شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
چیستی جهان در بوطیقای نیما یوشیج

کتاب «سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج» تلاش دارد به پرسش‌هایی از جمله جهان در بوطیقای نیما چیست و چه اوصافی دارد؟ جهانی که نیما در بوطیقای خویش عرضه می‌کند چه نسبت‌هایی با ذهن دارد؟ جهان نیما از چه جهاتی از درک معاصران و پیشینیانش از جهان فاصله می‌گیرد و جهانی که نیما گزارش می‌دهد در چه تجربیاتی خود را آشکار می‌کند؟ پاسخ دهد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در بخشی از مقدمه نویسنده اثر آمده است: «ما چه بپذیریم نیما آغازگر بوده و چه بدانیم که او نقطه‌ای از نقاط مهم و کمالیِ روند رشد ادبیات فارسی است از زیر یک نکته نمی‌توانیم شانه خالی کنیم و آن نمود و تجلیِ تغییرات در کار و بار نیماست و این خود خبر از همان تحول بنیادین می‌دهد. اما آیا با بررسی عروض و آرایه و چند و چون ادبی شعر نیما می‌توانیم خیالی راحت فراهم کنیم که دریافته‌ایم چگونه شعر ما در نیما چنین تحولِ به‌کمالی را تجربه کرده است؟ باور ما در این رساله این است که هیچ‌کدام از بررسی‌های تا امروز، پیرامون آثار نیما نتوانسته است که نشان دهد بر اساس چه تغییرات فکری و فلسفی‌ای نیما موفق به ایجاد چنین تحولات بنیادینی شده است. حرف ما این نیست که به‌جز بررسی ادبی هیچ‌گونه بررسی دیگری درباره‌ی آثار نیما وجود ندارد، بلکه نقطۀ بحث اینجاست که بیشتر این بررسی‌ها در حوزۀ ادبی هستند و آن‌هایی هم که پا را فراتر گذاشته‌اند در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی ورود کرده‌اند. به‌عبارت دیگر، آنچه تا به امروز دربارۀ تحوّل بزرگ شعر فارسی بیان و منتشر شده است بیش از آنکه نظر به تغییرات بنیادین در اساس فکری این تحول داشته باشند به تحولات صوری ماجرا نظر داشته‌اند.

نگارنده معتقد نیست، این نیما بود که به‌تنهایی توانست نظام کهن شعر فارسی را از اریکه­ تسلط پایین بکشد و بوطیقای تازه‌­ای را بنیان نهد، بلکه نیما چهره­ یک روند تحول بود. نقطه­ عطف و به‌عبارتی دیگر تمام‌کننده­ این روند تحول بود. تمام‌کننده نیز نه به‌معنای خاتمه‌دهنده‌ تحول که به‌معنای آن کسی که طرح نهایی تحول را، روشن، بر پیشخوان چشم­‌ها و ذهن­‌ها نهاد. در بررسی این روند و تحول بیشتر تغییرات در شکل صوری شعر بررسی شده  و  گزارش‌هایی که نظر به تحوّلات نظام‌­های فکری داشته باشند، نادر است. بیشینه­ کتاب­‌ها و رسالات در این باب با گزاره‌­های کلی و مشابهی شروع می‌­شوند.

گزاره‌هایی چون نمونه‌هایی که از اخوان ثالث ذکر شد، اما هیچ‌کدام گزارشی از این نظام فکر و زیست تازه به دست نمی‌دهند، از اینکه این نظام فکر و زیست، این ساحت عظیم که جهان شاعر است، پیش از این چگونه بوده و اکنون چگونه است؟ قصد این گزارش بررسی این ساحت است. ساحتِ عظیمِ تازه­ فارسی؛ این جهان تازه‌­ای که در جغرافیای ما رخ نشان می‌­دهد و در زبان فارسی مرزه‌ای تازه و وسیع­‌تری تعریف می‌­کند. جهانی که در آن دیگر قوالب کهن شعری توان بیان تمام کنج‌ها و گوشه‌­های زندگی و فکر انسان ایرانی را ندارد و باید جامه­ دیگری به تن شعر ـ‌ این کهن­‌ترین ابزار و رسانه­ فکر و گفت فارسی‌ ـ برید و دوخت، جامه‌­ای که با این جهان تازه هم‌خوان و هم‌خان و هم‌خون باشد. می­‌خواهیم تفاوت­‌ها و تمایزهای جهانی را که به حماسه عرصه و ضرورت می‌­داد، جهانی که به غزل و مثـــنوی و رباعی و مخمّس و مسمّط میدان می‌­داد با جهانی که در آن تقارنات و ریتم‌­های کهن در یک ساحت شکسته شده است، در بوطیقای نیما بررسی کنیم.

اما چرا گفته شد تقارنات و ریتم‌­ها در یک ساحت شکسته شد و نه در تمام ساحت‌ها؟ این را می‌­شود در رفتار نیما با وزن عروضی شعر دید. نیما تکرار دوریِ ارکان عروضی را شکست، اما کماکان رکن‌ها را حفظ کرد؛ پایی در گذشته و دستی به‌سوی آینده. اما آن جهانِ به عرصه آمده چگونه جهانی بود که به فکر و زبان فارسی چنین امکانی داد؟ برای شناخت این جهان نوآمده پیش از هر چیز لازم است خود جهان را بشناسیم. جهان چیست؟ به چه معناست؟ تطوراتش را بجوییم و پی بگیریم تا برسیم به نیما تا ببینیم نیما از جهان چه تصوری دارد؟ اما این به‌تنهایی با مداقّه در معناهای نظری لفظِ جهان و تصورات پیرامونش به‌دست‌آمدنی نیست برای این­کار می­‌شود تمهیداتی اندیشید و تحدیداتی به کار بست.

همان­ طور که از خود جهان می‌­آغازیم، ناگزیریم طبیعت، این نزدیک‌ترین مفهوم عظیم به آن را هم پی بگیریم. جزیی‌تر که ببینیم، مفاهیم ریزتری به عرصه می‌آیند که جغرافیای جهان نیمایی را محصور می­‌کنند. از این قرار، می‌پرسیم متون نیما طبیعت را در ساحت سخن و شرح چطور می‌گویند؟ و چطور دوباره برمی‌ ­سازند در ساحت جهان متن؟ جهان در آن ساحت شرح و سخن چه حضور و نسبتی دارد؟ و در ساحت دوباره برساخته‌شدن چه شکل و شمایلی از بودن را به خود می‌گیرد؟ در جهانی که نیما در بوطیقای خویش عرضه می‌دارد شبکه‌ی نسبت‌های میان انسان با انسان، انسان با طبیعت و انسان با مصنوعات چگونه است؟ این بررسی زمینه‌ای فراهم می‌کند برای راه‌یافتن به آن افق فکری که در گستره‌اش بوطیقایی نو زاده شده است.»

جهان در بوطیقای نیما چیست و چه اوصافی دارد؟ جهانی که نیما در بوطیقای خویش عرضه می‌کند چه نسبت‌هایی با ذهن دارد؟ جهان نیما از چه جهاتی از درک معاصران و پیشینیانش از جهان فاصله می‌گیرد؟ جهانی که نیما گزارش می‌دهد در چه تجربیاتی خود را آشکار می‌کند؟ و انسان، حیوان، گیاه و اشیا و افعال و صفات این‌ها در جهان نیما چه بروزها و جایگاهی دارند؟ پرسش‌های اصلی این کتاب هستند.

 مولف در تمام فصول این کتاب با این پرسش‌ها روبه‌رو می‌شود و هر بار با توجه به تطورات مفهومی نیما سعی می‌کند پاسخی درخور برای آنها بیابد، پاسخی که از دل مطالعه‌ متون نیما و منابع موجود و مرتبط با مسئله‌ ما از دل روشی توصیفی‌ـ‌تحلیلی به دست آمده‌اند.

مخاطب در فصل اول، نخست با معانی لغوی جهان و مترادفات آن در فرهنگ‌های فارسی و انگلیسی آشنا می‌شود که معبر عبور حرف است. سپس چون به گفته مولف قراربود برای بررسی چنین مفهومی در میان فیلسوفان بررسی در سیری تاریخی انجام شود، این بررسی تاریخی به بررسی‌ مفهومی بدل شده تا از زیاده‌گویی پرهیز شود. پس تمامی نظریات در چهار مفهوم کلان از جهان آورده شده تا هم شمول بحث حفظ شود و  هم از سیر خطی و تاریخی رها شویم. مخاطب در فصل اول بعد از مواجهه با معانی فرهنگ‌نامه‌ای، نظریات فیلسوفان را در  چهار دسته جهان عینی، ذهنی، بین‌الاذهانی و درنهایت، زیست جهان می‌خواند که دو دسته‌ نخست فیلسوفان زیادی را در برمی‌گیرد. دو دسته‌ دیگر اگرچه سابقه‌ تاریخی کمی دارند و از جهاتی نیز هم‌پوشانند، اما در میان مفاهیم فلسفی حائز اهمیت قابل توجهی هستند.

 در فصل بعدی اوصاف عام مفهوم جهان در بوطیقای نیما کشف و آشکار می‌شوند و به عرصه‌ بحث می‌آیند. در این بخش با ایده‌های اساسی نیما در باب جهان آشنا می‌شویم و پی می‌بریم، جهانی که نیما درمی‌یابد و به آن توجه دارد، رخی مادی و عینی دارد و از هر چه ذهنی و غیر مادی است رویگردانی می‌کند.

نیما  برای روشن‌کردن چرایی نظریاتش از مفهوم مهمی چون دیدن استفاده می‌کند و با این مفهوم است که ما را به دیدن جهان واقع و خارج دعوت می‌کند و در جاهایی کنایی ما را به دیدن دعوت می‌کند، چراکه باور دارد ما دید خوب نداریم و نمی‌بینیم و از طریق همین مفهوم است که آنچه می‌بیند را پیکر‌بندی می‌کند. درنهایت، می‌بینیم که گسست‌های قابل توجهی در جهان عینی و باورش به آن وجود دارد و  با مفاهیمی چون نظم و هماهنگی می‌خواهد این گسست‌ها را برطرف کند. هرچند که اثر ادبی افشاگر است و هر بار به شکلی ترک‌ها و گسست‌ها را فاش می‌سازد.

 فصل بعدی که حجم زیادی از متن را هم به خود اختصاص داده «جهان به‌منزله‌ی طبیعت‌» نام دارد. مخاطب در این فصل درمی‌یابد، جهان‌شناسی نیما در ذیل و ظلِ مفهوم طبیعت امکان‌پذیر است؛اما خود مفهوم طبیعت، ثابت و روشن نیست. پس ناگزیر نخست چرایی وجود این ابهام در مفاهیم بررسی می‌شوند و به پیروی از آنها معانی مختلف طبیعت و بروزهای گوناگون آن در سیر تاریخ خلاقه‌ نیما به عرصه‌ بحث می‌آید. از این قرار، چهار دلیل عمده برای چرایی مبهم‌شدن مفاهیم توضیح داده می‌شود و برای طبیعت هم چهار معنا و مفهوم ذکر می‌شود که هرکدام در دوره‌ای از کار و بار نیما بر آثار و افکارش سایه انداخته‌ است. از مهم‌ترین بخش‌های این فصل بررسی طبیعت در معنای ناتورالیستی آن است که سبب روشن‌شدن بسیاری از آثار و افکارش می‌شود. در ادامه، مفاهیمی چون منظره، مکانیت و جایگاه آن در جهان و نقش اشیا در بستر دریافت نیما از طبیعت به شرح درمی‌آیند.

 فصل پایانی، جهان انسانی را نزد نیما می‌کاود. در بخش نخست این فصل چهره‌ انسان در نزد نیما آشکار می‌شود؛ انسانی که می‌خواهد خود شود و انسانی که خود شده است، جهان عینی و منظم را دریافته و اکنون جایگاه خود و دیگران را می‌خواهد روشن کند. انسانی که جهان را، طبیعت را، زمین را، اجتماع و اشیا را دریافته و اکنون خود را می‌نگرد و همزمان نگرای دیگر انسان‌هاست. این انسان خود را چگونه درمی‌یابد و دیگران را چطور؟

در این میان چگونگی حضور طبیعت در جهان انسانی و مناسبات آنها را می‌خوانیم تا از دل این مناسبات به مفهوم جهان زندگی در آثار و افکار نیما برسیم. جهان زندگی‌ای به‌تقریب که با چهره نشان دادنش بیشینه‌ کشمکش‌های فکری نیما را از بین می‌برد و با خود طمأنینه‌ خاصی به جهان او عطا می‌کند. در اینجا بارقه‌هایی مهم و تازه در جهان نیما دیده می‌شوند که همگی ناظر به آینده‌اند. گویی نیمایی که همیشه رو به پیش رو داشته و گوشش از صدای آیندگان پر بوده، نمی‌خواهد با مرگش آینده را از دست بدهد. پس فضایی دیگر و مذهبی نو را پیش‌ می‌گوید تا خود را با آثارش به آینده بیفکند. در این فصل می‌بینیم اگرچه وی بارها در تلاشش برای به چنگ‌آوردن عینیات و امور واقع یا جهان عینی شکست خورده و هر بار به‌ناگزیر تغییری در عقایدش داده، اما هنوز با جهان ذهنی سر جنگ و ناسازگاری دارد

انتشارات حکمت کلمه اخیرا کتاب «سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج» اثر فریاد ناصری را  در 284 صفحه با بهای 220 هزار تومان منتشر کرده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها