اما دنیای بزرگ و پرماجرای کتابها هم بلاگرهای خودش را دارد و جالبتر این است که این فضا میتواند کودکان و نوجوانان را هم به عنوان بلاگر به مخاطبان بشناساند. کودکان با کمک والدینشان و نوجوانان احتمالا مستقلتر در فضای مجازی صفحهای ایجاد کرده و با تولید محتوای متنی و تصویری به معرفی کتابهایی که دوست دارند یا ندارند میپردازند. روش تولید محتوا در زمینه بلاگری کتاب مانند خودِ کتابها بسیار متنوع و متعدد است؛ ولی نکته مهم و درخور توجه همین موضوع است که نوجوانان میتوانند در حوزه کتاب بلاگر شوند و به ترویج کتاب و کتابخوانی کمک کنند و مشوق دیگران باشند.
دومین روز هفته ملی ادبیات کودک و نوجوان را در سرویس کودک و نوجوان ایبنا روز «نوجوان و رسانه» نامیدیم و بر آن شدیم که درباره رسانهها و شبکههای اجتماعی و حضور نوجوانان در آن، مفهوم بلاگر کتاب و اثرات آن بر نوجوانان با زهرا محسنیفرد گفتوگویی داشته باشیم. وی دکترای جامعهشناسی دارد و فعال حوزه کودک و نوجوان و کارشناس کتاب کودک و نوجوان است. همچنین مسئولیت میز تخصصی نوجوان در مؤسسه «تبیان» را نیز برعهده دارد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- امروزه همه آدمها از خواب که بیدار میشوند تا زمانی که دوباره شب برسد و بخوابند، در مواجهه با رسانهها هستند: از نشستن پای تلویزیون و دیدن اخبار و مجموعههای تلویزیونی گرفته تا چرخیدن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی. نوجوانان هم از این کارها مستثنی نیستند و ساعات زیادی را در فضای مجازی میگذرانند. چطور میشود تعامل نوجوانان با رسانه را هدفمند کرد؟
برای اینکه تعامل نوجوانان با رسانه در این فضا هدفمند شود باید گام آغازین در دوران پیش از آن، نهاده شود. یکی از مهمترین مسائل این است که چه زمانی اجازه ورود به فضای مجازی و داشتن گوشی مستقل و ورود به فضای مجازی به تنهایی، به کودکان داده شود. بسیار مهم است که مواجهه کودکان با فضای مجازی در چه سنی اتفاق میافتد یا درواقع این مواجهه با چه نوع دادههایی در فضای مجازی اتفاق میافتد.
با توجه به اهمیتی که این مسئله پیدا کرده است، ما به آگاهیبخشیهای جدی به نوجوانانمان در این حوزه نیاز داریم و دیگر نمیتوانیم، نباید و حتی نمیخواهیم که فضا را برای نوجوان امروز سانسور کنیم و او را در محیط ایزوله قرار دهیم یا از ورود به یکسری فضاها منعش کنیم. ما باید نوجوان را به آگاهی و توانمندی تجهیز کنیم تا در فضای مجازی و در مواجهه با رسانهها آگاهانه رفتار کند و بتواند تعامل هدفمندی با رسانه داشته باشد. فکر میکنم آشنایی با اصول فضای مجازی و رسانه که اینروزها با عنوان «سواد رسانهای» برای نوجوانان در کارگاههای مختلف و در مدارس تابستانی آموزش داده میشود، میتواند مسیر خوبی برای رسیدن به این هدف باشد. خداراشکر جاهای معتبر و استادان بنامی دارند در این حوزه کار میکنند و شاید وقتش شده است که مدارس هم توجه بیشتری به این فضا معطوف کند؛ زیرا در حال حاضر این موضوع اهمیت ویژهای برای نوجوانان دارد.
- کتاب هم یک رسانه است. شما با این گزاره چقدر موافق هستید؟
ببینید باید ابتدا مشخص کنیم که تعریف ما از رسانه چیست تا بگوییم کتاب رسانه است یا نه. در دنیای امروز، رسانه پیوند جدی و عمیقی با تصویر دارد و کتاب از این جهت خیلی متفاوت است. شاید باید اینطور بگویم که کتاب، رسانه کلمه است همچنان. در جوامع فعلی، وقتی از واژه رسانه استفاده میکنید کمتر کسی به ذهنش کلمه میآید؛ همه با تصویر رسانه را به یاد میآورند و میشناسند؛ ولی اگر کتاب را منبعی ببینیم که از یک زاویهدید خاصی دارد به جهان نگاه میکند و روایتی دیگر از مسئله دارد، بله کتاب هم رسانه است. حتما رسانه است؛ اما وجه متمایز کتاب که به نظر من اهمیتش را در این عصر و دوره صدچندان میکند، پیوند عمیقش با کلمه است و فاصلهای که از تصویر دارد.
من با اینطور فعالیتها بسیار موافقم. حتی شبکههایی را که برای کتابخوانها ایجاد شده است بسیار برای نوجوانان مفید میدانم؛ مثل «بهخوان» که شبیه به گودریدزِ آمریکایی است؛ چون آنها را در بستری قرار میدهد که بتوانند هویت خودشان را در نسبت با کتاب تعریف کنند.
این نکته هم درست است که خیلی مطلوب نیست هدفمان را یوتوبر یا بلاگر کردن نوجوان قرار دهیم؛ قرار هم نیست چنین اتفاقی بیفتد؛ یعنی هدف قرار گرفتن در این نقش نیست ولی در فضای فعلی، اینکه نوجوان در یوتوب درباره کتاب حرف بزند یا بلاگر کتاب باشد به نظرم خیلی بهتر از این است که با کالاهای مصرفی، تجملات و چیزهای صرفا بیمصرف مشغول باشد.
این مسئله نگرانکننده است. فضای یوتوبر و بلاگرشدن دارد یکسری الگو و قهرمان به نوجوانان القا و ارائه میکند که هیچ توانمندیای ندارند؛ اتفاقا ناتوانیهای بعضیهایشان در همان چند دقیقه اول ویدیوها عیان است یا خیلی بیمزه و لوس هستند. مشخصه بارزشان این است که هیچ توانمندیای ندارند. درنتیجه به نظرم سوقدادن نوجوان به سمتی که مهارت و توانمندیای را یاد بگیرد و آن را نمایش دهد بهتر است؛ هرچند من به طور کلی از اینکه اینقدر داریم در یک جامعه نمایشی زندگی میکنیم خیلی ناراحتم و برایم سخت است که میبینم همهچیز زمانی معنادار میشود که بتواند نمایشی شود.
درنهایت میخواهم بگویم که حتی خودم هم علاقهمند بودم چنین دورههایی را برای نوجوانان برگزار کنم تا به سمت بلاگر کتاب شدن سوق داده شوند.
- از طرف دیگر والدین هم نگرانیهایی درباره کتابها و این نوع فعالیتهای نوجوانانشان دارند و نمیدانند آثاری که دختران و پسرانشان میخوانند دقیقا چه الگو و ذائقهای در سر آنها ایجاد میکنند. علاوهبر این، ارزیابی درستی از کتابها و محتوایشان- چه تألیف و چه ترجمه- در رسانه ملی ما که رادیو و تلویزیون است صورت نمیگیرد. پیشنهاد شما به والدین دغدغهمند برای برطرفکردن نگرانیشان چیست؟
این نگرانی والدین نگرانی کاملا بهجا و بهحقی است؛ چرا که بسیاری از کتابهایی که اکنون برای نوجوانان چاپ میشود، چندان مناسب نوجوان نیستند. بعضیها از لحاظ فرمی استانداردهای لازم را ندارند؛ یعنی داستانشان بهدرد بخور نیست و شخصیتپردازی درستی ندارند و کلا قصه، قصه خوبی نیست و بعضیها از لحاظ محتوا مناسب نیستند و محتوایی اروتیک، زرد و نامناسب با فرهنگ ما دارند. این مسئله صرفا معطوف به آثار ترجمه هم نیست. معیار تألیف یا ترجمهبودن برای اینکه الزاما آن کتاب مفید است یا نه، معیار صحیحی نیست. چه کتابهای تألیفی و چه ترجمهای میتوانند این مشکلات را داشته باشند؛ حالا برخی از موارد در کتابهای ترجمهای پررنگتر است و بیشتر به چشم میآید. به نظر من بسیار لازم است که والدین در این زمینه اطلاعات و آگاهیهای لازم را داشته باشند و فضا را بشناسند.
به این دلیل هم از رسانه ملی دعوت میکنم که زمینه ایجاد این آگاهی را برای والدین فراهم کند. البته خود من در یک برنامه مشخص در شبکه دو، مرتبا درباره این موضوعات صحبت میکنم و فکر میکنم این اراده در رسانه ملی وجود دارد و اهمیتش مشخصتر شده است؛ اما باید حوزه نوجوانش پررنگتر شود.
هم اینکه مثل قضیه سواد رسانهای و نقش نوجوان و نسبتش با آن فضا، این موارد هم به این نیاز دارد که والدین، معلمان و کسانی که با نوجوانان در ارتباط هستند از طریق کارگاههای آموزشی و افراد معتبر اطلاعاتی را هرچند حداقلی در این حوزه داشته باشند؛ تا وقتیکه نوجوانشان را در حال کتابخواندن میبینند، بتوانند با او وارد تعامل و گفتوگو شوند. شما نمیتوانید کتاب را از نوجوان بگیرید و بگویید: «نخوان»؛ چون باعث تمایل بیشتر نوجوان به خواندن آن کتاب میشود. بنابراین خوب است که والدین و افراد مرتبط دستکم بدانند نقاط قوت و ضعف کتاب چیست و بتوانند زمینه گفتوگو و تعامل را با نوجوان خود بهوجود بیاورند. - شما مسئول بخش کتاب «کدومو» نیز هستید. آیا میتوانیم بخش کتاب «کدومو» را مرجعی امن برای خانوادهها در ارزیابی کتابهای کودک و نوجوان بدانیم؟
بخش کتاب «کدومو» دقیقا به همین جهت تأسیس شده است که در کنار سایر بخشها مانند بازی و انیمیشن، اطلاعاتی را در حوزه کتابهای کودک و نوجوان در اختیار والدین قرار دهد و دستیار والدین در این حوزه باشد.
هدف و سازوکار بخش کتاب «کدومو» کمک به والدین و کسانی است که با حوزه انتخاب کتاب کودک و نوجوان در ارتباط هستند. کتابهایی که در بخش کتاب «کدومو» انتخاب شدهاند آثار خوبی بوده و در سامانه کتاب «کدومو» قرار گرفتهاند. ما ابتدا کتابهای سفید یا اصطلاحا «white list» را بررسی میکنیم که کتابهاییاند که میتوان به دیگران توصیه کرد و بعد، توضیح درباره ویژگیهای آن آثار از منظر کارشناسان را در سامانه کتاب «کدومو» بارگذاری میکنیم.
نظر شما