در بخشی از پیشگفتار این کتاب به قلم منصور رستگار فسایی میخوانیم: شاعران دوره بیداری عصر قاجار توانستند تا حدودی در تحول و نوسازی شعر فارسی سهمی داشته باشند و زمینه را برای همگام شدن شعر با تحولات و توقعات اصیل دوران ما مهیا سازند در این دوران دو جریان فکری جامد و سیال دوش به دوش هم در عرصه ادب وجود دارد که یکی دارای افکاری منجمد و تقلیدی و به دور از واقعیتهای زندگی است و دیگری همگام زمان است و در اندیشه شناخت جامعه و پذیرفتن تحول و تبدل اجتماعی و فرهنگی است و طبعاً از نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است و وجود همین صنف از شاعران سبب میشود که شاعران جوان و با ذوق از خواب رکود بیدار شوند و جهان معاصر خود را بشناسند و دردهای مشترک جامعه را درک کنند و برای آن پاسخهایی شایسته بیابند و در نتیجه شعر را زندگی تازه و مضامین نو ببخشند و شعر دوران خود را بسرایند و زبان گویای هنر دوران خود باشند و از همین جاست که عصر بیداری معنایی خاص پیدا میکند و شعر این عصر رسالتهای تازهای مییابد و به سلاحی برنده و قاطع تبدیل میشود که اگرچه در مقاطعی به دلیل همان استبداد و جمود حاکم به شهادت و یا دوختن لب شاعرانی خاص میانجامد ولی در نهایت شعر به جایگاه والایی که برای آن متصور است نزدیک میشود تا آنکه در دوران ما به ظهور نیما و طیفی عظیم از شاعران نوپرداز منتهی میگردد و نسل نوجوی شاعران سر بر میآورند و شعر را به جایگاهی میرسانند که اینک ما شاهد مظاهر برجستهای از آن هستیم.
اما نکته ظریفی که اغلب از دید منتقدان و تاریخ نگاران شعر دوره بیداری کمتر مورد توجه قرار گرفته است این است که نقش آفرینان شعر در دوره بیداری همه از مرکزنشینان نبودند فرخی از یزد، محمد صادق امیری از روستاهای اراک، ملک الشعرای بهار و پدرش کاظم صبوری ملک الشعرای استان قدس رضوی از مشهد، نسیم شمال و علی اکبر دهخدا و عارف از قزوین بودند. سید محمدرضا کردستانی با تخلص میرزاده عشقی از همدان بود که اگر به زندگی و آثار این شاعران بنگریم مشاهده خواهیم کرد که بسیاری از این شاعران در دوره بلوغ شاعرانه و معروفیت جذب مراکز مهم کشور یا ایالات مختلف شدهاند اما اصالت شهرستانی یا روستایی خود را از دست ندادهاند و مرحوم میرزا عبدالحسین بهمنی نیز یکی از مصادیق این ادعاست.
در خصوص معرفی این کتاب باید یادآور شد که بهمنی شاعری است که در معرکه جنگ جهانی دوم و تنشهای حاصل از آن در ایران پا به عرصه شاعری میگذرد. ذکر ناهنجاریها و نابسامانیهای تاریخی و اجتماعی در شعر نه فقط از وی شاعری متعهد و منتقد اجتماعی ساخته بلکه تسلط شاعر به فنون شعر و شاعری و صنایع بدیع از وی شاعری توانا با طبعی روان ساخته است وی در انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، قطعه، ماده تاریخ، رباعی و دوبیتی طبع آزمایی و برخی اشعارش حکایت از آشنایی وی با دستگاهها و نواهای موسیقی ایرانی دارد. وی همچنین با احاطه علوم اسلامی بسیاری از آیات قرآنی و احادیث را در ابیات خود درج کرده است. علاوه بر اینها بهمنی با جریانات سیاسی روز آشناست و این مهم از اشعار وی کاملاً نمایان است به گونه ای که اغلب اشعار دیوانش به همین امر اختصاص یافته است.
عمده اشعار وی غزل و قصیده است که بیشتر جنبه تعلیمی و اجتماعی دارد اما شیوه بیانش خشک و نصیحت وار نیست هرجا که به توصیف و نقد یک وضعیت اجتماعی بر میخیزد طنز را بن مایه بیان خود میسازد و تلخی واقعیتها را با چاشنی طنز شیرین میکند توجه خاص وی به طبقه رنجبر و زحمتکش که حاصل اوضاع نابسامان اجتماعی و تحت تاثیر مشروطه است در تمامی اشعارش مشهود است.
از دیگر ویژگیهای شعر بهمنی وسیع بودن گستره لغات و واژه سازیهای کم نظیر در شعر و همچنین آوردن تمثیلهای فراوان در ابیات و اشعارش است. در بخشی از مقدمه کتاب به قلم مصحح میخوانیم که «شعر بهمنی همچون رودخانهای است که در بستر روزگار خود جاری است و خواننده را با خود به دیدار تاریخ میبرد و هرجا لازم باشد درنگ میکند و وی را بر سر حوادث تاریخی می نشاند و وادار به تامل میکند» و در این مسیر با ذکر مثالهای بارز و آوردن نمونه اشعار، نشان میدهد که شاعر، هم از قرارداد ننگین ۱۹١۹ دل سوخته و خشمگین میشود و هم از برچیده شدن بساط قاجار ابراز شادمانی میکند، از تاسیس مدرسه دخترانه به وجد میآید و از نظم نوین رضاشاهی ناامید میشود و وقایع سیاسی روز را بازگو میکند. از جنگ تأسف میخورد و از جامعه و اختلاف طبقاتی مینالند، و به پهلوی دوم زنهار میدهد تا دست نشانده استعمار نشود.
بهمنی در جای جای کتاب علاوه بر نقل روایتهای تاریخی از پند و اندرز دور نمیماند و بشریت را به عدل و داد و دوری از جهل و خرافات فرا میخواند و گاه گاهی در لباس یک فیلسوف، جهان و خدای جهان را به پاسخگویی میطلبد. وی در حالی که پیشرفتهای علمی غرب را میستاید، تمدنی که فتنه و فساد و ظلم را برای بشریت به ارمغان آورده تکفیر میکند. او همچنین برای خردورزی و کسب علم اهمیتی خاص قائل است تا آنجا که راه نجات ملت را منوط به کسب علم و دانش میداند.
در کتاب «دیوان شعر عبدالحسین بهمنی» از آنجا که اکثر اشعار جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و حاوی مطالب تاریخی است، نگارنده سعی کرده تا اشعار را با حفظ ترتیب و توالی سرایش در بین سالهای ١٢٩۶ تا ١٣٢۵ متناسب با وقایع روز، طبق اسناد موجود در کتاب جای دهد و در ذیل اشعار با تکیه بر منابع موثق تاریخی اشعار را شرح و بسط نماید.
در این کتاب نگارنده با ذکر معانی کلمات و لغات محلی و مهجور و شرح اوضاع اجتماعی و ثبت اشخاص و اتفاقات تاریخی و اجتماعی در ذیل هر شعر، دریچهای تازه به تاریخ ایران از پایان قاجار تا پهلوی دوم برای خوانندگان گشوده است.
نظر شما