سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): این بعثیها بودند که مطمئن به پیروزی، آتش جنگ با ما را شعلهور ساختند و در همان هفتههای نخست، بخشهایی از خاک کشور ما را اشغال کردند. هرچند آنان به اهدافی که در سر داشتند نرسیدند، اما خساراتی پرهزینه را به کشورمان تحمیل کردند. اما ما نیز، چه در روزهای اولیه جنگ – در عملیات کمان ۹۹ – و چه در ادامه درگیریها، چند ضربه سنگین به دشمن وارد کردیم. یکی از این چند ضربه، عملیات مروارید بود که در آبهای خلیج فارس به اجرا درآمد و عملاً نیروی دریایی عراق نابود کرد. این عملیات در ادامه دو عملیات اشکان و شهید صفری طراحی شد و کار ناتمام مانده از آن دو عملیات را تمام کرد.
به روایت محمدرضا نجاری، که خودش در این نبرد حضور داشت «طرح محروم کردن عراق از دو پلتفرم نفتی بزرگ البکر و الامیه در دستور کار نیروی رزمی ۴۲۱ که وظیفه مدیریت عملیاتی منطقه نیروی دریایی به عهدهاش بود، قرار گرفت. قرار شد اول این دو سکو را منهدم کنیم. چون عراق در جنگ از این آن دو سکو هم به عنوان یک مجموعه اقتصادی و هم به عنوان دیدهبان (که از نظر سوقالجیشی هم جای حساسی بود) استفاده میکرد. چون هواپیماهای ما موقع بمباران عراق برای مخفی بودن از دید رادار دشمن در سطح آب پرواز میکردند، این سکوها بسیار جای مناسبی برای شناسایی، اطلاع دادن و آمادگی پدافند بود. با شناسایی که از قبل روی اینها انجام شده بود، قرار شد که ما اینها را به اشغال خودمان دربیاوریم و منهدم کنیم طوری که نتوانند به اهدافشان از بابت شناسایی واحدهای پروازی و حتی سطحی ما برسند.»
او میافزاید: «ما روز قبل از هفتم آذر عزیمت کردیم. البته ما روز قبل از آن رفته بودیم و این سکوها را بمباران کرده بودیم. از لحاظ بهرهبرداری نفتی منهدم شده بودند و نمیتوانستند عملاً صادرات کنند. فقط به عنوان یک سکوی نظامی و دیدبانی و اطلاعاتی استفاده میشد. ما روزهای قبل میرفتیم اینها را بمباران میکردیم و حتی پرچم ایران را روی این سکوها در بلندترین نقطهاش به اهتزاز در میآوردیم و برای ما پرسنل ناوچه پیکان افتخار بزرگی بود.» این دو سکو، نقش مهمی در تعیین برتری یکی از دو طرف درگیر داشت. نیروهای ما پیش از آن چند بار این دو سکو را هدف گرفته بودند «منتها بعد از مراجعت ما با توجه به مسافت کمی که بین بندر امالقصر و این دو تا سکو وجود داشت، مجدداً اینها میآمدند خیلی سریع بازسازی و بهرهبرداری مجدد میکردند. یعنی ارزش حیاتیاش این قدر بود. تصمیم گرفته شد که اینها را به طور کلی از حیَز انتفاع ساقط کنند که دشمن نتواند در فاصله زمانی کوتاه مجدداً از اینها بهرهبرداری کند. این بود که عملیات مروارید طرحریزی شد.»
معرفی دو کتاب درباره عملیات مروارید
در کتاب «آب و آتش» که کاری از سید جلال موسویان و مجموعهای از خاطرات دریادلان نیروی دریایی است، روایت مفصلی از این عملیات پیروزمندانه وجود دارد و ماجرا از زبان شاهدان عینی بازخوانی میشود. از جمله ناصر سرنوشت که روایت میکند: «پس از آنکه عراق اعلام کرد که نیروی دریایی و ارتش ایران هیچگونه خساراتی به سکوهای نفتی و مواضع صدور نفت عراق وارد نکرده است، تصمیم گرفته شد تا ضرب شست محکمی به او نشان دهیم و ضمن فلج کردن دشمن بتوانیم چند واحد آنها را نیز تصرف کنیم و نشان دهیم هر لحظه اراده کنیم قادریم حتی با تعداد محدودی از کارکنان این کار را انجام دهیم.»
او از برتری ما در شناسایی مواضع دشمن میگوید، و اینکه در عزممان برای شکستن کمر دشمن در خلیج فارس، چقدر راسخ بودیم. «تصمیم بر این بود که ضربه سنگینی به نیروی دریایی عراق وارد شود. این برنامه که از سوی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران بهطور دقیق برنامهریزی شده بود با همکاری برادران همرزم ما در هوا دریا و نیروی هوایی به اجرا درآمد… بعد از اینکه گروه، مأموریت یافت به اجرای عملیات مروارید بپردازد، مدت زیادی در مواضع عراقیها با بالگرد پرواز میکردیم و مواضع دشمن را از هر لحاظ زیر نظر داشتیم. حتی کوچکترین حرکات دشمن را میتوانستیم تشخیص دهیم که آنان در چه حالی هستند و چه کاری انجام میدهند.»
راوی سپس میافزاید: «به وسیله تعدادی از بالگردهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران روی سکوی البکر عراق پیاده شدیم. به محض پیاده شدن گروه ما، عراقیها که فکر میکردند حمله گستردهای برای تصرف سکوها آغاز شده است، شروع به تیراندازی به سوی ما کردند. اما از آنجا که ما پیش از آن تمام مواضع سکوها و نقاط دشمن را شناسایی کرده بودیم، از زاویهای وارد شدیم که آنها به هیچوجه نتوانستند در مقابلمان مقاومت کنند و با وجود اینکه سکوها را در اختیار داشتند و مجهز به سامانه پدافند ضدهوایی و موشک بودند – البته اینها را که نام میبرم بعد از تصرف سکو به وجود آنها پی بردیم و همه این ادوات و تجهیزات جنگی به تصرف ما درآمد – حتی با همه سلاحها و جنگافزارهایی که داشتند نتوانستند در برابر ما مقاومت کنند.»
در بحث عملیات مروارید، نباید کتاب «عملیات مروارید» را ناگفته گذاشت. این کتاب که چند سال قبل از سوی انتشارات راهبردی نهاجا منتشر شد، مطالعهای جامع و تحلیلی از نبرد مروارید است و از زوایای متعدد، چرایی انجام و چگونگی اجرای آن را بررسی میکند. کتاب در هفت فصل تنظیم شده است و با نگاهی به تاریخ جهان و مرور چند عملیات مشترک هوا – دریا شروع میشود، با درنگ بر جغرافیای خلیج فارس ادامه مییابد و سپس به جوانب گوناگون عملیات مروارید میرسد. این کتاب، بازخوانی یک تجربه است، تجربه عملیاتی موفق که ترکیبی از فداکاری و شهامت و مسئولیتپذیری و دانش نظامی بود. چنانکه در پیشگفتار میخوانیم: «در مقطع حساسی از تاریخ جنگ تحمیلی، شهدای معظم و بازماندگان معزز این عملیات جاودان، تنها با تکیه بر تعهد، عشق به حرفه مقدس نظامیگری و دانش تخصصی خود، آغازگر رویدادی شدند که تا سالیان متمادی به تحقق آرزوهای دشمن در دستیابی به آّبراههای بینالمللی و حفظ رونق اقتصادی وی از طریق دریا خاتمه داد.»
نظر شما