روزبه زرینکوب در همایش «تاریخشناسی در بحران؛ واقعیت یا توهم؟!» بیان کرد؛
ضعفها و نابسامانیهایی در مطالعات تاریخ ایران باستان داریم/ نسبت تاریخ با ارتقا سطح شهروندی
روزبه زرینکوب، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران گفت: معدود مجلههای مفیدی که پیشتر در این حوزه مطالعاتی فعال بودند در سالهای اخیر به کلی تعطیل شدند. حقیر که از سالهای دانشجویی در اندیشه بنیانگذاری چنین مجلهای بودم هرگز یاور و دستگیری نیافتم.
او ادامه داد: ظاهرا از سالها پیش در نظام آموزش عالی تلقی چنین بوده که بنیانگذاری رشتهها و گرایشهای علوم انسانی در تاریخ و تاریخ ایران باستان کاری آسان و کم هزینه است. زیرا نیازی به آزمایشگاه و کارگاه و هیچگونه ابزار فناورانه ندارد. 24 سال پیش گروه تاریخ دانشگاه تهران (سال 1378) با تاسیس مقطع دکتری در گرایش تاریخ ایران باستان اقدام به گسترش این حوزه مطالعاتی کرد. این نکته بدان معناست که این گرایش علمی در کشور ما در قیاس با عمر 250 ساله این مطالعات در غرب هنوز در آغاز راه است.
افزایش بیرویه دانشجویان موجب آشفتگی در تاریخ باستان
عضو هئیت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران عنوان کرد: شاید از این روست که گرایش ایران باستان در بعضی از دانشگاههای کشور ما هنوز تحت ظل گرایشهای دیگر قرار دارد. احتمالا باز به همین سبب است گاه و بیگاه شاهد دستاندازی و نفوذ برخی از استادان و پژوهشگران رشتههای دیگر مانند فرهنگ و زبانهای باستانی و باستانشناسی به حوزه مطالعات تاریخ ایران باستان هستیم.
روزبه زرینکوب گفت: عدم ارتباط کافی میان رشته تاریخ و گرایش ایران باستان با علایق و نیازهای امروز جامعه ایرانی قابل انکار نیست. اما به ویژه در آنچه گرایش تاریخ ایران باستان مربوط میشود در بازنگری برنامه درسی و سرفصلهای رشته تاریخ در مقطع کارشناسی نتایج مفیدی به دست نیامده است. عدم دعوت از بسیاری از استادان تاریخ ایران باستان و محدود کردن چنین تصمیمگیری مهمی(تعیین دروس و سرفصلهای رشته تاریخ) به یکی یا دو تن پیامد نامطلوبی به بار آورده است.
او ادامه داد: لابد تصمیمگیران چنین امر مهمی باید در برابر چنین رفتار غیرسازندهای پاسخگو باشند. نبود مجلههای علمی دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران باستان نکته بسیار بااهمیتی است. معدود مجلههای مفیدی که پیشتر در این حوزه مطالعاتی فعال بودند در سالهای اخیر به کلی تعطیل شدند. حقیر که از سالهای دانشجویی دوره دکتری در اندیشه بنیانگذاری چنین مجلهای بودم هرگز یاور و دستگیری نیافتم.
عباس قدیمی قیداری، استاد تاریخ دانشگاه تبریز در همایش «بحران در تاریخشناسی؛ واقعیت یا توهم!» گفت: آنچه که امروز در راس پژوهشهای دانشگاهی مشاهده میشود اساسا از مساله پژوهش فهم و درکی درست وجود ندارد یا به آن کاملا بیتوجهی میشود. طبیعی است که وقتی چنین اتفاقی میافتد آن نوع پژوهش جعلی و ساختگی میشود و پژوهش از اهداف خود به شکل محسوس دور میافتد. بگذریم از این که مساله پژوهش با خود پژوهش پیوند ناگسستنی دارد.
او افزود: همانطور که امروز مشاهده میشود در فرایند یک تحقیق دانشگاهی کار از ابتدا خلاف و وراونه است به این معنا که جاده تحقیق و پژوهش کاملا از ابتدا برعکس میشود. در دانشگاههای ایران ابتدا یک موضوع انتخاب میشود و پس از آن سراغ مساله پژوهش میروند! اینجا دغدغه پژوهش مساله نیست بلکه پیدا کردن مساله برای موضوعی که از قبل برای یک پایاننامه یا رساله انتخاب شده است. لذا از همین جا درمییابیم که مسیر اشتباه طی شده است.
پیشقدم شدن یاسمی در معرفتشناسی تاریخ
علیرضا ملاییتوانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: نگاهی به «بحران در معرفتشناسی؛ تاملی گونهشناسانه در علوم تاریخی» در واقع پاسخی به مایکل استنفورد در کتاب «درآمدی بر تاریخپژوهی» ترجمه مسعود صادقی است که او در این کتاب مطرح کرد که دو گونه تاریخ داریم؛ نخست تاریخ به مثابه رویداد و دیگری تاریخ به مثابه گزارش.
او افزود: من در پاسخ به این نگاه به تاریخ، دستکم هفت گونه تاریخ برشمردم که به آنها اشاره خواهم کرد. اگر به پیشینه تاریخی سنت علم در ایران برگردیم از زمانی که رشته تاریخ تاسیس شد تا امروز ما تاملات معرفتشناسانه عمیق در چیستی و ماهیت تاریخ و شاخهها و شعبههای آن نداشتیم یا کمتر داشتیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: نخستین بحثها را در این رابطه غلامرضا رشید یاسمی آغاز کرد و زمانی که در دانشگاه تهران رشته تاریخ تاسیس شد، چون استاد کم بود به همه کسانی که در این زمینه مطالعه داشتند، درخواست کردند تا رسالهای بنویسند تا از میان آنها، استادانی برای رشته تاریخ برگزینند. این رساله مبنای اعطای مدرک دکتری و مجوزی برای تدریس رشته تاریخ بود.
علیرضا ملاییتوانی گفت: غلامرضا رشید یاسمی نخستین متن را نوشت که انصافا متن خوبی هم هست به گمانم اگر این سنت تداوم پیدا میکرد، بسیاری از مسائلی که امروز دربارهاش سخن گفتیم از جمله بحران در تاریخ و گونههایی از نگرانی اصحاب تاریخ در این رشته را به حداقل میرساند. این سنت تداوم پیدا نکرد و پیش از انقلاب عبدالحسین زرینکوب و جهانگیر قائممقامی نکاتی نوشتند و بعد از انقلاب دچار یک وقفه تاریخی شد و این نوع بحثها موقتا به حاشیه رفت و تقریبا یکی دو دهه تعطیل بود و بعدها به همت برخی از استادان به تعبیر دکتر حضرتی، انقلابی این بحثها مجددا به فضای آکادمی ایرانی برگشت.
تاریخ پاسخگوی نیازهای جامعه است؟
مرتضی نورایی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان در بخش دیگری از همایش «بحران در تاریخشناسی: واقعیت یا توهم!» با ارائه مقاله «بحران در تاریخنگاری و تاریخنگری ایران: مطالعه موردی زمان پریشی» اظهار کرد: ابتدا تعریفی از بحران ارائه میکنم و پس از آن سراغ اصل مطلب میروم. در حقیقت بحران وضعیتی است که ساختارها و بافتارهای موجود پاسخگوی مسالهها و نیازها نباشد. به عبارتی ساختار و بافتار تاریخنگاری به شکلی باشد که پاسخگوی مسائل زمان خود نباشد.
او افزود: پاسخگو به معنای این است که بتواند نیازهای یک جامعه را برطرف کند. به هر حال بحران به نظر میرسد در عرصه علوم انسانی میتواند عدم پاسخگویی باشد و در هر حال با یک روششناسی معکوس میشود به مساله پی برد. به عبارتی متوجه شدم علم تاریخ در چند محور حائز اهمیت است؛ ابتدا پاسخگویی، یعنی خیلی اوقات سوالاتی که از پژوهشگران تاریخ پرسیده میشود در حقیقت از تاریخ میشود. آیا میتوانیم پاسخهای درست و مفیدی برای جامعه داشته باشیم؟
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: دیگر اینکه، به میزان رشد تاریخ که در جامعه پیش میرود و گسترش تاریخ در دانشگاهها، میزان دانشجوها و چاپ کتابهای متعدد انتظار میرود روی سطح شهروندی و ارتقا آن تاثیر بگذارد. به نوعی همزیستی مسالمتآمیز در جامعه پیش ببرد. بنابراین بحران زمانی اتفاق میافتد که علم تاریخ پاسخگوی نیازها و مشکلات جامعه نیست؛ به عبارتی به گذشته که نگاه کنیم تاریخ پاسخگوی مشکلات انقلاب مشروطه و بحثهای مختلفی که تا به امروز داریم نتواند به مشکلات و مسائل پاسخ دهد یا با این همه پژوهشگر و دانشجوی تاریخ و متون تاریخی سطح شهروندی ما، سطح شهروندی تهاجمی باشد. اگر ما سهم تاریخ را نسبت به علومی که در جامعه وجود دارد، 10 به یک بدانیم ما تا 25 درصد در رفتارهای عقلایی جامعه نقش داریم هر چند فلسفه، ادبیات و جامعهشناسی هم سهم خودش را دارد.
نظر شما