علی عباسی، نشانهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: نماد از منظر هنرمندان و ادیبان ایرانی متمایز از متفکران و نویسندگان غربی است.
این نشانهشناس توضیح داد: در حاليكه نشانه سوسور دووجهی (دال و مدلول) و قراردادی است؛ پيرس وجه مصداق را به نشانه اضافه میکند و نشانهها را به سه دسته سمبولیک، نمایهای و شمایلی تقسیم میکند. هم در نشانه نمایهای و نیز شمایلی، وجه طبیعی و عقلی قابل احصااست.
به گفته این استاد دانشگاه، بنا بر نظریه متفکران زبانی در غرب، نشانه و نماد مبحثی است مربوط به نظامهای ارتباطی و اساس تمام نظامهای ارتباطی بر پایه نظامهای نشانهای و نمادی بنیان شده است. در این تفکر زبان ابزاری است برای انتقال معنا، در تفکر غربی نشانه و نماد هر دو براساس نظامهای بازنمایی شکل میگیرند.
وی توضیح داد: این نظامهای بازنمایی به نظریهپردازان اجازه میدهد تا در هنگام خوانش آثار هنری آنها را خلق کنند؛ اما در نگاه ایرانی مبتنی بر دین؛ هنرمند ایرانی چیزی را خلق نمیکند بلکه کشف میکند؛ چراکه براساس نوع تفکر و جهانبینی او، خلق مخصوص خداوند متعال است.
عباسی با بیان اینکه انسان به طور دائم در حال دریافت دلالتهای معنایی به کمک نظامهای ارتباطی یا بدون نظامهای ارتباطی است، گفت: در نوع اول نیاز به مدل ارتباطی شش عنصری یاکوبسن است؛ اما در دلالت معنایی «نه- ارتباط» انسان معنا را دریافت میکند بدون آنکه عناصر دیگر حضور داشته باشند. علت این است که انسان خود پدیده را دریافت میکند.
وی در ادامه مفاهیمی چون اسطوره و بازنمایی و نظام زبان و سخن را نیز تعریف کرد و به مبحث تعزیه در نگاه ایرانی پرداخت.
عباسی تعزیه را آیین و نه نمایش خواند و گفت: میتوان تعزیه را به دو قسم حرفهای و غیرحرفهای تقسیم کرد. تعزیه حرفهای را میتوان همچون نظام نشانهای تاتر یا نمایشی در نظر گرفت و در نوع دوم، تعزیههای خودجوش روستایی مورد نظر است. در این نوع تعزیهها دیده میشود که مردم پس از شهادت امام حسین(ع) به سمت شمر حملهور میشوند. مردم شمر را بازیگر نمیدانند و با نشانه روبهرو نیستند. اینجاست که با پدیده متعالی نماد ایرانی روبهرو هستیم.
این نشانهشناس عنوان کرد: به صراحت میتوان گفت تعزیه نظامی معنایی تشکیلشده از نماد است؛ چون اجراکنندگان تعزیه و تماشگران آن در حال تکرار هیچ کنشی نیستند. آنها چیزی را بازنمایی نمیکنند؛ خودشان کنشگران روز عاشورا هستند و نمایشی در کار نیست. هیچکس آخر روایت تعزیه را نمیداند، اگر بداند با نماد در مفهوم مورد نظر(نماد ایرانی) روبهرو نیست.
وی در پایان تأکید کرد: نظام تعزیه و نماد بر غیب پایهریزی شده است. این نماد شکل خاصی ندارد و تقریبا بیشکل است اما همچون معنا حضور دارد. این نماد در دل اثر است؛ دیده نمیشود اما وجود دارد. این نماد سیال و پویا و در حال حرکت به سوی وحدت است. از این رو، در تابلوی «ظهر عاشورا» کسی نمیتواند بگوید کدام نماد وجود دارد که آن را اثری فاخر کرده است؟
نظر شما