سرویس دینواندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست «اخلاق در فرهنگ ایران زمین» با نگاهی به کتاب «اخلاق در ایران بین زمین و آسمان» عصر سهشنبه ۷ آذرماه، با حضور مقصود فراستخواه جامعهشناس و عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش، فاطمه براتلو عضو هیئت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، پژوهشگر و مدرس و مهشید رضویرضوانی مشاور، مدرس و محقق انیاگرام در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای نشست، مقصود فراستخواه با تمرکز بر نظریه ۹گانه شخصیت، گفت: نویسنده بهعنوان یک محقق میتواند از نقدها استفاده کند، محدودیتهای درک و لایههای در سایه مانده خود را متوجه شود و خود را ویرایش کند. این سومین جلسه نقدی است که برای این کتاب برگزار میشود و برای من بسیار ارزشمند است که دیدگاههای اصحاب علم و خوانندگان را درباره کتاب «اخلاق در ایران بین زمین و آسمان» دریافت کنم. در فصل هشتم کتاب، نظریه ۹گانه شخصیت را مبنا قرار دادهام. در فصول دوازدهگانه کتاب کاربرد نظریات مختلف در عامیلت ایرانیها بررسی شده است. انواع نظریاتی که میتواند توضیحی برای عمل اخلاقی باشد. نظریه ۹گانه شخصیت یکی از این نظریهها برای توضیح عمل اخلاقی است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه اخلاق یک احساس تعالی یافته است، تصریحکرد: فصل هشتم با این فرض آغاز شد که اخلاق سطح بلوغیافته رنجها و شادیهای ما است. به این پرسش پاسخ داده شده که چطور هم شادیها هم رنجها اگر به بلوغ برسند شادیها و رنجهای اخلاقی خواهند شد. اخلاق چیزی بیشتر از خوشحالی به ما میدهد. با این فرض درباره اخلاق، نظریه ۹گانه شخصیت توضیح میدهد که اخلاق چطور ساخته میشود. اخلاق از طریق آشنا شدن تن و ذهن و دل ساخته میشود. درواقع یک هارمونی خلاق و سازنده و با ارزش و پایدار که بین دل و ذهن و جسم اتفاق میافتد. این نظریه با این فرض اخلاق را کیفیتی میداند که در ذهن و دل اتفاق میافتد. بهطور مثال، ذهنیت حقوق بشری من احترام به غیر دارد، احساس میکنم هر انسانی صرفنظر از دین، مذهب و نژاد محترم است. این یک نگرش است. بعد بالهای عواطف و احساسات هم پرورش پیدا میکند و این حس را منتقل میکند که دیگری را باید دوست داشت. این همان نوع دوستی است، یک احساس تعالییافته و به بلوغ رسیده است. بعد از ذهن و دل یعنی باور و احساسات با هم به تن و جسم کمک میکنند تا اقدام به نوعدوستی کند، سعی کند از رنجهای بشری و آلام انسانی بکاهد. اخلاق در پایه اولیه یک هارمونی بین ذهن، تن و دل است که به تعالی میرسد. این نظریه انیاگرام این سه را مرکز تفکر و معنا قرار داده و سعی کرده حالات مختلف شخصیت انسان را توضیح دهد. در سطح منتال تفکر، در سطح اموشنال feeling و در سطح فیزیکال doing داریم. جوانح ما حرکت میکند، باور میکنیم احساسات ما پرورش پیدا میکند دست و پا و بدن ما هم عمل میکند.
این محقق با عنوان وجود هزاران ترکیب شخصیتی، گفت: این نظریه توسعه پیدا کرده و به مدلی رسیده است که ۹ شخصیت را از ترکیبات مختلف کیفیت ذهنی توضیح میدهد. اخلاق یک کیفیت انسانی است. اخلاق از تولید مکرر کیفیت بهوجود میآید و یک کیفیت انسانی است وقتی تحلیل میکنیم بعد ذهنی، عاطفی و عملی دارد. بهنوعی بعد کنشمندانه دارد. از ترکیبات این تولید مکرر کیفیت در ذهن ما احساسات پروش یافته، ذهن بلوغ رسیده و بدن آماده عمل، حالات مختلف شخصیتی ما را شکل میدهد. ۹ تیپ شخصیتی توضیح داده شده و در مقیاسهای بزرگتر اجتماعی بر حسب کم و کیف و اندازه این ترکیبات بازمتنوع میشود. در واقع ۹ شاکله شخصی نام برده شده اما از ترکیبات اینها ۹۰۰ مدل شخصیتی شکل میگیرد.
فراستخواه ادامه داد: بهنظر میرسد هر یک از ۹ حالت هم میتواند موهبت باشد هم میتواند چالشهایی را ایجاد کند. ابتدا شخصیت خود را بشناسیم معرف نفس پیدا کنیم بعد مهربانانه آن را پرورش و تعالی دهیم. سپس ببینیم اطرافیان چه شخصیتی دارد و کمک کنیم او هم در آن شخصیت تعالی پیدا کند. درواقع انسانی برای خویشتن باشیم نه برعلیه خویشتن. نقطههای مثبت این شخصیت را بشناسیم و پرورش دهیم و نقطههای ضعف را بهبود دهیم. پس هر تیپ شخصیتی یک حد نرمال دارد که میتواند در خدمت بهبود حیات فردی و اجتماعی باشد. یک نقطههای اوج و بلوغ یافته دارد که باید به آن رسید. هر شخصیتی یک معرضها و ریزفاکتورهایی دارد. هر شخصیتی یک زمینه هیجانی و یک کانون توجه متفاوت دارد. کانونهای زمینههای رفتاری هم متفاوت است. معرفت نفس کمک میکند بفهمیم چه شخصیتی داریم و چه زمینهها و معرضهایی داریم. هر شخصیتی زمینههای مختلفی دارد. زمینههای تاریکی، کانون توجه، زمینههای رفتاری نقطههای کور هر شخصیت متفاوت است. ۹گانه شخصیت به ما کمک میکند بفهمیم چه شخصیتی داریم، چه زمینهها معرضها و چه کانونهایی دارد.
او با بیان اینکه شخصیت اصلاحگر کمالطلب، گشادهدست یاریگر، پایکار، درخودفرو رفته رمانتیک، مشاهدهگر تحلیلگر، پیجو و شکاک، شیدا هواخواه، جلودار و چالشگر، سازگار و میانجیگر ۹گانه تیپهای شخصیتی هستند، افزود: از ترکیب این شخصیتها خود هزار ترکیب ایجاد میشود. مهم این است که آن فرشته درونی خود را آزاد کنیم. ما پارهای از خدا هستیم، مهم این است که فرشته و اهریمن درونی خود را پیدا کنیم. پس وقتی ذهن و دل و تن در یک ترکیب خلاق و سازنده به سطحی از بلوغ هارمونیک میرسند شخصیت پایدار میشود و این اخلاق است و بهنوعی با همه وارد یک صلح و پایداری میرسیم. این یک نیکبختی و موهبتی است که از تولید مکرر کیفیت به وجود میآید.
فراستخواه در توضیح شخصیتها، عنوانکرد: تیپ یک، شخصیت اصلاحگر است، احساس میکند آمده که جهان را اصلاح کند و به نوعی در او کمالگرایی وجود دارد. زمینه هیجانی شخصیت اصلاحگر این است که زمینه برآشفتن دارد که خود میتواند هزار معرض اخلاقی ایجاد کند. بسیاری از این جهنمهایی که ما در آن میسوزیم از بهشتهایی است که کمالطلبها میخواستند ایجاد کنند، شخصیت اصلاحگر به هر جا مینگرد عیب و نقص نمیبینید در زمینه رفتاری خود رنج میبرد. نقطه کور این شخصیت این است که نمیتواند طیف خاکستری را ببیند، نیمه تاریکش بر ضد خویشتن بودن است و نیاز به کامل شدن دارد. در کتاب توضیح داده شده که چطور از زمینههای هیجانی خوب استفاده شود از کانون توجه چطور بهرهبرداری کند. زمینههای رفتاری خود را پیشبینی کند و بداند چه چیزهایی را در این عالم نمیبیند. از نقاط قوت این شخصیت میتوان به مسئولیتپذیری، فعال بودن و تحولخواه بودن اشاره کرد. از نقاط نیازمند بهبود این شخصیت میتوان رفتارهای ایرادگیر، قضاوتگر، کنترلکننده و مداخلهجو را نام برد.
او با بیان اینکه تیپ شخصیتی دوم، گشادهدست، یاریگر و کمککننده است، گفت: زمینه هیجانی آنها افتخار و سرافرازی است. کانون توجه آنها دیگران هستند و نیازشان این است که همیشه مردم به آنها نیازی داشته باشند تا به آنها کمک کنند. زمینه رفتاری آنها دستودل بازی است. در نقطهکور خودشان را نمیبینند. در نیمه تاریک معمولاً نیاز به توجه دارند. اجتماعی و خونگرم هستند. انرژی مثبت داشته و پشتیبان هستند. نقاط نیازمند بهبود تعارفی و اسیر محبت هستند احتیاج به تایید دارند فریبا و اغواگرند. در وضع نرمال باید برونگرا باشند، انجمنآرا باشند. تیپ سوم؛ تیپ پایکار است. کسی که کار را به جایی میرساند. زمینه هیجانی اینها غیرت است. در کانون توجه خود نیاز به موفقیت دارند. ایرانیان جزو بیشترین ملتهایی هستند که میل به موفقیت دارند. زمینه رفتاری این شخصیت توفیقطلب است. در نقطهکور زندگی را فراموش میکنند. از نیمه تاریک خود احساس ناامنی دارند و همین باعث ایجاد معرضهای اخلاقی میشود. نقاط قوت در دستاورد پاسخگو نیازمند به بهبود حذف دیگران بیرحمی جاهطلبی است، همانجا که میگوییم در وجود هر کدام از ما اهریمنی است. شیطان در جزییات است همینجا یعنی اهریمن میتواند با من رشد کند.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با این توضیح که شخصیت چهارم، در خود و رمانتیک است، ادامه داد: زمینه هیجانی آنها ذوق است. کانون توجه آنها خاص بودن، زمینه رفتاری آنها درونگرایی است و در نقطه تاریک جهان بیرون از خود را نمیبینند. نیمه تاریک آنها فرار از واقعیتهاست. شخصیت پنجم، شخصیت مشاهدهگر و تحلیلگر است. زمینه هیجانی آنها تنش فکری است. کانون توجه آنها تحلیل و زمینه رفتاری آنها تردید است. نقطهکور آنها واقعیت است و در نیمه تاریک خود را عاقل و دیگران را نادان میدانند. تیپ شخصیت ۶ عیبجو و شکاک است. زمینه هیجانی اطمینان کانون توجه آنها جزییات است زمینه رفتاری وفا است و نقطه کور آنها نگرانی است.
او با توجه به زمان نشست، مخاطبان را برای معرفی تیپ شخصیتی، ۷، ۸ و ۹ به مطالعه کتاب دعوت کرد.
انیاگرام یا ۹ گانه ظرفیت دارد به بداخلاقیهای مدیریتی و سازمانی بپردازیم
سپس فاطمه براتلو، با تمرکز بر اخلاق در سازمانها صحبت خود را آغاز کرد و گفت: یک ایدهای درباره بداخلاقیهایی که در سازمانها رخ میدهد در ذهن داشتم و مطالعه کتاب «اخلاق در ایران بین زمین و آسمان» این جسارت را به من داد که مبتنی بر آن یک طرح پژوهشی را در این باب مطرح کنیم و امیدواریم بتوانیم در حد وسع کاری انجام دهیم. کلیکاور، کتابی دارد که در آن بحثی با این مضمون مطرح میکند که چطور با وجود این همه اهتمامی که نظام مدیریت براخلاق دارد بازهم اخلاق مدیریت و اخلاق سازمان با هم میجنگند. او تمام مکاتب هنجاری اخلاق را بررسی کرده، نظرات اخلاقی کانت، هگل و ارسطو را مورد بررسی قرار داده است و در نهایت اینگونه برخورد میکند که جنس اخلاق و اهداف سازمان و دانش پیرامون آن با جنس مدیریت و اداره امور و دانشی که پیرامون آن شکل گرفته است دو مقوله جدا از هم هستند و گویی این دو هیچگاه در کنار هم سازگار نخواهند بود.
او با بیان اینکه کلیکاور راهحلی را پیشنهاد میدهد و آن راهاندازی تشکلهای برون سازمانی است که عاملیت همه شهروندان در آن نقش ایفا کند، اظهارداشت: در واقع ما اخلاق را نهتنها برای فرد و گروه بلکه میتوانیم سازمانها را متصف به شخصیت اخلاقی بدانیم یا ندانیم، به نظر میرسد اگر سازمان را متصف به شخصیت فرهنگی و اخلاقی بدانیم چه بسا نباید بگوییم اخلاق مدیریت یا اخلاق سازمان چون چیزی که در دانش مدیریت درباره این اخلاق وجود دارد متفاوت است.
این استاد دانشگاه با شرح سه شکل از انجام کار، توضیح داد: گاهی ما با شغل یا job مواجهیم که افراد برای رفع نیازهای اقتصادی به آن تن میدهند. گاهی ما با حرفه یا career مواجه هستیم که افراد چیزی بیشتر از معیشت اقتصادی را در آن میجویند. در وضعیت سوم تامس مور که به حکمت شرقی هم علاقه داشته، مولوی و حافظخوان بوده است و میگوید در این شکل آدمها بر اساس ندای درون و رسالت درونی خود به سمت کار یا وظیفه میآیند و دریایی از معنا را رقم میزنند. سازمان اخلاقمند، سازمان بهمثابه انسان هوشمندی است که عاملیت دارد و میتواند صاحب اخلاق باشد و با عاملان انسانی خود اخلاق را جدایی از منشورها رقم بزند سازمان اخلاقمند خواهد بود. این نیاز، ابزاری میخواهد که ریشه در حکمت و میراث ما دارد. انیاگرام یا ۹گانه شخصیتی میتواند این ظرفیت را داشته باشد که ما از این منظر به بداخلاقیهای مدیریتی و سازمانی بپردازیم.
انیاگرام در جهان امروز
در ادامه مهشید رضویرضوانی سخنانش را با تعریفی از انیاگرام آغاز کرد و گفت: دانش انیاگرام بهعنوان رویکرد نوین امروزی خود در هر کاربردی بسان ابزاری در هر حوزه علوم انسانی هنری تا پزشکی؛ از حل مناقشات پرسنلی پست آمریکا تا تحلیل رفتار رهبران جهانی توسط سازمان سیا بر حوزه مطالعه بر شخصیت و هویت در علوم انسانی است که به دانشی کهن در شرق بر میگردد. انیاگرام با ریشههای کهن خود با عنوان sufi enneagram بهویژه در آمریکا است و با نقش پررنگ حکمای ایرانی آن، به ویژه خواجه نصیرالدین طوسی با عنوان «نهگانه ایرانی» شناخته میشود و بهدرستی شرح کامل مبتنی بر فضایل اخلاقی اصلی است.
رضویرضوانی با اشاره به ریشه و مسایل روانشناسی، توضیح داد: ساموئل بندک ساتیلوس رواندرمانگر، محقق و مولف، در مقدمه مفصل از کتاب «نهگانه ایرانی» لاله بختیار بر شرح مفصلی بر منشا سنتی انیاگرام میگوید: «گرچه انیاگرام یک نماد جهانی است و ریشههای خود را در چند منشا متفاوت مییابد ولی منشا اولیه آن در مشرب باطنی اسلام یافت میشود. نهگانه را بهمثابه یک نماد معنوی در ارتباط با الهام الهی ببینید». در جای دیگر توضیح میدهد که هر یک از ۹ نقطه نماینده یکی از افرادی هستند که بالاترین مرتبه الهی در به ظهور رساندن صفات عالیه اخلاقی خود همت داشتهاند.
او در توضیح تیپهای شخصیتی، تصریح کرد: هر تیپ شخصیتی انیاگرام نسبت به رفتار، احساس و فکر خود در هر سه مرکز ادراکی، مقاومت منفی نسبت به تغییر دارد. تیپهای شخصیتی را اگر در حالت تثبیت شده خود مدنظر قرار دهیم، این وهم و خیال پیش میآید که باید همین صفت باشند و فراموش میشود که آنها تجلیگر صفات الهی هستند. در این حالت، آنها را منشا قرار خواهیم داد عوض اینکه به آنها بهمثابه حامل و ناقل نگاه کنیم که میباید از این طریق، صفات الهی بر زمین به ظهور برسند. به طریقی که این امر ویژگیهای هر تیپ شخصیتی و منشا رنج بیپایان آنها را بیان خواهد داشت.
این پژوهشگر با تاکید بر ریشهیابی فرهنگ برای اخلاق، گفت: اودهان و دیراد و همکارانش در پژوهشی بر همین فضایل اخلاقی در علوم اجتماعی که در کشورها داشتهاند، اظهارکردند: «سهم عمده منابع یک سازمان نیز معطوف به ترکیبی از شخصیتهای انسانهای متنوع درون جامعه است که باید افرادی با انگیزه و اخلاقمدار، متعهد و مسئول باشند تا در تخصص خود، اما با دیدگاهها و کنشهای متفاوت، در حین کار و تعامل با هم و مراجعین خودشان، رفتار مطلوبی را دنبال کنند. نکته مهمی که در اهمیت موضوع فضایل در فرهنگها بهمثابه یک مسئله ملی یا فراملی مورد توجه قرار گرفته است. کشورهایی در این میان به اهمیت فضایل اخلاقی در علوم اجتماعی معاصر پرداخته و کشورهایی که از نظر فرهنگی به هم وابستهاند، در ارتباط با فضایل اخلاقی نزدیک به هم هستند». اودهان و همکارانش ضمن توجه به اهمیت و ضرورت و استعدادهای فردی در نهادها و سازمانها موضوع درک از فضایل اخلاقی را معطوف به فاکتورهای فرهنگی هر جامعه و جوامع دارای مشترکات فرهنگی میداند.
او ادامه داد: از نظر دکتر میاس کننس، در مقالهای با عنوان «سازمانهای فضیلتمدار»، «فضایل اصلی و تفکر اجتماعی کاتولیک و شناخت و بررسی آن در مدیریت MBI، به اهمیت این موضوع میپردازد که چگونه باید استراتژیهایی را در سازمان ها با در نظر داشتن آموزش اصول اجتماعی کاتولیک و همراه با فضایل اصلی در برنامههای کوتاهمدت مورد توجه قرار داد». و این یعنی هر جامعه متناسب با ارزشهای خودش باید این فضایل را لحاظ کند.
رضویرضوانی با اشاره بهنظر فردریک کوئن در پرسش از کیستی و چیستی فرد، افزود: انیاگرام و تیپهای نهگانه هم میتوانند بهطور آگاهانه یا ناخودآگاه بهعنوان شکلی از هویت جمعی عمل کنند. این حس تعلق لزوماً بد نیست و ما باید از تاثیر مثبت آن قدردانی کنیم اما در عین حال هم باید از نیازهای اساسی برای جستوجوی این تعلقخاطر آگاه باشیم و تاثیرات این هویت جمعی را بر فرد درک و نیز برخی موانع و اشکالات را شناسایی کنیم. ادراک «خویشتن» را میتوان بسیار ساده کرد و بهبیانی از تیپ شخصیتی خود که بهنحوی گویی مغشوش هم باشد و همین درک را هم میتوان در قبال دیگران و خلقیات جامعه بهکار برد اما در درک کافی از این ماهیت باید محیط و فضای فرهنگی و ایدئولوژیک، ژنتیک، رفتار والدین، حالات مربوط به کهن الگوهای یونگی را در نظر داشت.
این محقق و مدرس انیاگرام درباره فرایندهای احیای خویشتن فرد، اظهارداشت: فرناندز کریستلیب سیاستمدار، در جستوجوی هدف خود علوم قدسی فرهنگها و اجتماعات گوناگون را مورد کاوش و بررسی قرار میدهد که از کلدان و بابل تا عبریان و یونانیان را در برمیگیرد. او این نماد و ویژگیهای آن را در میان تصاویر میانجی که در طول هزار سال انتشار یافتهاند قرار میدهد تا حوزههای متعالی و جاودان را به هم مرتبط سازد و یا همانطور خود میگوید میخواهد تا به امری مطلق بازگردد. گرچه فرناندز کریستلیب جوانب و ابعاد افقی نماد انیاگرام را نادیده نمیگیرد، و بهعنوان مثال به سودمندی آن در تبیین و تعریف تیپهای شخصیتی و «فرآیندهای احیای خویشتن فرد»، سمت و سوهای مرتبط با یکپارچگی و عدم یکپارچگی آن نظر دارد، ولی با تمام قدرت ما را به معانی متافیزیکی و معنوی آن ارجاع میدهد. تاکید دوباره او بر حوزه متعالی بهزعم من استقبالی است برای رشد. این رویکرد انیاگرام را در قالب یقینی متافیزیکی ثابت میکند و نقطه نظری عینی را به دست میدهد که از آن نقطهنظر میتوان پدیدههای متغیر روان را مورد مشاهده و ارزیابی قرار داد.
رضویرضوانی با تاکید بر کاربردی و مدرن بودن انیاگرام و ارتباط مستقیم آن با رویکرد نهگانه ایرانی، گفت: رویکرد انیاگرام مدرن، رویکردی کاربردی و سودمند است که بهواسطه ابتکار و نوآوری بسیاری گسترش یافته و در نگاه به ریشههای آن حاکی از منبع الهی خود مبتنی بر مفاهیم و معانی عمیقی دور گشته و منابع حاکی از آن است که اتحادی دوباره را با هویت برتر و ذات متعالی و متمایل به فضایل را دارد. رویکرد نهگانه ایرانی ن ضمن برخورداری از همان ظرفیتهای انیاگرام، متعهد و متضمن بر همان سنت حکمی و الهی با فرهنگ ایرانی است. از چند هزار سال پیش حکمای ایران باستان و تاکنون حکماً و عرفای مسلمان در نگاه خود معطوف به جنبههای مختلف عقل، نفس و جسم در فرد بوده و حتی توان تبیین علاوه بر فرد و نهادهای اجتماعی منش ملی و خلقیات روحی و اخلاقی هر ملیتی را در نظر دارد.
او بهنقل از سیدحسین نصر از محققین برجسته بر اسلام و مطالعات تطبیقی در احیای انیاگرام سنتی، نهگانه ایرانی بر کار لاله بختیار، گفت: خاستگاه انیاگرام (نهگانه) در شفای اخلاق و تمرینات معنوی سنت اسلامی کاربرد دارد. این کاربرد در بافت خود بهنام «فتوت» است که در زبان فارسی «جوانمردی» نامیده میشود. سنت معنوی و پویا که لاله بختیار نهتنها به منشا تاریخی انیاگرام بر آن همت داشت که بسان ابزاری برای شفای روانی و اخلاقی و رشد معنوی است. اثری کاربردی برای کسانی که از انیاگرام استفاده عملی میکنند و افرادی که بهدنبال شفای اخلاق و روانی هستند. پیامی ارزشمند بدین مضمون که فنون سنتی اصول و نمادها همواره متضمن ارزش ذاتی است و ریشه در حقیقت دارد و معنا و اثر خود را در جهان معنوی و پویا داشته و میتواند از چنین جهانی به جهان دیگر منتقل شود.
نظر شما