چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۵
نگاهی کوتاه به سه عملیات عاشورا

زیر سایه چهارمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، و همان روزهایی که بعثی‌ها جزیره خارک را بمباران کردند، رزمندگان سه عملیات پیاپی با عنوان عاشورا را در سه منطقه عملیاتی را به اجرا گذاشتند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)اگر به گذشته، به سال‌های جنگ تحمیلی برگردیم و حوادث و نبردهای تابستان ۱۳۶۴را باهم مرور کنیم، می‌بینیم که نیروهای ما اواخر مرداد ماه آن سال سه عملیات کوچک را در سه منطقه عملیاتی به اجرا گذاشتند و کوشیدند دست دشمن را از چند نقطه از نقاط حساس مرزی کوتاه کنند. هرچند این عملیات‌ها هم‌نام بودند و عاشورای 1 و عاشورای 2 و عاشورای 3 نامیده شدند، اما شرایط و دلیل اجرای هرکدام با دیگری تفاوت‌هایی داشت و اهداف مختلفی نیز برای‌شان تعیین شده بود. عملیات نخست، یعنی عاشورای 1 روز بیست‌وسوم و عاشورای 2 روز بیست‌وچهارم مرداد آغاز شد و عاشورای 3 در بیست‌وششمین روز آن ماه به اجرا درآمد. در همان روزهایی که نیروهای ما به دل دشمن می‌زدند، چهارمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نیز برگزار شد (۲۵مرداد) و جنگنده‌های عراقی در حمله‌ای سنگین و گسترده، جزیره خارک را بمباران کردند (۲۴مرداد) و خسارات زیادی به ما زدند. از این‌رو، سه عملیات عاشورا، زیر سایه این دو رویداد بزرگ رفتند و چه آن زمان در مطبوعات داخلی و چه بعدتر در کارهای پژوهشی، چندان به آن‌ها پرداخته نشد. حتی در آثار مرجعی مثل «روزشمار جنگ ایران و عراق» از تولیدات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نیز بسیار کوتاه و گذرا به این سه نبرد اشاره می‌شود و جستجو برای رسیدن به اطلاعات بیشتر از آن‌ها، به نتیجه مطلوبی نمی‌رسد.
 
عاشورای یک، نبرد در کوه‌های تکاب و شاهین‌دژ
هدف اصلی از طراحی و اجرای عملیات عاشورای یک، پاکسازی بلندی‌های منطقه تکاب و شاهین‌دژ از دشمنان داخلی انقلاب بود. برخی احزاب مخالف جمهوری اسلامی که مبارزه مسلحانه با حکومت مرکزی را انتخاب کرده بودند و در این مبارزه از حمایت‌های رژیم بعث نیز بهره می‌بردند، از مدتی پیش بر شماری از ارتفاعات آذربایجان غربی و کردستان مسلط شده بودند و احتمالاً تصمیم داشتند با تثبیت جای پای خود در بلندی‌های تکاب و شاهین‌دژ، به‌تدریج حوزه فعالیت‌شان را به نواحی دیگر نیز گسترش دهد. عملیات عاشورای یک کوشش نیروهای ما برای مهار این احزاب ضدانقلاب و تسلط کامل بر آن مناطق کوهستانی بود.
 
البته کار تعقیب این دسته از دشمنان کشور، که عملاً ماهیت تروریستی پیدا کرده بودند، از چند روز پیش آغاز شده بود اما درگیری‌های اصلی، به‌ویژه در دو بلندی آق‌دره و عبدالرزاق در بیست‌وسومین روز مرداد آغاز شد، تا روز بیست‌وچهارم ادامه داشت و با موفقیت به پایان رسید. جالب اینکه نیروهای ما بعد از پاکسازی منطقه، در پایگاه‌های این گروه‌ها به تسلیحاتی مثل بازوکا و خمپاره‌انداز برخوردند که احتمالاً از سوی بعثی‌ها برای‌شان تهیه شده بود. پس از این عملیات، قرارگاه حمزه سیدالشهدا که مسئولیت کار را به عهده داشت اعلامیه‌ای صادر کرد و از همه مخالفان مسلح حکومت در آن منطقه خواست که به جای اصرار به ستیزه‌جویی و لجاجت در دشمنی با دولت مرکزی، خودشان را تسلیم کنند و مشمول عفو و ارفاق شوند. گویا بعد از انتشار این بیانیه، شماری از ضدانقلابی‌ها – حداقل چهل نفر – خودشان را معرفی و تسلیم کردند.
 
عاشورای ۲، دشواری عبور از میدان‌های مین چنگوله
اما عملیات عاشورای 2 در چنگوله استان ایلام اجرا شد و نیروهای ما در رسیدن به اهداف تعیین‌شده برای آن ناکام ماندند. قرار بر این بود که در عملیاتی محدود، برخی بلندی‌های آن منطقه از جمله تپه دوقلو را از دشمن پس بگیریم، ضدحملات احتمالی‌اش را مهار کنیم و سپس خط دفاعی مستحکمی برای حفظ آن نواحی شکل بدهیم. چهار گردان از نیروهای حاضر در نبرد - از لشکر هفدهم علی‌ابن ابی‌طالب - در پیشروی اولیه موفق عمل کردند و به بخشی از اهداف عملیات رسیدند، اما در عقب راندن کامل دشمن ناکام شدند و موضع مناسبی برای مواجهه با ضدحملات دشمن را نداشتند. چند ساعتی به مقاومت ایستادند، اما سرانجام دستور به عقب‌نشینی گرفتند و مناطق فتح‌شده را نیز تخلیه کردند.
 
سه گروهان دیگری هم که در عملیات شرکت داشتند، در گذر از معابر تیپه دوقلو به مشکل برخوردند و عبور از میدان مین برای‌شان ممکن نشد. زمان‌بندی اجرای نقشه ما به‌هم خورد و شماری شهدای‌ ما، بیشتر از حد انتظار، بالا رفت. چاره‌ای جز عقب‌نشینی باقی نماند. حتی کوشش ما برای تبدیل عملیات محدود به نبردی ایذایی نیز به جایی نرسید. در عاشورای ۲ از دشمن تلفات گرفتیم، اما در ارزیابی نهایی عملیات، به آنچه برایش برنامه‌ریزی کرده بودیم نرسیدیم. گویا ۳۵نفر از رزمندگان ما نیز در جریان این نبرد، اسیر شدند و تلویزیون عراق در برنامه خبری‌اش، چند بار فیلمی از این اسرا را به نمایش گذاشت.
 
چند جمله قبل‌تر، به لشکر هفدهم علی‌ابن ابی‌طالب اشاره شد که چند گروهان از آن در عملیات عاشورای ۲ حضور داشتند. در کتاب «اطلس لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) در دوران دفاع مقدس» کاری از نادر زارع‌زاده و انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، اطلاعات نسبتاً کاملی درباره این یگان رزمی ما ارائه و نقش این لشکر در رویارویی با دشمن بعثی بررسی می‌شود. طرح جلد کتاب مزین به تصویری از شهید مهدی زین‌الدین است و در آن گفتنی‌ها درباره چگونگی تشکیل و تکامل، تمرین‌ها و عملیات‌ها، فرماندهان و نبردهای لشکر علی‌ابن ابی‌طالب گفته می‌شود.
 
 
عاشورای ۳، پیروزی در شمال فکه
ناکامی در عاشورای ۲ و عقب‌نشینی از چنگوله، در عملیات عاشورای ۳ جبران شد. دو روز بعد از عملیات عاشورای ۲ نیروهای ما در عملیاتی دیگر، به خط دفاعی بعثی‌ها در فکه حمله کردند و با کمترین هزینه ممکن، به آنچه می‌خواستند رسیدند. در کتاب سی‌وهفتمین جلد از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق، از قول داود رنجبر درباره این عملیات می‌خوانیم: در محور شمالی فکه، وضعیت خط پدافندی دشمن اجرای عملیاتی محدود یا ایذایی را برای نیروهای جمهوری اسلامی امکان‌پذیر ساخته است. در این محور، خط اصلی دشمن در غرب رودخانه دویرج است، اما بودن چند ارتفاع مهم در شرق رودخانه سبب شده بود که دشمن برای تسلط بیشتر بر منطقه، نیروهایی را نیز روی آن‌ها مستقر کند. این ارتفاعات عبارتند از تپه‌های شیری، رزمی و شتری. اجرای عملیاتی صرفاً ایذایی در این منطقه با اهدافی چون انهدام دشمن و گرفتن اسیر، به تیپ سید‌الشهدا واگذار شد.
 
رنجبر، که در آن مقطع از جنگ تحمیلی، راوی قرارگاه خاتم بود، سپس در تشریح عملیات می‌آورد: این تیپ پس از شناسایی و دیگر اقدامات لازم برای کسب آمادگی، عملیاتی را به استعداد سه گردان در ساعت بیست‌ویک دیشب (۲۵ مرداد) آغاز کرد و در تاریکی شب موفق شد منطقه را به‌طور کامل پاکسازی کند و با آغاز روشنایی هوا به عقب برگردد. به این ترتیب منطقه‌ای با وسعت چهارده کیلومتر مربع پاکسازی شد و ضمن آن علاوه بر انهدام همه سنگرهای اجتماعی و انفرادی، تجهیزات، دو انبار مهمات و یک دستگاه بولدوزر، حدود دویست تن از نیروهای دشمن کشته و سی‌وسه اسیر نیز به عقب آورده شدند. نیروهای خودی نیز متحمل بیست شهید و یکصد مجروح و یک مفقود شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها