لیورا خاطرات کودکیاش را مرور میکند. وی که سالهاست مهاجرت کرده و ساکن آمریکاست، حالا در یک روز پاییزی، در یکی از پارکهای لسآنجلس در خلوت خود به ایران و شهری که در آن به دنیا آمده پرت میشود. به شهر نهاوند میرود، محلهای که در آن زندگی میکرده، محلهای قدیمی با دیوارهای کاهگلی است.
لیورا گذشته پرفراز و نشیبی از فعالیت سیاسی در دهه شصت گرفته تا آشنایی با همسرش کیان داشته است. وی با مرور این خاطرهها، به درک تازهای از زندگی میرسد و از تنفر به عشق و از عشق به دوست داشتن قدم میگذارد و لیورای جدیدی متولد میشود.
لیورا در زبان عبری به معنای «روشنایی من» است. شخصیت در رمان تحول میپذیرد و نویسنده وقتی شاهد تحول شخصیت داستانیاش بوده اسم لیورا را برای این داستان انتخاب کردهاست.
لیورا، داستان عشق و زندگی و داستان بیم و امید، شادی و غم، سنتها و مدرنیته و پاسداری از عشقی است که برایش میجنگی، عشقی که ناممکن به نظر میرسد اما ...
فریبا صدیقیم که سالهاست در حوزه ادبیات کودک و بزرگسال قلم میزند و خالق آثاری چون رمان «من در پرانتز» و مجموعه داستانهای «شبی که آخر نداشت»، «شمعهای زیر آبکش» و «من زنی انگلیسی بودهام» و مجموعه شعرهای «به تعویق میاندازیام تا کی» و «این قلب معمولی نمیزند» است، در این کتاب ضمن روایت داستان، به برخی حوادث عبرتآموز این برهه زمانی اشاره میکند و همچنین آداب و سنن یهودیان را در ضمن روایت خود برمیشمارد. تحلیلهای روانشناختی زیادی نیز در خلال کتاب، هویداست.
کتاب صوتی «لیورا» نیز در 13 ساعت، به گویندگی شرگان انورزاده، توسط شرکت آوای چیروک منتشر شده و در طاقچه، نوار و فیدیبو عرضه میشود.
نظر شما