به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «نامههایی به دانشمند جوان» که توسط مریم برومندی ترجمه شده است اندیشههای فلسفی ویلسون است که در قالب نامههایی به نسل آینده، به روایت در آمده است. ویلسون روایتش را از ۱۴ سالگیاش آغاز میکند زمانی که در بحبوحه جنگ جهانی دوم، تنها یک نوجوان بوده است.
ویلسون در کتابش به موضوعات مختلفی میپردازد از جمله اینکه علم چیست یا فرآیندهای خلاقانه چگونه به انسان در مسیر علم کمک میکنند. او همچنین الگوهای آرمانی یک ذهنیت علمی، هدف غایی زیستشناسی محیطی، نظریه در دنیای واقعی، جستوجوی جهانهای جدید در کره زمین و علم به مثابه دانش همگانی را سوژه روایتهای خودش قرار میدهد.
ویلسون در فصل ریاضیات، این رشته علمی را برای کسانی که میخواهند دانشمند شوند یک هیولا معرفی میکند. هرچند اذعان میکند که اگر چیز زیادی از ریاضیات نمیدانید، شما در جامعه علمی تنها نیستید. این حرف ویلسون نشان میدهد بسیاری از دانشمندان با ریاضیات مشکل دارند و به قول ویلسون کمسواد هستند.
ویلسون هدف از این کتاب و نامهها را کمک به کسانی میداند که میخواهند در زمینه ایدهها و اندیشههای نوین علمی گام بردارند. او در همین مسیر از پروژههای افراطی در حوزه علم نیز نام میبرد مانند تعیین توالی ژنوم انسان، جستوجوی حیات بر روی مریخ و کشف بوزون هیگز که مربوط به شکافتن ذرات و رسیدن به ذرهای بسیار ریز که خداذره نامیده میشد است.
در بخشی از کتاب آمده است: «مسیرهایی وجود دارند که از طریق آن مسائل علمی پدید میآیند و اکتشافات علمی رخ میدهند. دانشمندان و در بینشان ریاضیدانان، یکی از این دو استراتژی را دنبال میکنند. نخست، در ابتدای پژوهش مسئله مشخص شده است و بنابراین در ادامه باید به دنبال راهحل بود. استراتژی دوم این است که پژوهشگر در حالی که به دنبال ناشناختههای قبلی و حتی پدیدههای دور از ذهن هم میگردد، موضوع را همهجانبه نیز مطالعه میکند.»
ویلسون دانش را، شناخت سازماندهی شده و آزمونپذیر درباره جهان واقعی معرفی میکند، آن هم درباره هر چیزی که اطراف ماست و خود ما که عموماً با اعتقادات بیپایان متنوعی که از اسطورهها شکل گرفتهاند، تقابل پیدا میکند. او نقش ساده واژگان را نیز در ایجاد بار علمی برای گزارهها عنوان میکند مثل واژههای فکت، فرضیه و نظریه که به عقیده ویلسون اگر این واژگان را از آزمایش جدا کنیم و تنها از ایدههای انتزاعی حرف بزنیم، معنای تحقیق و پژوهش را از دست دادهایم.
ویلسون میگوید یک دانشمند ایدئال در مراحل اولیه کشف، مثل یک شاعر فکر میکند و بعداً به حساب و کتاب میپردازد. به عقیده ویلسون، درباره علاقه قلبی و بلندپروازی، نیروهایی هستند که ما را به سمت کارهای خلاق میکشانند و همین مسئله درخور ستایش است. او میگوید وقتی یک دانشمند از کشف واقعیتی جدید شادمان است، بخشی از وجودش شاعر است و وقتی شاعری، حقایقی را کشف میکند، بخشی از وجودش، دانشمند میشود.
کتاب «نامههایی به دانشمند جوان» نوشته ادوارد ویلسون، توسط مریم برومندی ترجمه شده و انتشارات فرهنگ نو با همکاری نشر آسیم این کتاب را در ۲۲۳ صفحه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما