انتشارات میچکا کتاب «این که فقط یکی است!» اثر تریسی کردری با ترجمه نیلوفر کشتیاری و تصویرگری تونی نیل را بهتازگی منتشر کرده است.
مهمترین ویژگی کتاب «این که فقط یکی است!» خلق یک شهر است، شهری که اسم دارد: سونی ویله. این شهر تعدادی شخصیت دارد که هرکدام یک ویژگی خاص دارند که البته در تصاویر این ویژگیها دیده میشود. نکته مهم تصویرگری، قرار گرفتن تصاویر در کنار متن است به گونهای که از سوی تصاویر میتوان داستان کتاب را فهمید.
ازنظر آموزشی هم کتاب نکته بسیار خوبی را به کودکان یاد میدهد. اگر بخواهیم بهصورت کوتاه هدف آموزشی کتاب را بیان کنیم، باید بگوییم: از قدیم گفتهاند با یک گل بهار نمیشود اما هرکار کوچکی میتواند تاثیر بزرگی بر اجتماع و اطرافیان ما بگذارد کندن یک شاخه گل میتواند گلستانی را نابود کند.
باورکردنی نیست ولی گاهیوقتها یک آشغال کوچک و حتی خیلی خیلی کوچک، یک شهر را به هم میریزد! به نظر شما میتوان در یک شهر به هم ریخته زندگی کرد؟
«این که فقط یکی است!» کتابی ساده و کوچک است؛ اما دنیای بزرگی را دربرگرفته؛ دنیایی برای داشتن یک زندگی سالم، شاد، آرام و پاکیزه که فقط انسانها میتوانند آن را بسازند. اگر و فقط انسانها آموزش ببینند و یاد بگیرند چگونه در کنار هم میتوانند زندگی کنند، به یکدیگر شادی ببخشند و مایه آرامش همدیگر باشند.
نیلوفر کشتیاری، مترجم فعال کتاب «این که فقط یکی است!» که هم آموزگار است و هم در رشته روانشناسی زبان تحصیلات دارد، درباره آن مقدمه مهمی نوشته که پیشنهاد میکنیم آن را هم بخوانید:
«شهری زیبا و تمیز با مردمی که به یکدیگر احترام میگذارند و با آرامش کنار هم زندگی میکنند. یکی از آرزوهای من است. شما چطور؟ راستی شما میدانید کجا میتوان این شهر را پیدا کرد؟
در کتاب «این که فقط یکی است!» نویسنده ما را با خود به شهری میبرد زیبا و تمیز با مردمی که به یکدیگر احترام میگذارند و با آرامش کنار هم زندگی میکنند. درست همان شهری که من آرزویش را دارم. اما چیزی نمیگذرد که در این شهر همه چیز بههم میریزد. آن هم فقط با «یک آشغالِ ناقابل.»
باورتان میشود که فقط یک آشغال کل شهر را بههم بریزد؟ حالا فکر میکنید بتوان راهحلی برای این مسئله پیدا کرد؟
نویسنده داستان «این که فقط یکی است!» هوشمندانه کودک را با مفهوم «شهروند مسئول» آشنا میکند و اهمیت و ضرورت آن را مطرح میکند و نشان میدهد که عدم مسئولیتناپذیری چند شهروند مشکلاتی به بار میآورد که همهی اهالی شهر را گرفتار میکند. بدینترتیب پیامدهای بیتوجهی به قوانین شهروندی آشنا تا او را به فکر وامیدارد و راهحلی برای مشکلات پیدا کند.
نویسنده با بهرهگیری از شیوه آموزش «غیرمستقیم» و طرح پرسشهایی ذهن کودک را بهخوبی با موضوع درگیر میکند و بستری فراهم میآورد تا هنگام اکتشاف و لذت مفاهیم مورد نظر را فرا بگیرد.».
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«سونی ویله شهر فوقالعادهای بود. شهری کوچک اما پاکیزه و زیبا. اهالی شهر باهم دوست بودند و به خیروخوشی کنار هم زندگی میکردند. تا اینکه یک روز موشی به یک بچه کرگدن گفت: «بفرمایید آب نبات»
بچه کرگدن هم آبنبات را گرفت گفت: «دست شما درد نکند.» سپس زرورق آن را باز کرد و پرت کرد یک طرف.
میدانید زیر لب چه گفت؟ «این که فقط یکی است!».
منظورش این بود؛ پرت کردن یک زورق کوچک که اشکالی ندارد. ولی ماجرا به همین سادگی که بچه کرگدن فکر میکرد نگذشت. چون زورق خورد تو سر لاکپشت بیچارهای که داشت عصازنان راه میرفت و بعد هم بقیه همان کار بچه کرگدن را تکرار کردند. هرکسی چیزی پرت کرد؛ یکی پوست موز، یکی لنگه جوراب، یکی بطری خالی... .».
انتشارات میچکا (واحد کودک و نوجوان انتشارات مبتکران) کتاب «این که فقط یکی است!» نوشته تریسی کردری با ترجمه نیلوفر کشتیاری و تصویرگری تونی نیل را در ۳۲ صفحه و به بهای ۱۱۰ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما