بررسی نامزدهای دورههای پیشین چهره هفته هنر انقلاب پس از گذر زمان، امروز پس از تغییر و تحولات روحی برخی از آنها قابل توجه است.
محمدرضا دوست محمدی
در سال 1355 چشم به جهان گشود، پس از گذراندن دبیرستان به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت تا مدرک کارشناسی خود را در رشته ارتباط تصویری اخذ کند، پس از آن کارشناسی ارشد خود را در رشته انیمیشن دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران تصیل کرد. او هم اکنون عضو رسمی هیئت علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. محمدرضا دوستمحمدی طراح گرافیک و تصویرساز انقلابی که بیش از 400 جلد هفته نامه همشهری جوان را طراحی کرده و سردبیری مجلات سروش جوان، همشهری جوان و مجله جدید را در کارنامه دارد. او همچنین مدیر بخش تصویرسازی روزنامه جام جم بوده است. از جمله آثار مطرح دوست محمدی طراحی نگاره «بیا تا برویم...» و چندی دیگر از تصاویر دیوارنگاره میدان ولیعصر عج است. او داور بسیاری از مسابقات و جشنوارهها بوده که به اختصار میتوان به جشنواره «طلوع»، جشنواره «بی خویش یا خدا»، جشنواره کارتون ضد تروریست، جشنواره بینالمللی «بازگشت به خانه»، جشنواره بینالمللی کاریکاتور تهران، نمایشگاه «اسماء حجت»، جشنواره «بیداری اسلامی»، سالانه «اسماء الحسنی»، جشنواره بینالمللی فیلم یاس، سوگواره «هنر عاشورایی»، جشنواره «تئاتر مقاومت»، جشنواره ملی بهار، جشنواره «هنر مقاومت» و نمایشگاه هنر تجسمی «امام و مردم» اشاره کرد. او سه دوره برنده جایزه مقام اول در دوسالانه کاریکاتور ایران شده است، همچنین سه دوره در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان در بخش کاریکاتور و پوستر برنده جایزه شده است. همچنین در باب هنر، مقاله فارسی «بررسی تطبیقی ژانرشناسی کمیک ایرانی با نگاهی به کمیک آمریکایی» را با کمک مصطفی گودرزی و آناهیتا علوی و مقاله انگلیسی «Evolution in the Correlation of Iranian Introverted Residential Architeture with the Surroundings Environment» را با کمک وحید نوروزی بزاز نگاشته است. او برای خلق کمیک «فقط برای خدا» که زندگینامهای از سردار قاسم سلیمانی است در جامعه هنر انقلاب مشهور شد و نامزد جایزه چهره هنر انقلاب شد. محمدرضا دوستمحمدی از اساتید و هنرمندان فاخر انقلاب است که با تدریس خود، هنرمندانی همچون خود را رهسپار جامعه میکند.
همچنین از کاندیدهای مشترک این جشنواره محمد حسایی و حسین صفارزادگان بودند. حسین صفارزادگان کار حرفهای خود را در سال 1394 با مدیر تولیدی در انیمیشن «فهرست مقدس» آغاز کرد و در بین اهالی سینما مطرح شد و در سال 1399 با همکاری محمد حسایی و سفارش سازمان هنری رسانهای اوج انیمیشنی کاملا ایرانی به نام «آرمن» را کارگردانی کرد که نویسنده این اثر عبدالله ملکی بوده. داستان انیمیشن آرمن درباره پسری به همین نام است. او به کمک مچ بند قدرت خود و نیروهای دیگر قصد دارد به مبارزه با «کاراکان» برود.
این انیمیشن در 3 فصل تولید و با استقبال بسیار زیاد مخاطبان همراه شده و در سایت عماریار با 97 درصد رضایت مندی رکورد جدیدی ثبت کرده است.
حسایی درباره این انیمیشن گفته است: «ما سعی کردیم قهرمانمان را به فضای جامعه امروز نزدیک کرده و کاراکتر را زمینی تر کنیم. کاراکتر اصلی ما کاراکتری نیست که قدرت فراطبیعی داشته باشد.»
محمدرضا سرشار
محمدرضا سرشار هنرمند نام آشنای کازرونی نفر بعدی نامزدهاست. او که در 23 خرداد 1332 چشم به جهان گشود پس از دریافت دیپلم ریاضی فنی در رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل شد ولی به دلیل علاقه قلبی به نویسندگی تحصیل را رها کرد و به دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران رفت. او پس از مدتی با نام هنری «رضا رهگذر» شروع به فعالیت کرد و در سال 1385 از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان و نویسندگان وزارت ارشاد مورد تقدیر قرار گرفت و به او گواهینامه دریجه یک هنری اعطا شد. رهگذر نخستین کتابش را در 1355 به چاپ رساند، او تعدادی داستان کوتاه و چهار جلد کتاب در دوران ماقبل انقلاب نگاشت که مهمترین آن داستان «گرداب اسکندر» بود که بر اساس داستانی فولکلور و متداول در بنادر جنوبی ایران است. رهگذر در دوران اوج انقلاب 57 به دستور تیمسار ازهاری دستگیر و در دوران نخست وزیری بختیار آزاد شد. پس از انقلاب رهگذر کارنامه پرباری ارائه داد و حدود 140 کتاب در حوزههای داستان، نقد مباحث نظری ادبیات و پژوهش نوشته است. رهگذر علاوه بر قلم خوب، صدای دلنشینی نیز داشت به همین علت در سالهای 60 تا 84 برنامه رادیویی «قصه ظهر جمعه» را اجرا میکرد که با استقبال بسیار زیاد مخاطبان روبرو شد به طوری که امروزه بازپخش این مجموعه برنامه در رادیو صورت میگیرد.
یکی دیگر از آثار مهم و مشهور رهگذر رمان «آنک آن یتیم نظرکرده» است که در سال 76 چاپ شده و داستان زندگی محمد پیامبر اسلام را روایت میکند. سرشار به دلیل سبقه هنری و حرفهاش داور مسابقات و جشنوارههای زیادی را به عهده گرفته است، او 16 دوره داور جشنواره «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» بود و همچنین دبیر جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری را بوده است. رهگذر سابقه نقد تلویزیونی را نیز دارد، او 26 قسمت از برنامه «نقد کتاب چهار» را اجرا کرده و به نقد رمانهای خارجی و ایرانی پرداخته است. وی سردبیری روزنامهها و مجلات بسیاری از جمله ماهنامه «دانش آموز»، گاهنامه تخصصی ادبی «قلمرو ادبیات کودکان»، دوهفتهنامه «سوره نوجوانان»، ماهنامه «سروش نوجوان»، ماهنامه «سروش کودکان»، ماهنامه تخصصی «ادبیات داستانی»، ماهنامه «اقلیم نقد» و دبیر گروه ادب و هنر «روزنامه جوان» و «روزنامه کیهان» بوده. او پس از موفقیتهای بسیار در این حوزه انجمنی ادبی به نام «انجمن قلم ایران» تاسیس کرد که همه او را به این نام میشناسند. رهگذر در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران،تربیت مدرس و امام صادق به تدریس داستاننویسی میپردازد، شاگردان درخشانی هم تربیت کرده که از مشهورترین شاگردان او میتوان به «محمد میرکیانی»، «محمدحسین کیانپور»، «محمد غلامی»، «مجید درخشانی»، «جلال توکلی»، «مهدیه ارطایفه»، «مریم مقانی»، «نادره عزیزینیک»، «میرم شریف رضویان»، «فرخنده حقشنو»، «نسرین ارتجاعی»، «فاطمه دانشور جلیل»، «مهری آسیابر»، «اکرم سرداری»، «پروانه بابک»، «سهیلا ازگلی»، «معصومه عیوضی»، «علیرضا عیوضی» و «یوسف یزدیان»، «محمدعلی گودینی»، «راضیه تجار»، «مهدی حجوانی»، «علیاکبر والایی»، «سمیرا اصلانپور»، «مهدی خلیلی»، «محمدرضا محمدی پاشاک»، «محمدجواد جزینی» و «محسن مومنی شریف» اشاره کرد. او علاوه بر داستاننویسی، فیلمنامه انیمیشنهای «بچههای ساختمان گلها»، «شیرین، دختر شرقی» و «حکایتهای عمو رحمان» را به نگارش درآوردهاست. او جایزه کتاب برگزیده سال، لوح زرین شورای کودک، لوح زرین جشنواره کودک و نوجوان، جایزه مشترک کیهان بچهها و سروش نوجوانان، لوح زرین دستخط امام خمینی، جایزه منتقد برگزیده ادبی و حدود 30 جایزه دیگر از جشنوارهها و سازمانها دریافت کرده است. دلیل انتخاب او برای چهره هنر انقلاب این کارنامه پربار آثار و جوایز است.
محمدرضا شفاه
محمدرضا شفاه تهیهکننده ایرانی است که مدرک ارشد خود را در رشته سینما از دانشگاه رن فرانسه کسب کرده است. او در سال 95 با تهیهکنندگی سینمایی «21 روز بعد» پا به دنیای حرفهای سینمای ایران گذاشت، این فیلم به کارگردانی و نویسندگی سید محمدرضا خردمندان از تولیدات سازمان سینمایی سوره است. این فیلم ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالشهای بسیاری روبهرو میشود. در خلاصه داستان این فیلم آمدهاست: «همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونههاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده.» این فیلم در جشنواره فیلم فجر در بخش آنونس و جلوه ویژه بصری نامزد شد و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کرد. همچنین در جشنواره کودک و نوجوان برنده 7 جایزه در رشتههای مختلف شد. شفاه دو سال پس از موفقیت خود در فیلم «21 روز بعد» در همکاری با رضا زهتابچیان، فیلم «دیدن این فیلم جرم است» را به تولید رساند فیلمی ملودرام اجتماعی سیاسی که در خلاصه داستان آن آمده: «جوانی بسیجی مومن پس از آن که همسر محجبهاش مورد ضرب و شتم یک شهروند تابعیت ایرانی-انگلیسی قرار میگیرد و نهایتاً منجر به سقط جنینش میشود، تصمیم میگیرد با دستگیری ضارب او را به سزای عملش برساند اما زمانی که مشخص میشود ضارب یکی از اشخاص رده بالای حکومتی است، کار به جاهای پیچیده میکشد.» این فیلم در جشنواره فیلم فجر سال 97 با استقبال بسیاری از سمت مردم روبرو شد ولی به دلیل مضمون سیاسی و اظهارنظرهای تند فیلم پس از دو سال توقیف در سکوت خبری و رسانهای و عدم حق پخش تبلیغات اکران شد. محمدرضا شفاه با این شکست عقب ننشست و پس از آشنایی با حسین دارابی فیلمی با نام «مصلحت» را ساخت. این فیلم که با نامهای سابق «پدری» و «مصلحت نظام» در 99 تولید شد که این فیلم شفاه هم مثل فیلم قبلی یک ملودرام اجتماعی بود داستان این فیلم در اوایل سال ۶۰، بعد از انقلاب، روایت میشود که نظام سیاسی جدید مستقر میشود. در این زمان اختلاف سیاسی میان یکی از شخصیتهای بانفوذ نظام با فرزندش، آنها را در مقابل هم قرار میدهد و موجب تقابل و موازانه سخت پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور میشود. «مصلحت» در 7 رشته نامزد شد و سیمرغ بهترین کارگردان اول را دریافت کرد، اما مصلحت هم به همان دلیل با شکست فیلم قبلی روبرو شد و تاکنون که سه سال از تولید آن میگذرد به پخش نرسیده است. آخرین و جدیدترین تولید محمدرضا شفاه با همکاری دوباره حسین دارابی است، «هناس» یک بیوگرافی است و روایت عاشقانهای از زندگی شهید هستهای داریوش رضایی نژاد است. داوران دلیل انتخاب شفاه را توفیق در پرورش نسل تازه کارگردانان متعهد بوده است.
پنج چهره حسایی، صفارزادگان، دوست محمدی، سرشار و شفاه هر کدام در زمینه ادبیات و سینما و تصویرسازی از بهترین هنرمندان این حوزه هستند. اما تقریبا هیچ یک از آنها همچون آوینی تدبیری در زمینه نوشتن کتاب و نشر علم و هنر نداشتهاند، این کار دقیقا برخلاف روحیات و افکار شهید آوینی است. آوینی همیشه سعی در نوشتن کتاب یا روایت تصویری بوده تا با کل جامعه ارتباط برقرار کند که مشهورترین آن روایت فتح بوده است. یکی دیگر از نقدهای بزرگ به جشنواره چهره هنر انقلاب، عدم مشاهده روحیه طراوت و جوانی در بین کاندیداهاست، به طوری که میگویند تعداد کاندیداهای پیشکسوت و میانسال بسیار است به رغم اینکه انقلاب برای رشد هنر خود نیازمند نسل جوان هنرمندانی است که لزوما نیازی به دیدن انقلاب و اتفاقات ماقبل انقلاب نداشتند ولی همچنان با قدرت برای حفظ مکتب امام و انقلاب تلاش میکنند.
نظر شما