درباره کتاب «نژادپرستی در تقابل با ژن برتر»
این کتاب در تقابل با استدلالهای پوچ مدافعان نژادپرستی است
این کتاب تلاش میکند تا خواننده را با استدلالهای پوچ و بیارزش مدافعان نژادپرستی آشنا سازد و اسلحهای است برای تجهیز شما به ابزارهای علمی لازم برای تقابل با مدعیان ژن برتر و کمکی است برای جداکردن حقایق از افسانهها، افسانههایی که قرنها با دانش کاذب گره خوردهاند.
کتاب در پیشگفتار به اثراتی که پاندمی بر زندگی انسانها گذاشت اشاره میکند. رادرفورد به آماری اشاره میکند که در نوع خودش جالب است؛ اینکه یک سوم فوتیهای مربوط به کرونا در ایالات متحده و پادشاهی متحده بریتانیا بوده است. در این بخش از کتاب به تاریخچهای مختصر از گمانهزنیها درباره منشاء کرونا اشاره میشود. حتی به این مسئله که ترامپ به این ویروس، عنوان ویروس چینی را اطلاق میکند و باعث بیگانههراسی بیشتر میشود نیز پرداخته شده است.
رادرفورد به کشته شدن جورج فلوید نیز اشاره میکند که نشان داد نژادپرستی و قدرت در اوج خودش به سر میبرد. همین امر هم باعث میشود نژاد، مجددا گفتمان عمومی ما را به تسخیر خود در آورد. با این حال به سرعت از این موضوع میگذرد و به تاریخچه شکلگیری نژادها روی زمین اشاره میکند و مخاطب را به جایی میبرد که هومو ساپینسها در جایی در مراکش فعلی تکامل یافتند.
نویسنده کتاب، بخش اعظم موفقیتهای جهانی انسان امروز را ناشی از سازگارشدنش با شرایط محلی تعریف میکند. وضعیتی که با تکامل تنظیم شده است تا بهترین شرایط را برای زنده ماندن در یک سیاره متنوع از نظر اکولوژیکی برقرار کند.
در بخشی از مقدمه که حامد وحدتی نسب آن را نوشته، اینطور آمده است: «ما دوست داریم فکر کنیم که نژادپرستی آشکار دیگر به طور آشکار بخشی از فرهنگ، جامعه یا ورزش نیست، اگرچه در سال 2018 دوباره پوستهای موز به زمین فوتبال بازیکنان سیاهپوست در انگلستان پرتاب شدند، چرا که این اقدامات سه یا چهار دهه پیش رایج بودند، تا اظهار کنند که بازیکنان نسبت به انسانها به میمونها نزدیکتر هستند.» در ادامه به گزارشهایی از مدارس آمریکا و رفتارهایی مشابه نیز اشاره میَشود.
کتاب «نژادپرستی در تقابل با ژن برتر» تلاش میکند تا خواننده را با استدلالهای پوچ و بیارزش مدافعان نژادپرستی آشنا سازد و اسلحهای است برای تجهیز شما به ابزارهای علمی لازم برای تقابل با مدعیان ژن برتر و کمکی است برای جداکردن حقایق از افسانهها، افسانههایی که قرنها با دانش کاذب گره خوردهاند.
موضوع تبارشناسی یکی از مسائلی است که در کتاب به آن پرداخته میشود. رادرفورد به این نتیجه رسیده است که تبارشناسی یکی از مواردی است که همه ما را مجذوب خود میکند. او به این نکته اشاره میکند که تبارشناسی به عنوان دومین سرگرمی در بریتانیا بعد از باغبانی است و در آمریکا، این، سرگرمی اول است.
نویسنده کتاب اینطور موضوع تبارشناسی را تشریح میکند: «اکنون ما میتوانیم برخی از رگههای تباری عمیق را با دیانای تشخیص دهیم و این به ما کمک میکند تا جابهجاییهای گسترده مهاجرت انسان را درک کنیم... ما میتوانیم این الگوها را در ژنتیک انسانهای زنده ببینیم... برای بسیاری از جهان هنوز چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد.»
کتاب، موضوع زیستشناسی را نیز مطرح میکند، علمی که به ما میگوید نیمی از ژنوم خود را از مادرانمان و نیمی دیگر را از پدرانمان به ارث میبریم. «تبارشناسی و تبارشناسی ژنتیکی کاملا بر هم منطبق نیستند و وقتی در زمان به عقب برمیگردیم به تدریج از هم جدا میشوند. بنابراین این امکان وجود دارد که شما از نظر ژنتیکی به افرادی که در واقع شما اخیرا در اواسط قرن هجدهم از آنها زاده شدهاید، ارتباطی نداشته باشید.»
کتاب «نژادپرستی در تقابل با ژن برتر» نوشته آدام رادرفورد توسط بهنود فرازمند ترجمه شده و انتشارات بهجت آن را در 193 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما