کتاب «افسانههای کُردی» از مجموعه «قصهها و افسانههای ایرانی» با بازنویسی شهناز آذرینوش و تصویرگری ساناز کریمیطاری از سوی انتشارات کتابهای قاصدک (واحد کودک و نوجوان مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر) منتشر شد.
افسانههای هر ملت، میراث معنوی آن ملت است که به صورت سینه به سینه و در قالب ادبیات شفاهی منتقل شده است. افسانههای ایرانی، بخش عظیمی از فولکلور غنی ما را تشکیل میدهد و قرنهاست که زندگی و آداب و رسوم جامعه ما ایرانیان با هزاران افسانه و قصه آمیخته است.
در کتاب «افسانههای کُردی» همانطور که از نام آن پیداست، ۱۹ افسانه قدیمی در بین کردها را روایت میکند. نام این داستانها عبارتاند از: «برادر عاقل و برادر دیوانه»، «برا ملک مامه»، «شی و پایمان دهل»، «عارف پینهدوز»، «ملک جمشید»، «ملک خورشید» و... .
در مقدمه این کتاب نوشته است:
«فردوسی در شاهنامه کردها را از نسل کاوه آهنگر میداند. کردها از نژاد آریایی و ایرانی هستند که هرچه درباره کردها بگوییم به پیشینه ایران بستگی دارد و در اصل وابسته به نژاد هند و اروپایی است و مربوط به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح. مادها در قرن هفتم قبل از میلاد به وجود آمدند که به کردها برمیگردند و در بیشتر تاریخها واژه کرد و ماد همرده هم آمدهاند. چنانکه در تورات نیز پشت سر مادیا یا مدی نام کردستان آمده است.
واژه کرد به معنی چرمفروش است و در اوستا به معنی شمشیر و کارد است. کردها یکی از تیرههای نژاد آریایی هستند که از زمان باستان، نامشان در سنگنوشتهها و الواح آشوری، بابلی، سومری و اکدی آمده است و از زمانهای کهن تا کنون این اقوام پیوسته دلیری و شهامت خود را نشان دادهاند. ملت کرد آداب و رسوم مشترکی دارند که در طول تاریخ، فرهنگ ایرانی آریایی خود را حفظ کردهاند و مبارزه طولانی آنها سبب حفظ فرهنگ و آداب و رسوم مشترک و فرهنگ ملی کرد شده است.
داستان، افسانه، ضربالمثل و چیستانهای بسیاری از اقوام کرد به جا مانده است. قدیمیترین کتاب به زبان کردی در قرن دو و سه هجری قمری روی پوست آهو نوشته شده که در خانقاهی در کرمانشاه محفوظ است. داستانها و افسانههای کردی گیرا و شگفتانگیز است که انسان را چنان به خود سرگرم میکند که از رنج زندگی فارغ میشوند و لبریز از نکات ظریف و شوخیهای لطیف است. فولکلور کرد بسیار غنی و وسیع است. اخیرا برخی به جمعآوری گنجینههای فولکلور کُرد اقدام کردهاند که بیشتر از زبان مردان و زنان سالخورده یا از نقالان و آوازخوانان است. در میان کردها داستانهای گیرا و جذابی است که پدربزرگها و مادربزرگها برای بچهها میگفتند.».
قصهها و افسانهها در فرهنگ هر ملتی کاربردی چندوجهی دارند. آنها از طرفی سادهترین و تإثیرگذارترین راه ارتباط و آشنایی ما با جهان هستی و مفاهیم آن هستند و از طرف دیگر نوع نگاه و فرهنگ هر ملت و منطقهای را بیان میکنند. ارزش قصهها و افسانهها سالهاست که در فرهنگ و ادبیات ملل شناخته شده است و پژوهشگرانی در این زمینه مطالعه میکنند و با ثبت و طبقهبندی و تحلیل قصهها به غنای فرهنگ و ادبیات جهان یاری میرسانند.
در ایران نیز افرادی بودهاند که طی سالها به جمعآوری و ثبت قصههای ایرانی توجه کردهاند. تلاش آنها باعث شده هم مجموعهای خواندنی از قصهها برایمان فراهم شود و هم بخشی از میراث فرهنگی ما که نشاندهنده هویت و جهانبینی ماست حفظ شود.
در بخشی از کتاب «افسانههای کُردی» میخوانیم:
در همین نزدیکیها زن و شوهری با خوشی و خوبی با هم زندگی میکردند. خدا به آنها هفت پسر داده بود. ولی همیشه از خدا میخواست یک دختر هم داشته باشند.
به قدرت خدا زن دلدرد شدیدی گرفت و دوا و دکتر هم فایدهای نداشت. هیچکس نمیدانست او چه مریضی دارد. چند ماه گذشت. زن متوجه شد باردار است و به شوهرش گفت. آنها خیلی خوشحال شدند. چند وقت بعد دختری به دنیا آورد.
انتشارات کتابهای قاصدک (واحد کودک و نوجوان مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر) کتاب «افسانههای کُردی» با بازنویسی شهناز آذرینوش و تصویرگری ساناز کریمیطاری را در ۲۰۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و به بهای ۵۹ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما