این کتاب حاوی مطالب کاملاً جدید است و به ندرت به علائم و نشانههای قدیمی زبان بدن اتکا میکند. اکنون میتوانیم راهبردهای کلیشهای را که ادعا میشود برای خواندن افکار دیگران مفید است کنار بگذاریم.
این کتاب حاوی مطالب کاملاً جدید است و به ندرت به علائم و نشانههای قدیمی زبان بدن اتکا میکند. بسیاری از کارشناسان اظهار میکنند وقتی طرف شما دستها و پاهای خود را روی هم انداخته به این معناست که او حالت دفاعی دارد و با شما موافق نیست. گرچه این تفسیر از نظر فنی غلط نیست اما اگر سوژه شما در اتاقی سرد روی صندلی نشسته باشد که دسته ندارد پیامهای دیگری به شما میدهد. بله، ارتباط چشمی کم یا نداشتن تماس چشمی نشانه فریب و حقه بازی طرف مقابل شماست اما افراد حقه باز خودشان هم این مطلب را میدانند مهمتر اینکه شما چگونه میتوانید افکار شخص روان پریشی را بشناسید که دروغهای خودش را هم باور میکند؟ یا چگونه میتوانید افکار فردی جامعه ستیز و دروغگو را تشخیص دهید که به چشمان شما نگاه میکند و به تمام مقدسات هم سوگند میخورد که راست میگوید؟
اکنون میتوانیم راهبردهای کلیشهای را کنار بگذاریم که ادعا میشود برای خواندن افکار دیگران مفید هستند و براساس مشاهده سطحی از لباس و ظاهر افراد شناخت کاملی از ذهن و افکار آنها ارائه کنیم. برای مثال آیا گردنبندی که نام مقدسات روی آن نوشته شده حاکی از پایبند بودن صاحب گردنبند به ارزشهای معنوی است؟ پاسخ این است که الزاماً خیر آیا لباس فاخر و کفشهای براق نشانه جاهطلبی و بلندپروازی محسوب میشود؟ پاسخ منفی است. آیا میتوان براساس رفتاری خاص دلباخته کسی شد؟ پاسخ این است که این کار غیر منطقی است. اینکه دوست شما همیشه تأخیر دارد الزاماً به این معنا نیست که او آدم بیملاحظهای است. شاید او آدم وسواسی است که میخواهد قبل از خروج از خانه تمام کارها مطابق میل او باشد. شاید هم او حال خوشی ندارد و متوجه گذشت زمان نیست اگر بخواهیم به فرضیههای سطحی اتکا کنیم، امکان برداشت بد از دیگران فراوان خواهد بود. در این صورت چه کار باید کرد؟ روشهایی که در این کتاب به شما گفته میشود در چندین مرکز آموزش داده میشوند مانند واحد آنالیز رفتار در اداره اف بی آ، سازمان سیا، آژانس امنیت ملی (امریکا) تقریباً در تمام واحدهای ارتش آمریکا و نهادهای اجرای احکام در جهان.
دیوید لیبرمن، رواندرمانگر و یک متخصص برجسته تشخیص دروغ است که به FBI و سایر آژانسهای امنیتی آموزش میدهد و «ذهنخوانی» را به سطح جدیدی از دانش میبرد. او با تکیه بر آخرین تحقیقات در روانشناسی زبان – نشانههای تعبیهشده در گفتار و گفتار نوشتاری- به خواننده نشان میدهد که چگونه روشهای پیشرفتهای را که در کتاب خود آورده در موقعیتهای روزمره بیشمار به کار ببرد؛ برای مثال او به خواننده میآموزد که پیامهای پشت زبان منفعل، توصیفهای شخصی یا غیرشخصی و سطح جزئیات را بشناسد. حقیقی یا تخیلی بودن روایت افراد را از هر حادثه تشخیص دهد و دریابد که آیا افرادی که برای برقراری ارتباط پیشنهادی میدهند یا پرستار بچۀ جدیدی که میخواهیم استخدامش کنیم قابل اعتماد هستند یا چیزی را پنهان میکنند.
در فصلهای این کتاب قدم به قدم به شما نشان داده میشود دقیقاً چگونه بگوییم فرد مدنظر ما در شرایط عادی چه فکری در سر دارد. برای مثال شما دقيقاً متوجه خواهید شد چگونه میتوان گفت فلان شخص قابل اعتماد است یا خیر آیا فلان همکار پریشان و آشفته است یا حال خوبی ندارد هنگامی که با شرایطی روبه رو میشوید که ممکن است شما را دچار نگرانی کند مثل مذاکره باز پرسی، سؤالاتی درباره سوء استفاده، سرقت یا کلاهبرداری یاد خواهید گرفت چگونه در وقت سرمایه و انرژی خود صرفه جویی کنید.
در کتاب مذکور برای بیان ویژگیهای روحی و روانی افراد، از مثال های ساده و خاصی استفاده شده است در زندگی واقعی دوراندیشی حکم میکند قبل از تصمیم گیری نکات زیادی را مدنظر قرار دهیم همان طور که در این کتاب خواهید دید گفت و گو یا تحلیل نمونه تصادفی مفهومی ندارد اما اگر از الگویی استفاده شود که قاعده و ساختار منظمی دارد، خیلی چیزها مشخص میشود.
مؤلف در مقدمه کتاب آورده است: «علت استقبال زیاد از کار من این است که استفاده از روشهای ارائه شده آسان است به شرطی که به نحو منطقی از آنها استفاده کنید به شما توصیه میکنم منطق و عقل سلیم را فراموش نکنید. غیر منطقی است که نظر خودتان را در خصوص صداقت راستی منظور یا هدف طرف مقابل براساس اظهار نظرهای نسنجیده یا تعامل کوتاه و گذرا بنا کنید.»
کتاب «ذهنخوانی» اثر دیوید.جی.لیبرمن با ترجمه علی علیپناهی در 224 صفحه از سوی نشر ذهنآویز در دسترس علاقمندان این حوزه قرار گرفته است.
نظر شما