نگاهی به کتاب «اخلاق و اقتصاد» نوشته یوهان خرافلانت؛
هنجارها اگر به دنبال ارزش نباشند بیمعنا خواهند بود
خرافلانت نویسنده کتاب اخلاق و اقتصاد به این موضوع اشاره میکند که هنجارها تا زمانی ارزشمند هستند که در خدمت معنا باشند و بدون ارزش، بیمعنا هستند. همچنین به این مسئله نیز میپردازد که بدون هنجارها، دنبال کردن ارزشها بیهوده است و به نوعی بدون هنجار، ارزش دستنیافتنی میماند.
خرافلانت این موضوعات را در قالب دیدگاههایی مانند فایدهگرایی، نئولیبرالیسم، سوسیالیسم، نظریه عدالت، نظریه حقوق و وظایف و فضیلتشناسی مطرح میکند. در این کتاب پرسشهای متعددی مطرح میشود مانند اینکه آیا بازار آزاد به تحکیم اصول اخلاقی در جامعه و رفتارهای اخلاقی در افراد منجر میشود؟ آیا بازارهای آزاد به افزایش شادکامی افراد و جوامع کمک میکنند؟ و آیا افزایش درآمد و کسب پول با رضایت از زندگی ارتباط دارد؟
کتاب با تمرکز بر سه موضوع پژوهشی بههمپیوسته به بررسی پیامدهای بازار آزاد میپردازد؛ شادکامی، نابرابری و فضیلتها و فضیلتمندی. بخش اول این کتاب نهادهای بازار آزاد را از منظر شادکامی ارزیابی میکند و به این منظور بین سه دیدگاه اقتصادی تاثیرگذار و نظریه اخلاقی فایدهگرایی ارتباط ایجاد میکند. در نظریه اقتصاد، این تصور که بازارهای فعال و آزاد به خلق فایده یعنی شادکامی کمک میکنند کاملا پذیرفته شده است. در بخش دوم کتاب نیز، بازارهای آزاد از منظر دیدگاههای اصلبنیاد اخلاقشناسی حقوق و عدالت مورد بررسی قرار میگیرند.
در فصل اول بحث اخلاق و تعریف آن و موضوع هنجارها مطرح میشود. هنجارها اینطور در کتاب تعریف و تشریح میشوند: «هنجارها عبارتاند از قواعد یا قراردادهایی که باید برای تحقق ارزشهای اخلاقی دنبال شوند. هنجارها به ارزشها مربوط میشوند همانطور که ابزارها به اهداف مربوط میشوند.»
خرافلانت به این موضوع اشاره میکند که هنجارها تا زمانی ارزشمند هستند که در خدمت معنا باشند و بدون ارزش، بیمعنا هستند. همچنین به این مسئله نیز میپردازد که بدون هنجارها، دنبال کردن ارزشها بیهوده است و به نوعی بدون هنجار، ارزش دستنیافتنی میماند. هنجارها به این سوال پاسخ میدهند که چه باید بکنیم مثلا اینکه برای حفظ احترام افراد، نباید آنها را آزار داد. همچنین، تقلب نکن و دزدی نکن نیز از جمله هنجارها هستند. صدق کردن هنجارهای اخلاقی اغلب به بافت موقعیت بستگی دارد و این در حالیست که ارزشها ماهیتی نسبتا جهانی دارند و در بیشتر موقعیتها صدق میکنند.
خرافلانت عقیده دارد قلمرو اخلاقشناسی اقتصادی همان قلمرو علم اقتصاد است اما دیدگاهی که پدیدههای اقتصادی در قالب آن بررسی میشوند تفاوت دارد. در حالی که علم اقتصاد روابط بین پدیدههای اقتصادی را توضیح میدهد، اخلاقشناسی اقتصادی آنها را از دیدگاه اخلاقی ارزیابی میکند.
کتاب، به موضوع اخلاقشناسی اجتماعی نیز اشاره میکند و آن را اینطور تعریف میکند: «اخلاقشناسی اجتماعی عبارت است از اخلاقیات روابط و ساختارهای اجتماعی و موضوع مطالعه آن شامل تصمیمات جمعی گروهها(خانوادهها، گروههای کنشگری، دولتها) و روابط ساختاری(نظامهای اجتماعی) است که این گروهها را به یکدیگر وصل میکند.»
خرافلانت اینطور فایدهگرایی را تشریح میکند: «اصل اساسی فایدهگرایی بیشترین شادکامی برای بیشترین تعداد است. یا بهطور دقیقتر کنش ما درست است اگر و فقط اگر مجموع فایده حاصل از آن کنش بیشتر از مجموع فایده تولیدشده به وسیله هر کنش دیگری باشد که میتوانستیم به جای آن انجام دهیم.»
یکی از مهمترین بررسیهایی که در کتاب صورت میگیرد بررسی میزان شادکامی و ارتباط آن با افزایش درآمد مالی است که طبق تحقیق ریچارد ایسترلین اگرچه درآمد سرانه آمریکا همواره درحال افزایش بوده است اما میزان شادکامی افراد در دوره 1946 تا 1970 ثابت بوده است که این نشان میدهد با پول نمیتوان شادکامی خرید. از همین رو نیز خرافلانت بازنگری اهمیت سیاستهای معطوف به رشد اقتصادی را ضروری میداند.
کتاب در فصل دیگری به اخلاقشناسی وظیفه از دیدگاه کانت میپردازد. «کانت از اخلاقشناسی انگیزه دفاع میکند. نزد کانت هر عمل فقط موقعی از نظر اخلاقی درست است که شخص انجامدهنده آن عمل اراده و انگیزه خوب داشته باشد. فقط اراده خوب به خودی خود خوب است، در حالی که سایر فضیلتهای انسانی مشروط اند: به جز اراده خوب، کاملا ناممکن است که چیزی را در جهان یا خارج از جهان مطلقا خوب بدانیم.»
کتاب «اخلاق و اقتصاد» با زیرعنوان مقدمهای بر بازارهای آزاد، برابری و شادکامی توسط وحید موسوی داور ترجمه شده و موسسه فرهنگی دیدگاه کاوش و سازندگی(دکسا) آن را در 485 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما