مفهوم شهادت چنان در تاروپود فرهنگ مقاومت تنیده شده که بعید است کتابی در این حوزه تولید شود و مسأله شهید و شهادت، یکی از چند موضوع و مضمون اصلی آن نباشد.
این واژه در فرهنگ مقاومت و ادبیات پایداری ما بسیار به کار میرود و اساساً یکی از مبانی این فرهنگ محسوب میشود و از اینرو موضوع و مضمون کتابهای فراوانی قرار گرفته است. از رمانهایی مثل «زمین سوخته» نوشته احمد محمود و «سفر به گرای ۲۷۰درجه» نوشته احمد دهقان گرفته تا آثاری که در حوزه تاریخ شفاهی دستهبندی میشوند و معمولاً بازخوانی مجموعه خاطراتی از شهدای جنگ تحمیلیاند. نسبت شهید و شهادت با فرهنگ مقاومت و ادبیات پایداری چنان تنگاتنگ است که – اگر نه ناممکن - بعید است کتابی در این حوزه تولید شود و مسأله شهید و شهادت، موضوع و مضمون اصلی (یا یکی از چند موضوع و مضمون اصلی) آن نباشد.
البته این فراوانی، در کنار همه مزایا و فوایدی که دارد، خالی از آسیب نمانده است. از جمله مهمترین آسیبهایی که بسیاری از اهل فن، بارها به آن اشاره کردهاند این است که این تعدد عناوین باعث ایجاد نوعی آشفتگی در بازار کتابهای حوزه ادبیات پایداری شده است. آشفتگی به این معنی که کتابهای جالب و ارزشمند که اغلب معیارهای ادبی و روایی و پژوهشی و همچنین الزامات و شاخصههای صنعت چاپ و نشر در آنها رعایت شدهاند در کنار کارهای ضعیفتر دستهبندی و فهرست و عرضه میشوند. چنین شرایطی باعث میشود بسیاری از خوانندگان علاقهمند، در جستجوی کتابی که هم جذاب و خواندنی و هم غنی و پرمحتوا باشد سردرگم شوند و گاهی آنچه را که دنبالش هستند پیدا نکنند.
این نقد به جای خود، اما اگر بخواهیم چند عنوان کتاب به مناسبت امروز، که به نام شهدا متبرک شده معرفی کنیم، از چه کتابهایی میتوانیم نام ببریم؟ کتاب خوب که قطعاً بسیار است، اما به نظر میرسید مجموعه شش جلدی «اینک شوکران» که روایت صوتی آن نیز تولید شده و به آسانی در دسترس است، پیشنهاد مناسبی برای مطالعه درباره شهدا باشد. این مجموعه با عنوان فرعی «روایت عاشقانه زندگی شهدای جانباز از زبان همسرانشان» عرضه شده و تأملی عمیق و ناب بر خاطرات کسانی است که فرصت و توفیق زندگی کنار شهدا را داشتهاند و در سیر و سلوک آنان، هممسیر و شریک بودهاند. صمیمت و لطافتی که در این خاطرات وجود دارد، عواطف و احساسات هر مخاطبی را برمیانگیزد و صداقت راویان، خواننده (یا شنونده) را با روایتها همراه میکند. این مجموعه از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شده است.
همچنین کتاب «365 روز با شهدا» کاری از موسسه فرهنگی هنری فطرس ملک و انتشارات جنات فکه نیز پیشنهاد خوبی است. این کتاب مرور وصیتنامه شماری از شهدا است که به شکل آلبوم تدوین و صفحهبندی شده است. اگر پرسشهایی مثل این پرسش که «شهدا به چه چیزهایی فکر میکردند و چه مسائلی برایشان اولویت و اهمیت داشت؟» یا «آنان در جستجوی چه چیز یا چیزهایی بودند و چه انگیزهها و دلایلی برای انتخاب این مسیر داشتند؟» در ذهنمان داشته باشیم، پاسخشان را در این کتاب پیدا میکنیم. «365 روز با شهدا» دریچهای به روی خوانندهاش باز میکند تا عمق فرهنگ مقاومت را بهتر بشناسد و به تعبیری دیگر، مخاطبش را به جلوههای پاک و اصیل این فرهنگ وصل میکند.
کتاب «شهید گمنام» (انتشارات شهید ابراهیم هادی) که هفتاد و دو روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر است نیز میتواند جزو پیشنهادهای ما باشد. این کتاب قصه آدمهایی است که روی نفسانیتشان پا گذاشتند و به آن سوی ترسها و تردیدها رفتند. قصه آدمهایی که راهشان را پیدا کرده بودند و نه در حرف، که در عمل، این راه را به دیگران هم نشان میدادند. در بخشی از هشتمین روایت این کتاب میخوانیم: «هر هفته سه شنبهها پیاده به سمت جمکران میرفت. عاشق بود. خودش را وقف اسلام کرده بود. در ایام تبلیغ به سمت یاسوج میرفت و فعالیت میکرد. جمعی از طلبهها را با خود همراه کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب فرمانده سپاه یاسوج شد. از منطقهای عبور میکردند که در کمین اشرار گرفتار شدند. همگی مسلح اطراف جاده را گرفته بودند. از ماشین پیاده شد. عمامهاش را در دست گرفت و جلو رفت؛ بزنید! بزنید! عمامه من کفن من است! برخورد خوب و منطقی داشت. با سرکرده اشرار صحبت کرد. فهمید مشکلی با انقلاب ندارند. همانجا از طرف دولت با آنها مذاکره کرد. مشکل با درایت او حل شد...»
نظر شما