*درآمد بحث
آیینهای مذهبی و متون تاریخی سنتی برای پایایی و بقای معرفتی عقیدتیشان نیازمند بازخوانی تئوریک [از نو خوانده شدن به زبان مدرن مقتضی زمانه تاریخی و زمینه اجتماعی]و بازاندیشی آمپیریک [نسبت برقرار کردن با مسایل اجتماعی فرهنگی مدرن و پاسخگویی به نیازهای زمانه و زمینه]مدرناند.پایایی متون دعا و بقای آیین سنتی دعاخوانی ونیایش و راز ونیاز نیز ازاین قاعده مستثنی نیستند. از این منظر چرایی و چگونگی نظریهمندی فرهنگی دعای اسلامی و شیعی میتواند نوعی بازخوانی همراه با بازاندیشی تلقی شود. دراین نوشتار فشرده به این مضمون مهم پرداختهایم.
[1 ]جایگاه دعا از منظر قرآن :وجوه الاهیاتی انسانی عرفانی دعای اسلامی
چرا دعا مهم است؟ چگونه باید آن را بازخوانی کرد؟ دعا شکلی مهم از فرهنگ عبادت خداوند و نیز آیینی مهم از آیینهای مذهبی است دعا رابطه پویا و پایا میان انسان(در مقام مخلوق و بنده) با خالق(درمقام خداوند و رب) است. دعا، آن گونه که قرآن بیان میکند، خداوند را در همه حال و در همه موقعیتها و وضعیتها و زمانها و مکانها دردسترس انسان قرار میدهد. دعا درقرآن در حکم رابطه بی واسطه و بی میانجی میان «من»(به عنوان بنده خداوند) و «او»( به عنوان خداوند من) است. این رابطه من و او در دعا به صورت مستمر و سیال شکلی معنوی اخلاقی عاطفی از احساس وابستگی و تعلق به خداوند را در بنده ایجاد میکند و بندگی او را نسبت به خداوند بازتولید میکند.[1]
[2]نمونه دعاهای قرآنی
مرور مختصر برچند نمونه از دعاهای قرآنی، سمت سوی الاهیاتی عرفانی با جهت گیریهای اخلاقی فرهنگی دعا از منظر اسلامی آن را نشان میدهد:[2] «پروردگارا ما را دراین جهان وآن جهان نیکویی وخیرارزانی دار»[ربناآتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخره حسنه](سوره بقره، آیه 200)
«پروردگارا ازکوتاهیها و خطاها و بدیهای ما چشم پوش و درگذر» [ربنا اغفرلنا ذنوبنا و کفرعنا سیئاتنا ...و توفنا مع الابرار] (سوره آل عمران، آیه 16 و 193)
«پروردگارا مرا درحالی که در موقعیت و وضعیت مسلمانی هستم به سرای آخرت و دیگر سو فرا خوان و در کنار بندگان صالحت جای ده »[ربنا توفنی مسلما والحقنی به الصالحین...ربنا افرغ علینا صبرا وتوفنا مسلمین ](سوره اعراف ، آیه 126)
«پروردگارا مرا و خانوادهام ودیگران را مشمول رحمت و بخشش خویش قرار ده»[ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب](سوره ابراهیم، آیه 41)
«پروردگارا به ما تابآوری و پایداری عطا کن تا در مسیر دین تو استوارمانیم و نیز مارا در مسیر مبارزه و مواجهه با کافران یاری نما»[ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرناعلی القوم الکافرین ](سوره بقره :آیه 250)
«پروردگارا ما آموزههایت را شنیدیم و پیروی نمودیم، ما دائما خواهان رحمت وآمرزش تو هستیم، چون مسیر آغاز و انجام همه ما به سوی تو و به سمت تواست»[و قالوا سمعنا واطعنا، غفرانک ربنا، و الیک المصیر](سوره بقره، آیه 285)
«پروردگارا ما رابه خاطر غفلت از امرحق وخطاها مواخذه نکن، بر ما بار گران و فرا طاقتمان منه، ما را ببخش ، ازما درگذر، یاریمان کن، چه تو دوست و سرپرست مایی»[ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا، ربنا و لاتحمل علینا اصرا کما حملته علی الذین من قبلنا، ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به، واعف عنا، واغفرلنا، وارحمنا، انت مولینا، وانصرنا علی القوم الکافرین](سوره بقره، آیه286)
«پروردگارا از سر رحمت، هدایتمان کن، تا وجود ما به سمت امر باطل و غیرحق متمایل نشود» [ربنالاتزغ قلوبنا، بعد اذ هدیتنا، وهب لنا من لدنک الرحمه، انک انت الوهاب](سوره آل عمران، آیه 8)
«پروردگارا به ما توفیق و فرصت بهرهمندی از کتاب قرآن و دین اسلام دادی و اکنون ناممان را در فهرست بندگانات قرارده »[ربنا امنا بما انزلت و اتبعنا الرسول، فاکتبنا مع الشاهدین ](سوره آل عمران، آیه 53)
«پروردگارا ما را از سرزمینی که اهل آن ستم پیشهاند، رهایی ده و از نزد خود برای ما منجی و رهاییبخش بفرست »[ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها ، و اجعل لنا من لدنک نصیرا ](سوره نساء، آیه 75)
«پروردگارا برای ما مائده آسمانی فرست، تا برای اکنونیان وآیندگان روز پر برکت فرخندهای باشد بیاد ماندنی برای شکرگذاری روزی دهندگی تو» ...اللهم ربنا انزل علینا مائده من السماء، تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا، و آیه منک، وارزقنا و انت خیر الرازقین] (سوره مائده، آیه 114)
«پروردگارا ما بر وجود و روح خویش ستم روا داشتیم، اگر از ما درنگذری، دچار زیان و خسران خواهیم شد، ما را از سررحمت خویش به این خاطر ببخش»[ربنا انا ظلمنا انفسنا، وان لم تغفرلنا وترحمنا، لنکونن من الخاسرین](سوره اعراف، آیه 23)
«پروردگارا مارا هم ردیف و جزو ستم پیشگان به خود و دیگران قرار مده»[ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین ](سوره اعراف، آیه47)
«پروردگارا رحمت فراگیر خویش را شامل ما نیز کن و از جانب خودت برای ما هدایتی فرست، تا در مسیر رشد و کمال قرار گیریم »[ربنا اتنا من لدنک الرحمه، وهی لنا من امرنا رشدا ](سوره کهف، آیه 10)
«پروردگارا توفیقمان ده عبادتت کنیم تا دعایمان را بشنوی و خواسته هایمان را برآورده سازی »[رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ، ربنا و تقبل دعا](سوره ابراهیم، آیه 41)
[3]ظرفیت دعای اسلامی برای نظریهمند شدن
همان گونه که ملاحظه میشود ریختار [شکل بیانی] و ساختار [نظم ] و بافتار [الگومندی]دعای اسلامی مقتضی این است که برحسب مقتضیات زمانه تاریخی و شئونات زمینه اجتماعی از طریق بازخوانی به طرزی مناسب، نظریهمند شود. به این دلیل مهم که دعای قرآنی و نمونههای شبیهسازی شده آن یعنی دعای اسلامی و از جمله دعاهای رمضانی و خصوصا دعاهای شیعی از بارفرهنگی قوی وموثر و سازندهای برای انسانشناسی و خداشناسی و انسانسازی در بافتار زیست فردی و زندگی روزمره جمعی برخوردارند[3].
بارفرهنگی دعاهای قرآنی به لحاظ چند وجهی و چند ضلعی بودن متکثراند و چند کارکردی:این دعاها دارای کارکرد معنوی، اخلاقی، عبادی، عاطفی، عقیدتی، تربیتی، آموزشی هستند. دعاهای قرآنی ازطریق دادن بصیرت ذهنی و قلبی و وجودی و ارائه بینش عقیدتی درست به دینورزان و دینباوران و خداباوران ؛کمک میکنند تا دعا ورزان(دعا کنندگان و دعا خوانان) در مسیر هدایت و رستگاری و رهایی و بهزیستی معنوی اخلاقی قرار گیرند.
ازحیث اجتماعی نیز دعاهای قرآنی واسلامی و شیعی حسی ازطریق برانگیختن حس خیرخواهی و نیکوکاری و امرخیر وایثار و انفاق و عمل حسنه وعمل صالح و کمک به نیازمندان در دعاورزان، مسئولیت مدنی و شهروندی آنان در برابر دیگری را تقویت میکنند. به عبارت آخر، دعای قرآنی و اسلامی و شیعی هم خود فرد را مد نظر قرار میدهد و هم افراد یعنی دیگریهای حاضر در گروه و جامعه را هم متوجه فرد است و هم گروه و جامعه. این امر دعا را در یک شبکه فرهنگی دینی قرار میدهد و این ظرفیت را میسازد تا دعا هم یک شبکه فرهنگی باشد و هم تبدیل به یک امر فرهنگی شود.
[4]امر فرهنگی دعا در شبکه فرهنگ دینی
از حیث «جامعهشناسی فرهنگی» و «مطالعات فرهنگی دین روزمره»[4]، یک شبکه فرهنگ دینی مولف است از: «باورهای دینی، مناسک دینی، آگاهی دینی، اخلاقیات دینی، تجربه زیسته دینی». از این منظر دعا، هم یک تجربه زیسته دینی فردی است و هم یک رفتارجمعی در بافتارمناسک دینی[5]. ازسوی دیگردعا، همچون یک شبکه فرهنگی نیز عمل میکند.
به این شکل که شبکه فرهنگی از«باورها، ارزشها، هنجارها، سنتها» در متن دعا وجود دارد. این شبکه فرهنگی دعا در متون اسلامی و شیعی با باورهای الاهیاتی[باور به خداوند، عدل، توحید، معاد، نبوت، امامت، قیامت، ملکوت وفرشتگان]؛ ارزشها و هنجارهای اخلاقی اعتقادی[ایمان وعمل صالح] و سنتهای حسنه[تعاون، نیکوکاری، انسان دوستی، محبت] پیوند میخورد و یک امر فرهنگی دینی را به طرزی اجتماعی شکل میدهد.
بنابراین در مقام امرفرهنگی که با «هویت بخشی، معنا بخشی و سبک سازی »مرتبط است، دعای اسلامی و شیعی نیز به صورت «تثبیت یک هویت مومنانه و هویت اعتقادی فرد، معنا بخشی اعتقادی به زیست روزمره و نجات از روزمرگی و ساختن یک سبک از زیست اخلاقی اعتقادی درمتن زندگی روزمره» متبلور و متجلی میشود[6]. وجود این خصایص دعا را به سمت یک کنش اجتماعی اخلاقی نیز هدایت میکند.
[5]دعا یک کنش اجتماعی اخلاقی
در علوم اجتماعی، کنش اجتماعی ماهیتا به هرگونه رفتارآگاهانه و معنادار و جهت داده شده به سمت دیگری خواه تعاملی[دوستی وتعاون وصلح] یا تقابلی[خصومت وجنگ وخشونت] و یا تزاحمی [رقابت، شراکت، ائتلاف ] اطلاق میشود. از این منظر کنش اجتماعی دعای اسلامی و شیعی هم از یک وجه همزمانی تعاملی و تقابلی اعتقادی برخوردار است مانند «تولی و تبری»[سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم]. هم دارای یک وجه تعاملی اخلاقی است از نوع : «حس مسئولیت نسبت دیگری؛تعهد به رعایت حق الناس و پاسداشت حقوق شهروندی دیگران؛ و الزام به رعایت حقوق بشرو نوع دوستی». نهایت امراین که درمقام یک کنش اجتماعی دینی، از یک وجه تعاملی اجتماعی هم برخوردار است مانند: «حس کمک به دیگری؛وظیفه شناسی؛تعهد به اصلاح امور خود ودیگری و گروه و جمع »[7]. پس نظریهمندی اجتماعی دعا، وجه چند فرهنگی و جهان شمول دارد .نظریه لویناس در دعای یهود ی مسیحی نیز یک نمونه ازاین نظریهمندی است.
[6]نظریه «وجه اخلاق مسئولیت» در دعاهای ابراهیمی: آرای امانوئل لویناس فیلسوف یهودی تباراخلاق
وفق نظریه لویناسی، صورتبندی اجتماعی دعای ابراهیمی این گونه است: اول)منی که مشغول دعا – عبادت هستم، همیشه پیشاپیش چیزی را مسئلت میکنم که دیگری نیز خواهان آن است؛ بنابراین در دعا - عبادت به صورت بینا ذهنیتی آن هم مفر و هم مقری برای تعالی است، جایی است که از طریق آن حضورالهی در کلمه تجلی مییابد و تعمیق میشود.
دوم)به این معنا در دعا-عبادت، به عنوان یک فعالیت دینی، من به صورت من در دسترس دیگری درمیآیم؛ و لذا میتوانم مسئولیت پذیرشده و به زیست جهان دیگری وارد شوم. در این مسیر جا پای دیگری در دعا– عبادت تثبیت میشود.
سوم) پس دعا – عبادت، به عنوان یک الگوی دینی اخلاقی از مسئولیتپذیری در برابر دیگری، «خود- برای - خود» را به «خود – برای – دیگری» تبدیل میکند؛ و این گونه است که هویتی تحت عنوان «من – بدون – من» با «بار اخلاقی دینی مسئولیت پذیری» شکل میگیرد.
روی هم از منظرلویناس، تن دادن به این نوع «اخلاق مسئولیت در برابر دیگری از طریق دعا – عبادت»[بویژه در سنت یهودی و احتمالا مسیحی آن] ناشی از یک الزام فلسفی اجتماعی است. براساس این الزام در عصر سیطره سکولاریزم و مخاطره آمیز شدن عقلگرایی خطرناک عرفی در دکترین یهودیت[هاسکالاHASKALAH ]باید سه گانه «نسبت اخلاقی خود- دیگری - خداوند» بر حیات دینی اجتماعی یهودیان غلبه داشته باشد. از اینرو، وجود اجتماعی فرهنگی «دعا –عبادت» میتواند دراین مسیرچنین نسبتی را درقالب «اخلاق مسئولیت دربرابر دیگری» حفظ کند[8] .نسخه اسلامی شیعی این نظریه را نسبتا میتوان در نظریه دعای شیعی علی شریعتی مزینانی نیز البته به سبک رتوریک دینی ممتاز و متمایزی که خاص اسلام و تشیع است مشاهده نمود.
[7 ] نظریه اجتماعی سیاسی دعای اسلامی شیعی از علی شریعتی مزینانی
از لحاظ جامعه شناختی برای غنیسازی مدرن فرهنگ اسلامی امر مناسبسازی تئوریک و به اصطلاح بومیسازی نظریهای آموزههای دینی و آیینهای مذهبی، اجتنابناپذیر است. کار علی شریعتی مزینانی دین پژوه انقلابی برجسته(1312- 1356) درحوزه های مهم و موثر «جامعهشناسی دین و اسلام و تشیع» ازاین لحاظ قابل تامل است [9]. «نظریه اجتماعی دعای اسلامی» او ازاین لحاظ قابل وارسی است. شریعتی مزینانی در ذیل وارسی دعاهای اسلامی و شیعی توصیفاتی دارد که ناظر به چند کارکردی بودن دعای اسلامی شیعی است. به نظر وی در این دعاها «بعد تجلی فقر وجودی و حس نیازبه خدا؛ تجلی عشق عارفانه به خداوند و راز و نیاز با خدا؛ نوعی آموزش خودآگاهی اعتقادی فلسفی؛ وجه ایدئولوژیک برای مبارزه اعتقادی سیاسی» نهفته شده است.
شریعتی مزینانی[درکتاب: زیباترین روح پرستنده: امام سجاد، ص 25] میگوید که : «...بنابراین نیاز آدمی و هم چنین احساس عاشقانه و عارفانه آدمی دو نوع "دعا" را بوجود آورده است، که ما با هر دو نوع آن آشنا هستیم. اما اسلام این دو بعد اساسی دعا را حفظ کرده و بعد سومی نیز به آن افزوده که ویژه "دعای اسلامی"است و آن عبارتست از: بعدآگاهی، فکری و یا بخش حکمت به اصطلاح خود اسلام که بر دو بخش دیگر، که ابراز احساس و عشق و هم چنین ارائه احتیاج و نیاز و فقر نیایشگر باشد، افزوده است. به این معنی که یک متن کامل از یک "دعای مستند اسلامی" شامل سه بعد است که سه نیاز را برآورده میسازد: یکی تجلی فقر و نیاز، و یکی تجلی احساس عارفانه و عاشقانه است، که فقط راز و نیاز یک عاشق است، و سوم آموزش فکری وعلمی و ایجاد خودآگاهی فلسفی و اعتقادی برای نیایشگر در متن"دعا"است».
و شریعتی البته بعد چهارمی نیز به این نوع دعا در «نسخه شیعی: آن میافزاید؛ که برگرفته از سرشت نوستالژیک و سرنوشت تراژدیک شیعه در طول تاریخ است: یعنی استفاده سیاسی ایدئولوژیک از دعای شیعی برای مبارزه. او در توضیح این استراتژی میگوید که : «...اما شیعه به خاطر سرنوشت تاریخی و اجتماعی خاصش که مبارزه با دستگاه حاکم بوده؛ و هم چنین نداشتن هیچ گونه وسیله جهاد و نیز نداشتن حق بیان و قلم برای بیان دردهای اجتماعی، شعارهای طبقاتی ، اعتقادی، فکری، گروهی و ارائه خواستها، ایدهآلها، اصول عقایدش و عرضه کردن اساسیترین آرزوهای گروه خودش، بر خودش و دیگران؛ فرم "دعا" را که در عالیترین شکلش "دعای امام سجادع" است؛ به عنوان وسیله جهاد و نیز وسیله ارائه و بیان افکار اجتماعی، رنجها، دردها، و همچنین سرنوشت خاص شیعه، گذشتهاش، مصیبتها، فاجعهها، ارادهها، آرزوها، تسلیمها، جنایات، ظلمها، مظلومیتها، جلادیها و شهادتهایی مورد استفاه قرار داده است که مجموعا سرنوشت تاریخی شیعه را درتاریخ اسلام شکل میداده است و همه آن را در"متن دعای شیعی" تجلی دارد. در این جا است که"دعا "هم "یک نوع حرف زدن است با خدا" است؛ و هم در"شیعه:"یک نوع حرفها را زدن" است. بنابراین دعای شیعی به صورت کاملترین مکتب خودش؛ در چهار بعد مشخص میشود: "نیاز- عشق – آگاهی – مبارزه"...».
*نتیجه بحث :برخی ملاحظات روشی برای مطالعه علمی دعا
با طرح چندپرسش متدلوژیکی کلیدی به پایان این بحث میرسیم :
1.چگونه به «جهان دعا»ورود پیدا کنیم؟.
2.چگونه میتوان به«معانی دعاها»و«محتواهای دعاها»[الاهیاتی-اخلاقی-عرفانی-متافیزیکی- فرهنگی –اجتماعی-سیاسی-حقوقی ]دسترسی یافت؟
3.کنشگران دینورز چه تجربهای از دعا کردن و دعا خواندن دارند؟
4.کدام گروههای فرهنگی واجتماعی بیشتراهل دعا خوانی هستند؟
5.زمینههای اجتماعی فرهنگی و شرایط چالشی و بحرانی چه تاثیری بر میزان گرایش کنشگران دینورز به دعا خوانی دارند؟
6.فضاهای مجازی وشبکههای اجتماعی چگونه برگرایش ونگرش به دعا خوانی تاثیرمیگذارند؟
ماهیت پرسشها وجنس پاسخها تعیین کننده نوع روش[کمی یا کیفی یا ترکیبی] مطالعه است. پرسشهای1 و2نیازمندکاربست«روشهای کیفی تحلیل متن؛تحلیل محتوا؛هرمنئوتیک دینی»اند. پرسش3 نیازمند کاربست«روش کیفی پدیدارشناسی؛گفتگوی عمیق»است.پرسشهای 4 و5 نیزنیازمندکاربرد«روش کمی» [نظرسنجی؛پیمایش تجربی] KAP است.پرسش 6 هم نیازمنداستفاده از«روش نتنوگرافی - یا اتنوگرافی درفضای مجازی»است.
ما چرخ را از صفر اختراع نمیکنیم. اما میتوانیم کمک کنیم تا چرخهای پیشرفتهتری بکارگرفته شوند. در جهان «دین پژوهی» ازجمله «دعا پژوهی»نیز چنین است.
تکنیکهای«مرورادبیات»؛«مرورنظام یافته»؛«تحلیل ثانویه»برای استفاده ازدادهها وایدهها ویافتههای پژوهشهای موجود در زمینه «دعا پژوهی»؛ و ارائه «تحلیلهای نو»است. تکنیک«تحلیل اولیه» اما برای پرکردن خلاءهای شناختی پژوهشی موجود درحوزه «دعاپژوهی» است؛که ازطریق انجام پژوهشهای نو وبدیع با استفاده از روشهای گفته شده صورت میگیرد.
https://hsfahan.iqna.ir/00Gzly
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/4050706
https://www.qudsonline.ir/news/790326
https://www.qudsonline.ir/news/808143
Jill Robbins(2005)Who Prays ?Levinas on Irremissible Responsibility, in :B. Benson and N. Wristband(2005)(Eds)The Phenomenology of Prayer ,London, Fordham university press,pp:32-50.
و نیز نگاه شودبه شرح و تفصیل نظریه دعا و اخلاق مسئولیت لویناس در : سیدمحمودنجاتی حسینی(1390)«نسبت خود – دیگری درگفتمان دعای شیعی:پیوند الاهیات اجتماعی وفلسفه اجتماعی دعا»، فصلنامه راهبرد فرهنگ(دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی –مرکز مطالعات راهبردی)، سال 4، شماره 14 و 15، تابستان وپاییز1390 ، صص 7-38.
https://isfahan.iqna.ir/00h3zx
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/4065337
نظر شما