«مسیر صلح» نام سفرنامهای به قلم پوپه مهدوی نادر در شرح خاطرات سفر وی است.
وی توضیح داد: استاد زندگیام مردی به نام شهریار روحانی بود و زمانی که با او از ایدهام برای سفر به دور دنیا صحبت کردم، راهنمایام کرد بنابراین نقشهای قدیمی از نشنال جغرافی پیدا و قشنگترین نقاط دنیا را روی آن انتخاب کردم، تنها دوچرخه زنانه موجود در بازار را تهیه و قصد سفر کردم. هشت ماه تلاش کردم تا حامی مالی پیدا کنم اما فقط یک پاسخ دریافت میکردم: «مگر میشود کسی به آمریکا سفر کند و برگردد؟ تو اگر به آمریکا بروی پناهنده میشوی و دیگر برنمیگردی». بارها به کمیته المپیک، شورای برون مرزی و فدراسیون دوچرخه سواری مراجعه کردم تا از من و سفرم حمایت کنند اما هر بار با پوزخند و خندههایشان روبهرو میشدم.
این جهانگرد با اشاره به اینکه شعار «عشق، دوستی و صلح جهانی» را برای سفر خود انتخاب کرده، افزود: با سه هدف جمع آوری کمکهای مالی برای کودکان یتیم و خانوادههای کم توان، گفتمان با جوانان کشورهای مختلف و دیدن نشانههای خداوند در جهان هستی راهی شدم. فقط 350 دلار پول داشتم که آن هم قرضی بود و هیچوقت به کسی توصیه نمیکنم که با مبلغ کم سفرش را شروع کند. البته من معتقدم هرکسی برای انجام رسالتی در این جهان به دنیا آمده است و سفر با دوچرخه در دور دنیا هم رسالت من بود. سفر من صرفا با دوچرخه نبود، 5000 کیلومتر را با دوچرخه رفتم و بعضی جاها پیاده و با کولهپشتی به سفرم ادامه دادم. شش ماه ابتدایی سفرم بسیار دشوار بود و پیوسته پولم تمام میشد. دوچرخهام تنها مدل زنانه موجود در بازار بود که یک سایز هم از خودم بزرگتر بود.
مهدوینادر با بیان اینکه در برخی موارد مجبور بودم عکسهایی که در سفر میگیرم را بفروشم تا بتوانم پول دربیاورم، گفت: به انگلستان که رسیدم من بودم و 345 پوند و تصمیم گرفتم بلیت پرواز به آمریکا را تهیه کنم و برای این کار به 500 پوند نیاز داشتم و نمیدانستم باید چه کاری انجام دهم و به طور شگفتانگیزی از طریق یکی از دوستان توانستم بلیت بیزینس کلاس تهیه کنم و وارد آمریکا شوم. وقتی ایمیلم را چک کردم با پیامهای بسیاری از ایرانیان مقیم آمریکا روبهرو شدم و در واقع سفر من در آمریکا پادشاهی بود.
وی بیان کرد: وقتی به نپال رسیدم به قله ۵۵۴۵ متری کالاپاتاری در هیمالیا صعود کردم؛ اواسط سفرم یونسکو من را پیدا کرد و به نخستین فستیوال صلح جوانان در سال 2004 دعوت شدم. در نهایت بعد از 16 ماه سفر به ایران برگشتم و وقتی به فرودگاه مهرآباد رسیدم با حضور انبوهی از خبرنگاران و عکاسان روبهرو شدم.
مهدوینادر درباره چگونگی شکلگیری سفرنامه «مسیر صلح» گفت: زمانی که به ایران رسیدم بسیاری از دانشگاهها و خانوادهها از من درخواست میکردند که تجربیاتم و آنچه را که دیدم با جوانان یا فرزندانشان در میان بگذارم و فکر میکردند من میتوانم بهترین تأثیر را روی فرزندانشان بگذارم، برخی دیگر سفرهای من را انگیزه سفرهای خودشان دانستند به همین دلیل تصمیم گرفتم سفرنامهام را بنویسم. من تجربه نوشتن داشتم و 26 سال پیش زمانی که ایران را با پای پیاده سفر کردم، خاطرات سفرهایم در مجله زمان چاپ میشد.
این جهانگرد درباره تازهترین برنامههایش توضیح داد: تصمیم دارم در هر کشور فاصله بین دو نماد ملی را پیاده طی و برای آبادی جهان هزینه کنم؛ نماد ملی در ایران را برج آزادی در تهران و شهر سوخته در سیستان و بلوچستان در نظر گرفتم و لوله کشی آب در شش روستا در سیستان و بلوچستان انجام شد.
مهدوی نادر همچنین گفت: من به عنوان مددکار اجتماعی که با درد مردم زندگی کردهام، درباره صلح با مردم صحبت میکنم و سعی میکنم در هر سفر با سران کشورها صحبت کنم تا بگویم ما مردم ایران نیز در عمر کوتاه خود نیاز به صلح و آرامش داریم چراکه شرایط جهان بحرانی است. امسال هم همزمان با روز صلح برنامههایی دارم و بهزودی کتاب زندگینامهام هم منتشر میشود.
نظر شما