اردبیل- رمان «ب مثل بابا، ع مثل عشق» نوشته فرانک انصاری در حوزه هنری استان اردبیل نقد و بررسی شد.
در این نشست محمدحسین حسینپور درباره این رمان گفت: باید بپرسیم مخاطب کتاب کیست؟ کتاب در رده سنی کودک و نوجوان است یا بزرگسال؟ گاهی با مخاطب در سنین پایین مواجه هستیم و گاهی پرتاب میشویم به دنیای بزرگسال که البته جهان کودک و نوجوان بسیار شگفتانگیز است و مهارت بسیار میخواهد در نوشتن که با چنین بچههایی بتوان ارتباط برقرار کرد و آنها از میان انبوه نمونههای خارجی که گاهی متاسفانه بهتر از داخلیها است، آن اثر را انتخاب کنند.
وی بیان کرد: انتخاب راوی همجنس و زاویه دید اول شخص هم به اثر کمک شایانی کرده تا مخاطب حس همذاتپنداری پنداری بیشتری داشته باشد اما گاهی مستقیمگوییها آزاردهنده میشود و مخاطب را میرنجاند.
حسینپور درباره ارتباط کتاب و تاریخ اشاره کرد: کتاب با تاریخ در ارتباط است و باید فکر کرد که اگر ده سال بعد کسی این کتاب را خواست بخواند آیا به تمام سئوالاتش پاسخ داده خواهد شد؟ همین موضوع به جنگ تحمیلی نیز پیوست داده میشود که چرا جنگیدند و شهید شدند؟ در صورتی که باید بسیار ریزبینانه مسائل بازنگری شود و به خوبی در دل داستان گنجانده شود که مخاطب به طور غیرمستقیم در جریان دفاع مقدس و دفاع از حرم قرار گیرد. چرا کتابهایی مانند «شطرنج با ماشین قیامت» از حبیب احمدزاده و یا «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» از احمد دهقان و یا سایر رمانها در خصوص جنگ تحمیلی همچنان در صدر فروش قرار دارند؟، علت آن تمرکز و دانستههای نویسنده از دفاع مقدس است که به طور نامحسوس از نیاز به دفاع در دوره ضرورت میگوید.
وی درباره نوشتن نویسنده کتاب گفت: اینکه خانم انصاری با جسارت گام در این عرصه گذاشته و با نثری روان سعی کرده پشت میدان نبرد را روایت کند، بسیار بسیار جای خرسندی است اما ای کاش وقت بیشتری را بر روی دیالوگها، محتوا و فرم اثر میگذاشتند تا این اثر به آثار فاخر تبدیل شود. اوج داستان، آنا است که به خواب دختر میآید و از همسایه میگوید و چه زیبا انتخاب شده در پایان داستان که با اوج همراه باشد اما باز هم تصویری وجود ندارد، جزئیاتی نمیبینیم، با کلیات قصه پیش میرود و به آزمایش دی.ان.ای ختم میشود و به همین سادگی بخش مهم داستان خیلی تند و سریع به پایان میرسد. در حالی که پایان بسیار مهم است و در ذهن مخاطب ماندگار.
در ادامه خدیجه خانی از نویسندگان اردبیلی درباره این رمان گفت: رمان ترکیبی از ژانر دفاع مقدس و اجتماعی است. داستان با نثری ساده و روان روایت میشود و با تعلیق آنچنانی مواجه نیستیم. با این همه، لحن شخصیتها قدرتمند است و به خصوص لحن دانشآموزان. در حین سادگی و عدم تعلیق و پیچیدگیِ خاص، تا آخر داستان با شخصیتها همذاتپنداری نموده و بسیار لذت بردم.
وی افزود: شخصیت اصلی، خانم معلم است که تا آخر داستان فلشبکهایی از خاطرات کودکی، ارتباطش با پدر، مارد و همسرش را میبینیم. شخصیتها به طور موازی پرداخت شده است و در هر فصل با همه شخصیتها روبرو میشویم. نویسنده، کار را طوری پیش برده است که زندگی مادر برای دختر در گذر زمان تکرار میشود. نویسنده از آیینه به عنوان نماد استفاده میکند و در شروع داستان شخصیت را مقابل آیینه میبینیم یا تصویرهای دیگر که میتوانست با آیینه، داستان را کُدگزاری کند و روی آن بیشتر مانور بدهد. داستان یکدست و با ریتم آرامی پیش میرود و در اواخر به یک گره برمیخوریم که آن هم خیلی زود لو میرود و بدون اینکه خواننده را به چالش بکشد یا در انتظار بگذارد، گرهگشایی میشود.
وی ادامه داد: به نظرم نقطه قدرتمندِ داستان، دیدن خواب و نشانهای از مزار شهید بود و نویسنده میتوانست از فصل اول، ذره ذره آن را به رمان تزریق کرده و در آخر گرهگشایی کند تا خواننده بیش از این لذت ببرد.
انصاری نویسنده رمان در مورد این کتاب گفت: کتاب «ب مثل بابا،ع مثل عشق» رمانی است در ژانر دفاع مقدس که به زندگی زنی به نام سولماز میپردازد که پدرش در جبهه مفقود الاثر شده و همسرش قصد رفتن به سوریه را دارد. این کتاب حال و احوالات ذهنی و روحی و زندگی این زن را به تصویر می کشد و او را با چالشهایی درگیر میکند. این کتاب در زمستان ۹۸ در انتشارات خط هشت و به همت بنیاد حفظ آثار و حفظ ارزشهای دفاع مقدس چاپ شده است.
فرانک انصاری متولد ۱۳۶۳ بوده و نزدیک 20 سال در حوزه داستان نویسی فعالیت میکند. او اکنون در حوزه رمان و داستان کوتاه و نوجوان و خاطره نویسی فعالیت میکند و چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان نوجوان و کتاب دفاع مقدس در کارنامه خود دارد. کتابهایی مثل ایلان ایلی،ب مثل بابا،ع مثل عشق، لیلای مجنون،مهمان بهمنشیر،مجموعه سروقامتان،به من بگو قارتال و همه راههای رفته و... از آثار اوست.
او تا کنون جوایز متعددی کسب کرده است. از جمله مقام سوم جشنواره استانی بسیج در سال ۸۶،مقام دوم جشنواره داستانی بسیج در سال ۸۹ ،مقام اول خاطره نویسی کنگره ملی دفاع مقدس زنجان در سال۱۴۰۰، یکی از برگزیدگان جشنواره سراسری یوسف در سال ۱۴۰۱، یکی از برگزیدگان جشنواره هزارتوی داستان اتحادیه انجمنهای اسلامی در سال ۹۹ هستند.
نظر شما