ششمین رویداد کتاب تهران در مجموعه باغ کتاب تهران برگزار شد؛
وفاداری به حقیقت زندگی شهدا سختترین بخش نویسندگی است
نجمه جوادی نویسنده کتاب «همه خبرها اینجاست» گفت: سختترین بخش از کار نگارش کتاب درباره شهدا، وفاداری به حقیقت زندگی آنهاست به گونهای که نه بخشی از این محتوا از قلم بیفتد و نه اینکه دچار اغراق و گزافهگویی شود. اما در نهایت این لطف شهداست که مسیر را برای نگارش کتاب باز میکند.
نجمه جوادی، نویسنده کتاب «همه خبرها اینجاست» درباره انتخاب سوژه این کتاب گفت، انتشارات جمکران با تشکیل کارگروههایی فهرستی از اسامی شهدایی که تاکنون کتابی درباره آنها نوشته نشده، تجمیع کرد. بعد از معرفی ۴۰۰ شهید، طرح نگارش کتاب درباره سه نفر از شهدا به قلم ایشان نوشته شده و در نهایت طرح زندگینامه شهید پروین ناصحی مورد تایید قرار میگیرد. نجمه جوادی پس از یافتن نشانی آقای دزفولی؛ همسر شهید تحقیقات مورد نیاز برای نگارش کتاب را آغاز میکنند. معرفی اساتید شهید پروین ناصحی از سوی همسر ایشان مسیر را برای پیشبرد پژوهشها همراه میکند. بخشی از این پژوهش نیز به صورت میدانی و مشاهده زادگاه و محل زندگی شهید تکمیل شد.
جوادی پیرامون مصاحبههای این پژوهش گفت: دکتر فاضل استاد شهید پروین ناصحی در گفتگوهای پیش از نگارش کتاب درباره ایشان گفت که تا پیش از ورود دکتر ناصحی به دوره تخصصی جراحی عمومی، در ایران هیچ بانویی به این تخصص دست پیدا نکرده بود. پیچیدگی و سختیهای کار جراح عمومی باعث شده بود که تا آن روز اجازه ورود بانوان به این تخصص صادر نشود اما دکتر فاضل با مسئولیت خود، بعد از مشاهده توانایی این دانشجوی نخبه اجازه ورود ایشان به دوره تخصصی جراحی عمومی را صادر میکند.
نویسنده کتاب «قبیله برمودا» درباره انتخاب شهید پروین ناصحی از سوی انتشارات جمکران گفت: بعد از انتخاب طرح کتاب زندگینامه شهید پروین ناصحی و گذشت مدت زمانی از انجام پژوهشها، آقای دزفولی همسر شهید برای اولین بار پرده از ارادت عجیب این بانوی شهید به مسجد جمکران گفت. او به نقل از همسر خود گفت که ایشان در توصیف ارادت و عقیده خود نسبت به مسجد جمکران گفت که اگر من جراح نمیشدم، حتما در رشته ادیان تحصیل میکردم و کتابی درباره مسجد مقدس جمکران مینوشتم.
جوادی پیرامون نگارش کتابهای زندگینامه شهدا گفت: سختترین بخش از کار نگارش کتاب درباره شهدا، وفاداری به حقیقت زندگی آنهاست به گونهای که نه بخشی از این محتوا از قلم بیفتد و نه اینکه دچار اغراق و گزافهگویی شود. اما در نهایت این لطف شهداست که مسیر را برای نگارش کتاب باز میکند.
زهرا سیاهپوست، امدادگر اورژانس دوران دفاع مقدس، میهمان ویژه دومین بخش از این رویداد بود. او درباره ورود خود به عرصه ایثارگری در حوزه درمان گفت: از اردیبهشت ۱۳۶۳، هفت روز بعد از شهادت همسرم به عنوان پرستار به این عرصه وارد شدم. با وجود تحصیلاتم در رشته پرستاری، ایشان تازمانی که به عنوان رزمنده در جبهه در حال جهاد بودند با ورود من به این عرصه موافق نبودند اما بعد از وقوع مجروحیت و حضور در بیمارستان در آخرین روزهای حیات زمینیشان از من خواستند بعد از شهادتشن به عنوان پرستار به خیل مجاهدان این عرصه بپیوندم و این پرچم را بر زمین نگذارم.
این ایثارگر روزهای خون و شهادت درباره تفاوت پرستاران مرسوم و امدادگران در خط مقدم نبرد گفتند: فضای مرسوم آموزش پرستاری در دانشگاهها با مهارتهای مورد نیاز در میدان نبرد متفاوت استو لازم است که این امدادگران از مهارتهای بیشتر نسبت به پرستاران مرسوم برخوردار باشند. در شرایط جنگی و در نجات انسانهای مجروح تفاوتی میان امدادگرن مرد و زن وجود نداشت و به نسبت موقعیت هر امدادگری که از شجاعت بیشتری برخوردار بود دل به دریا زده و به عرصه وارد میشد.
زهرا سیاهپوست در مرور خاطرات دوران امدادگری خود گفت: ما اولین گروهی بودیم که در عملیات خیبر و بدر با مجروحان شیمیایی روبهرو شدیم. مجروحانی که بیشترین آمار شهدا را به خود اختصاص دادند. مجروحیت شیمیایی که بر روی پوست، ریه، چشم، اعضای و جوارح مختلف افراد تاثیر گذاشته بود، علاوه بر وحشت شدیدی که بین مردم و کادر درمان ایجاد کرده بود، به صورت کامل برای ما شناخته شده نبود. تا جایی که ما در مواجهه با خیل کثیر مجروحان برای رسیدگی به افراد بدحالتر از افرادی که حال نسبتا بهتری داشتند کمک میگرفتیم.
این ایثارگر دوران دفاع مقدس در ادامه صحبتهای خود به دوران خدمت در بیمارستان شهید کلانتری دزفول اشاره کرده و گفت: در این دوران علاوه بر خدمات درمانی، در ساعات استراحتمان به قسمت رختشوی خانه بیمارستان مراجعه کرده و به مادران و خواهرانی که در حوض خون معروف به شستشوی لباسها و پتوهای رزمندگان کمک میکردیم.
زهرا سیاهپوست در پاسخ به سوال مجری رویداد پیرامون پوشش پرستاران در دوران دفاع مقدس گفت: ما در این دوران با وجود حجم بالای کار و اضطراری که در این شرایط وجود داشت همچنان با پوشش کامل چادر فعالیت میکردیم و به مسئولین وزارت بهداری ثابت کرده بودیم که پوشش ما خللی در بهداشت فضای درمانی ایجاد نمیکند. انتخاب پوشش چادر حین درمان مجروحان درخواستی بود که از سوی رزمندگان نیز مطرح شده بود.
معصومه الهی کارشناس سنما و پژوهش هنر، میهمان ویژه سومین بخش از این رویداد بود که موضوع بازنمایی زنان در آثار سینمای دفاع مقدس را مورد بررسی قرار داد. این کارشناس هنری درباره اهمیت و ضرورت بازنمایی زنان در سینما گفت: با توجه به شان الگوسازی سینما و ظرفیت این ابزار رسانهای و جایگاه دفاع مقدس در اعتقادات و فرهنگ ما که زمینه بروز عالیترین فضایل اخلاقی و ظهور استعدادهای انسانی ایجاد کرد؛ اهمیت بازنمایی زنان در این عرصه مشخص میشود. ما شخصیتهای زیادی داشتیم که از روستاهای دورافتاده وارد فضای دفاع مقدس شدند و مثل حاج قاسم سلیمانی به قهرمانان ملی ما تبدیل شدند. با توجه به شرایط کنونی ما باید بارها و بارها به تبیین این فضا بپردازیم تا ظرفیتهای این فضا بیش از پیش جلوهگر شود.
معصومه الهی در مرور الگوی زن تراز انقلابی در سینمای دفاع مقدس گفت: وقتی فضای دفاع مقدس افرادی چون حاج قاسم سلیمانی را تربیت کرده، قطعا برای تربیت بانوان نیز فضاسازی کرده است. اما اینکه سینما تا چه اندازه توانسته این فرایند را الگوسازی کند باید مورد بررسی قرار گیرد.
این کارشناس پژوهش هنر در بیان این فرایند گفت: در دهه اول سینمای دفاع مقدس یا حضور زنان در آثار سینمایی حذف شده و یا به شکلی کلیشهای بازنمایی شده است. ناتوانی و گنگی سینمایی که تنها تجربه سینمای دوران طاغوت را در کارنامه خود دارد، قدرت ترسیم زن انقلابی را در قاب خود ندارد. از این رو نقش سینما در معدود آثار دفاع مقدسی دهه ۱۳۶۰ به نقش نگهداری از خانه و خانواده در شرایط جنگی محدود شده است و در معدود آثاری چون کیمیا به زنان ایثارگر حوزه درمان اشاره میکند.
وی افزود: ورود کارگردانانی که خود دوران دفاع مقدس را تجربه کرده بودند در سالهای پایانی دهه ۱۳۶۰و دهه ۱۳۷۰، به دلیل ناآشنایی این کارگردانان به بازنمایی زنان باز هم جای خالی زنان در آثار سینمایی ژانر دفاع مقدس مشاهده میشود و این تصویر با واقعیت موجود جامعه و نقش زنان در عرصه های مختلف دفاع مقدس تفاوت جدی دارد.
الهی در ادامه بیان کرد: آثاری مانند کیمیا، هیوا و نجات یافتگان اولین آثاری هستند که به بازنمایی شخصیت زنان در دوران دفاع مقدس میپردازد. در دهه ۱۳۸۰بیشتر آثار ژانر دفاع مقدس به فضای ضدجنگ نزدیک میشوند. فیلم میم مثل مادر اولین فیلمی است که به یک جانباز زن میپردازد. با اینکه وجه رمانتیک این فیلم به ابعاد دیگر غالب هست و ما تصویر چندانی از کنشگری زنانه را در این فیلم نمیبینیم اما باز هم این ورود جدی در نقشهای دیگر زنان در خور توجه است.
این کارشناس سینما با اشاره به اینکه تا پایان دهه ۱۲۸۰ جای خالی خاطرات و روایات تاریخ شفاهی زنان از دوران دفاع مقدس در فضای ادبیات و دفاع مقدس به شدت مشاهده میشود، گفت: کتاب «دا» از اولین آثاری است که پیرامون خاطرات یک بانوی راوی در این سسالهای پایانی دهه ۱۳۸۰به رشته تحریر در میآمده و جریانساز شد. استقبال بسیار از این کتاب توجه متصدیان امر را به خاطرات بانوان جلب کرد. تاثیرات این جلب توجه در سینمای دهه ۱۳۹۰ظهور بروز پیدا کرده و در آثار فیلمسازانی مثل نرگس آبیار و منیر قیدی و آثاری چون شیار ۱۴۳ و ویلاییها و دسته دختران در سال ۱۴۰۰ نمود پیدا میکند. افزایش حضور بانوان در عرصه نویسندگی آثار روایی و در پی آن ورود کارگردانان زن در تولید این آثار تاثیر مستقیم داشته است.
الهی در توصیف وضعیت کنونی سینمای دفاع مقدس و راه برون رفت از این فضا گفت: حجم بالای آثار مکتوبی که دردهههای اخیر به قلم نویسندگان جاری شده است ظرفیت بالای بازنمایی زنان در آثار دفاع مقدس را ثابت میکند و جای خالی آن بر روی پرده سینما برجسته میکند. هرچند فقدان آثار مستندی مثل روایت فتح که به حضور زنان در عرصه دفاع مقدس پرداخته باشد و عدم آشنایی اغلب کارگردانان با تجربههای زیسته و فاصله جهانبینی کارگردانان از حقیقت دفاع مقدس باعث فاصله جدی آثار ژانر دفاع مقدس با تصویر واقعی این دوران شده اما راه برون رفت از این فضای غیر واقعی در آثار ژانر دفاع مقدس پیوند با واقعیت از نظر محتوایی و روایی با آثار مکتوب موجود از وقایع دفاع مقدس است.
نظر شما