زندهنام استاد انوار
و ز شمار خرد هزاران بیش/ انسانی والا در صحنه علم و تاریخ فرهنگ جهان
سید عبدالله انوار، نسخهپژوه، مترجم، ادیب، ریاضیدان و فیلسوف پنجشنبه 18 اسفند ماه درگذشت. فاطمه قاضیها، سندپژوه و مصحح نسخ خطی که سالها از محضر استاد کسب فیض کرد، در یادداشتی جایگاه و ویژگیهای این اندیشمند و پژوهشگر ایرانی را تشریح کرد.
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست/گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو/کز باغ جهان لالهعذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست/کزکاخ هنر نادرهکاران همه رفتند
افسوس که افسانهسرایان همه خفتند/اندوه که اندوه گساران همه رفتند
جایگاه دانشمند بی بدیل و فیلسوف گرانمایه ایران، شادروان استاد عبدالله انوار، جایگاهی است که کسی نمی تواند بر آن تکیه زند. یعنی بنده نمیشناسم. درگذشت جانگداز ایشان تیری بود بر قلب جامعه علمی فرهنگی معاصر، من به سهم خود این ضایعه را به همه هموطنان عزیزم بخصوص اهالی علم و فرهنگ تسلیت عرض میکنم.
به نظر نمیرسد در سخن گفتن از شخص فاضل و دانشمندی جز از کارهای علمی مناسب باشد که حرفی از خصايل شخصی ايشان زده شود. خصوصا غم از دست دادن بزرگمردی فرهيخته. اما چون در ارتباط با خدمات علمی اين عالم فرزانه, عالمان سخن راندهاند، اينجانب کوتاه سخنی از شخصيت والای ايشان اظهار میدارم. نخستين بار در سال 1382 در مراسم بزرگداشتی که وزارت امور خارجه برای استاد برگزار کرده بود، به افتخار حضور نائل گشتم ـ قبل از آن آثار استاد از جمله جلدهای متعدد فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی را ديده و هرگز تصور نمیکردم که ملاقات حضوری با اين شخصيت ممتاز علمی داشته باشم. در آن مراسم استاد ضمن سخنرانی درباره نسخههای خطی، از اسناد نيز سخن راندند، اهميت اسناد و نحوه شناخت خطوط رجال دوره قاجار و... اين بخش از سخنرانی استاد برای اينجانب که سالهای مديد، اسناد بسياری را مورد بررسی و تفحص قرار داده بودم فرصتی گرانبها بود و فيض بسيار بردم. بنابراين مشتاق ملاقات با استاد شده و اين سرافرازی را حاصل نمودم.
استاد با شخصيت مستقل و بینظير خويش که فضليت، کمال و تواضع را با قلبی که سرچشمه لبريزی از عطوفت بود به همراه داشت، من را به حضور پذيرفتند و از فعاليتهای من جويا شدند. آخرين کتاب خود را به ايشان تقديم داشته و تقاضای رهنمود نمودم. پس از مدت بسيار کوتاهی استاد کتاب را مطالعه کرده و پيام تشويق خود را ابلاغ داشتند و اينجانب را قرين افتخار کردند. پس از آن ساير کارهای انجام شده خود را که در آن زمان مجموعا 10 جلد کتاب حاوی اسناد دوره قاجار بود، تقديم استاد کرده و پس از مدتی بسيار کوتاهتر از تصور، با قلبی پر از ستايش و حيرت دريافتم که استاد خط به خط همه را مطالعه کرده و بر آن حاشيه نوشته و راهنمايیهای لازم را مبذول داشتهاند. به حضورشان رسيدم. استاد با تعبيرات شيرين و بيان دلنشين و عبارات هر چه مؤثرتر و شخصيت علمی منحصر بفرد خويش امکان بهره گرفتن از رهنموديشان را برای من فراهم ساختند. اينجانب استاد را شخصيتی ديدم که ذهن ايشان در اطلاع بر جزئيات تاريخی، چه از طريق مشاهده وقايع تاريخی و چه از طريق مطالعه و کنکاش باعث شده که از خرمن دانش خوشهها چيده و استعداد و نبوغ خاصشان به دور از طلب جاه و مقام و نام، از ايشان دانشمندی فرهيخته ساخته که کسب فيض از محضرشان سيریناپذير است.
از جمله فعاليتهای استاد انوار، که اينجانب در زمان اشتغال در سازمان اسناد ملی شاهد آن بودم حضور پرفيض در جلسات متعدد «شورای خريد اسناد ارزشمند کشوری» است. استاد در اين شوراها با تقويم اسناد و ارائه نظرات ارزنده خويش، بر غنی کردن آرشيو ملی سهم بسزايی داشته و به اتفاق ساير اعضا شورا، دانشمندان گرانمايه، استاد سيروس پرهام، استاد ايرج افشار و جناب آقای کاوه بيات، آرشيو اسناد را از نظرات عالمانه خويش بهرهمند ساختهاند و از اين رو حق بزرگی به گردن محققان و مراجعانِ «اسناد» اين واقعيتهای تاريخی، داشته و دارند. به هر روی، به رغم گذر عمر و کهنسالی، روح پژوهشگر استاد هنوز قرار نگرفته و در جستجوی مطالب و مضامين نو بودند، از اين رو معمولا در جريان چاپ آخرين پژوهشهای در دست انجام و در جستجوی آخرين کتابهای چاپ شده بودند و پس از دسترسی به اين کتب آنان را با نهايت دقت مورد مطالعه قرار میدادند. استاد انوار خوانندهای فعال بودند و با محتوای کتاب ارتباط برقرار کرده به رد، تاييد و يا تکميل مطالب کتاب میپرداختند و نظرات خود را در حاشيه کتاب می نوشتند. (کاری که بايد الگوی جوانان امروز قرار گيرد).
دقت نظر علمی، ارتباطی که با مطالب نويسنده برقرار میکردند و همت بزرگ و کوشش ساليان دراز از ايشان دانشمندی ساخت که فضيلت و کمال را بايد در چنين سرمشق و الگو و در چنان صفات و روحياتی جستجو کرد. روی گرداندن از ماديت و پشت کردن به دنيا و لذات آن، استاد را از شخصِيتی معنوی برخوردار کرده بود. اينجانب همه دفعاتی که در محضر استاد بودهام، در آن لحظات آرامش و سعادت و بهروزی را با تمام وجود احساس کرده و به بهترين نحو کسب فيض نموده و مبهوت و مجذوب علم توأم با خضوع ايشان بودهام.
روح بزرگشان شاد و جایگاهشان بهشت برین باد. شادروان استاد عبدالله انوار مايه افتخار کشور و الگوی بارز شخصيت انسانی والا در صحنه علم و فرهنگ جهان بودند.
از شمار دو چشم یک تن کم / و ز شمار خرد هزاران بیش
نظر شما