اکبر اکسیر، شاعر، گفت: «عده اندكی از شاعران به دليل گرمی بازار داستان و بيشتر بودن طرفداران و خريداران داستان، به نوشتن داستان روی میآورند و از ايجاز شعری در بيان افكارشان رو میگردانند.» نخستین گفتوگو از سلسله گزارشهای ایبنا به منظور بررسی کیفیت شاعری داستاننویسان و داستاننویسی شاعران، گفتوگو با این شاعر آستارایی ست.
وي ادامه داد: شاعران زيادي با شعر شروع كردهاند؛ اما با قصه و يا رمان به شهرت رسيدهاند. به عنوان مثال در شعر دهه ۶۰ فرشته ساري نتوانست روح خود را با شعر راضي كند و به داستاننويسي روي آورد.
اكسير گفت: درباره شاعراني كه به نوشتن داستان روي ميآورند دو نوع استدلال وجود دارد. يكي آنكه شاعر نميتواند روح سركش خودش را با شعر راضي كند و دنياي آرماني و افكار خودش را نميتواند در شعر پياده كند و بهترين پل ارتباطي را در داستان به دليل گستردگي و سهولت بيان میيابد. عده اندكي نيز از گرمي بازار داستان به دليل آنكه طرفداران و خريداران رمان بيشتر هستند استفاده ميكنند و به سمت داستان و رمان گرايش مييابند.
وي اظهار داشت: جامعه ما بعد از جنگ به استراحت فكري نياز داشت. در آن زمان رمانهاي خانوادگي به دليل سادگي زبان و محتواي شيرين و جذاب رشد كرد. اين امر به ويژه از دهه ۷۰ به بعد در بازار نشر نيز به خوبي ديده ميشد و بسياري از ناشران براي سود بيشتر سرمايهگذاري خود را به حوزه چاپ رمان میبردند و از چاپ كتابهاي شعر كه اكثرا كم حجم نيز هستند، خودداري ميكردند.
اين شاعر اشاره كرد: اغلب اين رمانهاي خانوادگي سرگرمكننده، يكبار مصرف و زودهضم و به عبارتي تابع بازار هستند.
وي تاكيد كرد: شاعري امري ظريف، جانكاه و بدون سود است. متاسفانه زبان شعر جايگزين زبان رسمي نشده و قشر وسيعي را پوشش نداده است و از سوي ديگر در بيشتر مواقع نه تجديد چاپ و نه حق تاليفي در چاپ كتاب شعر وجود دارد.
اكسير اضافه كرد: بايد به ياد داشت اگر كسي شاعر باشد هيچ وقت شعر را رها نمیكند و همه دغدغههاي فكرياش را با شعر ميتواند بيان كند. البته ویژگی زبان داستان تطويل(درازگويي) و ویژگی زبان شعر ايجاز است.
وي خاطرنشان كرد: از ديگر دلايلي كه شاعران به داستان روي ميآورند، كمبود فرصت مناسب براي ارائه آثار شاعران در جامعه و محافل ادبي و ديده نشدن آثار آنها است؛ اين در حالي است كه جوايز خصوصي و عمومي زيادي براي داستان داريم؛ اما براي شعر تنها يك جايزه ملي فعالیت میکند.
اين شاعر با اشاره به دلایل گرم نبودن بازار شعر معاصر گفت: شاعر بايد مصائب و مسائل اطراف خود به خوبي ببيند تا شعر او بيان تكراري از اشعار گذشتگان و يا كپيبرداري از اشعار اروپايي نباشد. اگر محيط زيست، جامعه، ميراث فرهنگي و ... را شاعر به خوبي درك كند ميتواند از حلقه بسته شعرهاي احساسي بيرون بيايد و عاليترين كلام را ارائه كند.
وي اشاره كرد: در آثار نويسندگان و قصهپردازان نيز كپيبرداري به خوبي ديده ميشود و آنها بيشتر نسبت به تكرار آثار بزرگان ادبيات جهاني اقدام ميكنند.
اكسير ادامه داد: شاعران و نويسندگان هر دو عضو يك خانواده هستند و بايد براي ارتقای شعر و داستان معاصر بكوشند. ادبيات ما ريشهاي هزارساله دارد و هنرمند امروز بايد در شكافتن زواياي پنهان آن گام بردارد.
وي تاكيد كرد: اگر مخاطب امروز را بشناسيم، جامعه را بشناسيم و به هويت واقعي خود پي ببريم ميتوانيم ماندگارترين اثر را به ادبيات ارائه دهيم. متاسفانه اكثر نويسندگان و شاعران چشم به ادبيات وارداتي دارند و از ظرافتهاي زبان فارسي استفاده نميكنند؛ به بیان ديگر شاعران ما خودباوري ندارند.
اين شاعر آستارایی يادآور شد: تا زماني كه خودباوري نداريم، در عرصه جهاني نيز نميتوانيم وارد شويم.و در بسياري از كارگاههاي شعر و داستان نيز آموزش لازم براي اين خودباوري را نمیدهند و تنها تعداد سياهيلشكرهاي اين عرصه افزايش مییابد.
نظر شما