یک پژوهشگر دفاع مقدس مطرح کرد:
بخش زیادی از روایات به دلیل محرمانه بودن اسناد منتشر نمیشود/ برای جهانی کردن ادبیات دفاع مقدس باید وارد حیطه رمان شویم
پژوهشگر جنگ گفت: روایت بخشی از دوران جنگ است و بخش زیادی از آن به دلیل محرمانه بودن اسناد منتشر نشده است.
«یاس در قفس»، «نامی که ماند»، «خاطرات سید مرتضی نبوی»، «گزارش یک طرح»، «شیخ شریف»، «آینه جویبار»، «خاطرات سید کاظم اکرمی»، «جای امن گلوله ها» از جمله آثار جواد کامور بخشایش هستند.
در خصوص ادبیات پایداری و دفاع مقدس گفتوگویی با او داشتیم که در ادامه میخوانید:
باتوجه به اینکه در سالهایی هستیم که راویان جنگ در حال فوت کردن هستند و عملا ما منابع دست اول برای روایت جنگ را از دست میدهیم فکر میکنید در سالهای آتی، آینده کتابهای جنگی چه میشود؟
سوال خوب و مهمی کردید. به نظر من در حال حاضر حدود پنجاه درصد از منابع مربوط به حوزه دفاع مقدس، یعنی راویان را از دست دادهایم. آنهایی هم که هستند در واقع کمکی که باید برای نگارش یک اثر داشته باشند ندارند. باید سیاستگذاریهای فرهنگی از سالهای پیش انجام میشد که الان دستمان خالی نباشد و منابع غنی داشتیم. البته ناگفته نماند تلاشهای زیادی هم انجام شده، چون جنگ حجم عظیمی از روایت را با خود داشته است. ناگزیر بخشی از روایات را از دست داده ایم. اما آنچه با تدبیر بسیاری از دلسوزان، درحال حاضر جمعآوری شده و موجود است، در سالیان سال به ما کمک خواهد کرد. به نظر من آینده ادبیات دفاع مقدس، از منظر من آینده روشنی است، البته آنها به روایت منوط نیست. روایت بخشی از دوران جنگ است و بخش زیادی از آن به دلیل محرمانه بودن اسناد منتشر نشده است.
ما شنود بیسیمهای تمامی فرماندهان، جلسات متعدد فرماندهان در اجرا و طرحریزی عملیاتها، اسناد و منابع مکتوب از اتفاقات مربوط به حوادث جنگ را که بسیار ارزشمند هستند در دسترس داریم. حضرت آقا هم فرمودند باید همت شود. همانطور که مرحوم سلیمانی کار عظیمی در کرمان انجام دادند و با ایجاد یک موسسه و گردآوری روایتهای مادران و پدران شهدا، روایتهای جنگ را اخذ کردند.
به نظر من برای آینده جنگ، در ايامی که کمتر مقدور است از ادبیات دفاع مقدس به شیوه روایت استفاده کرد باید از روشهای جدیدی بهره گرفت تا باز هم این حوزه بتواند پوستاندازی و به گذشته پویای خود بازگردد. تحلیل گفتمان محتوای روایتهای تولید شده و روایتهای خام موجود (که تا آن زمان هم زیاد شدهاند)، خیلی به نویسندههای آینده کمک خواهد کرد، هرچند نسلی از نویسندگان هم از بین خواهند رفت.
نسل اول نویسندگان جنگ نیز به مرور در حال از دنیا رفتن هستند. مرحوم فردی، مرحوم خسروشاهی و افراد دیگر، همینطور مرحوم براتی در حوزه شعر و ادبیات آیینی. هم نویسنده و هم راویان را از دست خواهیم داد و از این اتفاق گریزی نیست. ادبیات دفاع مقدس، از یک دوره به بعد باید پوستاندازی کند و به تحلیل روایت برگردد. از تحلیل روایتها و اسناد و مدارک، به تولید ادبیات خلاق روی بیاورد. ادبیات خلاق یعنی ادبیاتی که داستان و رمان تولید کند.
در حال حاضر تکیه اصلی ادبیات دفاع مقدس بر روایت است. و این خیلی خوب است. اما به نظر من روایت بخش اندکی از ادبیات دفاع مقدس است. روایت در دنیا آن جایگاه ادبی را در مقابل رمان ندارد. ما شاید نتوانیم با روایت، ادبیات دفاع مقدس را در دنیا معرفی کنیم، اما با داستان میتوانیم. چون جهان داستان، جهان متفاوتی دارد.
در داستان جنگ المانهای مشترک دنیا را پیدا کنیم، آن را تدوین کنیم و به دنیا عرضه کنیم. شاید روایت دفاع مقدس که برای فرهنگ درونی و بومی خود مینویسیم، کارکردش در حد داخل کشور و مرزهای خودمان باشد. برای اینکه آن را جهانی کنیم، لازم است وارد حیطه رمان شویم. هنوز بسیاری از کشورها اصرار دارند که دفاع شما، چرا مقدس است؟ چرا میگویید دفاع کردید؟ شما بخشی از عامل جنگ بودید.
ما در عرصه جهانی درباره ادبیات دفاع مقدس، آنگونه که باید و شاید کار نکردیم. زمانی خدمت حضرت آقا بودیم، آقای سرهنگی گفتند پیاده کردن داشتههای جنگ (خاطرات جنگ)، یعنی آنچه که در دفتر ادبیات هست، صدسال طول خواهد کشید. آقا فرمودند خیلی بیشتر طول میکشد. بعد از آن نیز به مرور عرصههای گسترده پژوهشی و داستانی و... هم در زمینه جنگ هستند که ادبیات جنگ را گستردهتر خواهند کرد. بنابراین ادبیات جنگ در قالب یک جریان حرکت خود را ادامه خواهد داد که این خیلی امیدوارانه است. به طوری که هر روز بعد جدیدی از ادبیات دفاع مقدس رونمایی و شکوفا میشود.
وقتی پای ادبیات و رمان وسط میآید، جنبه تحریف آن بیشتر میشود؟
بله خب، این بخش را هم باید دقت کرد. ثبت درست روایتها از این منظر که باعث میشود ادبیات دفاع مقدس گرفتار تحریف نشود، خیلی کمک بزرگی است، اما نمیتوان به این بسنده کرد. همزمان با اینها، اسناد آن اتفاقات هم باید منتشر شود؛ یعنی ما روایتی از عملیات فتحالمبین داریم، روایت دلپذیر و جذابی است و بیشتر به نفع افراد خودی تمام میشود. اما باید ببینیم اسناد جنگ که منتشر میشود، آیا همه این روایتها را تایید میکنند یا خیر. انتشار همزمان اسناد و روایتها میتواند به تحریف نشدن واقعیتها کمک کند.
شاید نویسنده قصد تحریف نداشته باشد، تنها درام ایجاد میکند که جذابیت ایجاد کند. از نظر شما این تحریف است؟
خیلی کم اتفاق میافتد که در روایت، نویسنده بخواهد به عمد تحریف ایجاد کند. ما چند نوع تحریف داریم، تحریف به عمد است که معمولا کم است، عمده تحریفها سهوی است که خود راوی آن را نقل کرده است و از این منظر اشتباه میکند که فراموش کرده است. سعی بر ندیدن خود، یکی دیگر از عوامل تحریف است. نسل جنگ یک ویژگی دارند و آن ویژگی، نگفتن از خود است. سعی در این دارند که دیده نشوند و برای خدا کار کنند. درباره آن صحبت نکنند، اگر نقشی را مطرح میکنند، خود را مطرح نکنند. در حرکت جمعی، راوی سعی میکند خود را کمتر و دیگری را بیشتر ببیند.
از منظر خود نویسنده، تلاش برای جذب مخاطب و افزودن عناصر داستانی به متن هم از عناصر تحریف است. راستی آزمایی و تطبیق اسناد کار سختی است. به نظر میرسد بسیاری از آثاری که در عرصه روایت و خاطره تولید میشود، ازمنظر واقعی بودن و عدم تحریف این چرخه را میگذرانند و آثار قابل قبولی میشوند. اما به هرحال تحریف نیز وجود دارد. اگر این موارد درست طراحی شده باشند و دادههای تاریخی خوبی ارائه شود. در سالهای آینده حتما نویسندههای بعدی که به عرصه ادبیات میپیوندند، میتوانند آثار خوبی را ارائه دهند. در حال حاضر ما نسلی داریم که در جنگ نبودهاند و با جنگ هیچ ارتباطی ندارند، اما آثار خوبی تولید کردند. نویسندههای بیست و چند سالهای داریم که تقریبا عرصه ادبیات دفاع مقدس دست آنهاست. فرض کنید پنجاهشصت سال آینده، حتما این ادبیات قوام پیدا خواهد کرد و حتما جهانی خواهد شد. در حال حاضر هم آثار ما به زبانهای مختلف ترجمه میشود، اما آنگونه که باید و شاید خیر، راه زیادی هنوز وجود دارد.
نظر شما