پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۴
ادبیات معاصر و کلاسیک روسیه را نباید با هم مقایسه کرد

مازندران-مترجم آثار ادبیات روسیه گفت: ادبیات معاصر و ادبیات کلاسیک را نمی‌توان با یکدیگر مقایسه کرد و معتقدم که مقایسه این دو مقطع از ادبیات روسیه، مقایسه ناجوانمردانه‌ای است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، آبتین گلکار عصر پنجشنبه در نشست عصری با ادبیات روسیه به بهانه انتشار کتاب «من آدم کشته‌ام» در کتاب سرو، اظهار کرد: در ادبیات روسیه این سوال قابل اعتنا وجود دارد که چرا بعد از غول‌های بزرگ داستان‌نویسی، چهره‌های اینچنینی بازتولید نشده‌اند.

وی با بیان اینکه بعد از انقلاب روسیه، سبک‌های رئالیستی وارد ادبیات این کشور شد و نویسندگان سبک‌های یکسانی را دنبال می‌کردند، افزود: در این مقطع با نویسندگان مهاجری هم مواجه هستیم که آثار آنها پس از مرگ نویسنده منتشر شده و به شهرت می‌رسید.

این مترجم گفت: نویسندگان جدید روسیه گویا در حال بازگشت به سبک رئالیستی و سنت نویسندگان بزرگ هستند و این موضوع در کتاب «من آدم کشته‌ام» قابل مشاهده است.

گلکار با اشاره به اینکه در آثار قرن نوزدهم نویسندگان روسیه، انسان دارای قدرت است و سعی می‌کند برای آرمان‌هایی که دارد تصمیم بهتری بگیرد، تصریح کرد: در نویسندگان قرن بیستم روسیه این موضوع را به شکل معکوس می‌بینیم و شخصیت‎‌ها در رمان، تنها هستند و اندیشه اصلاح، تغییر و مبارزه ندارند.

وی با بیان اینکه ادبیات روسیه همواره اسامی بزرگی را یادآوری می‌کند، ادامه داد: ادبیات معاصر و ادبیات کلاسیک را نمی‌توان با یکدیگر مقایسه کرد و معتقدم که مقایسه این دو مقطع از ادبیات روسیه، مقایسه ناجوانمردانه‌ای است.

این مترجم با اشاره به اینکه حداقل ۱۰۰ سال از زمان آثار نویسندگان کلاسیک گذشته و در آن مقطع از آزمایش، موفق بیرون آمدند و چه بسیار نویسندگانی که در همان مقطع باقی ماندند و امروز نامی از آنها نیست، خاطرنشان کرد: داستایوفسکی و تولستوی را می‌توان با یکدیگر مقایسه کرد و مقایسه آنها با نویسندگان معاصر روسیه، درست نیست.

ادبیات معاصر و کلاسیک روسیه را نباید با هم مقایسه کرد

گلکار با بیان اینکه ادبیات کلاسیک و معاصر روسیه را باید مکمل یکدیگر دانست، اظهار کرد: اینها رقیب هم نیستند و هر کدام وظیفه خود را دارد، ادبیات کلاسیک به موضوعات جاودانه بشر می‌پردازد که دغدغه ملت‌های مختلف است اما در داستان‌های نویسندگان معاصر، مسائل روز مورد توجه قرار می‌گیرد که در روزگار خود، خوانده می‌شوند و شاید نگاه درست‌تری از جهان ارائه کنند.

وی افزود: ماندگاری ادبیات روز جهان اگر به ارزش ماندگاری ادبیات کلاسیک نباشد کمتر از آن هم نیست.

پیشگامی ایران در ادبیات پست مدرنیسم نسبت به روسیه

این پژوهشگر زبان و ادبیات روسی با بیان اینکه در مورد ادبیات پست مدرنیسم، وضعیت روسیه مانند ایران است، گفت: در زمینه پست مدرنیسم در اروپا آثار خوبی نوشته شده و در دیگر مناطق، نویسندگان بیشتر جذب ظواهر آن شده و وارد محتوا نشده‌اند.

گلکار با اشاره به اینکه بنیان فکری که منجر به تولید اثر با سبک پست مدرنیسم شد پذیرفتن دیگری و اقلیت‌ها بود، تصریح کرد: البته در این زمینه از روس‌ها جلوتر هستیم چون پذیرفتن دیگری و اقلیت‌ها در روسیه هنوز قابل قبول نیست.

وی با بیان اینکه داستایوفسکی را می‌توان پیشگام در ادبیات پست مدرنیسم دانست چون در آثار او شاهد تکثرگرایی و چند آوایی هستیم، ادامه داد: این نویسنده ایده جالبی را مطرح می‌کند که در روزگار ما نوعی چراغ راه است اینکه نظم جهان را به همین شکلی که قرار دارد باید پذیرفت.

این مترجم با بیان اینکه بر این اساس، باید پذیرفت شر در دنیا وجود دارد، خاطرنشان کرد: داستایوفسکی و تولستوی در آثار خود می‌گویند برای مقابله با شر نباید از شر استفاده کرد بلکه باید با نیکی، شر را از بین برد که البته کار سختی است همان کاری که «سونیا» در رمان «جنایات و مکافات» انجام داد و با نیکی و همدردی، «رودریون رومانویچ» را هدایت کرد که به قتل اعتراف کند.

گلکار با اشاره به اینکه در رمان «ابله» هم شاهد چنین ایده‌ای هستیم، اظهار کرد: «پرنس میشکین» از نظر اطرافیانش فردی دیوانه و ابله است و او وقتی نمی‌تواند بر روی نزدیکان خود و جامعه اثرگذار باشد، این اثرگذاری را با مهربانی بر روی کودکان به جا می‌گذارد.

وی افزود: جهان برای رهایی از شر باید به سراغ این راه برود چون راه‌های دیگر پاسخگو نیست.

استادیار دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه پست مدرنیسم نوعی واکنش به جنگ جهانی بود و عقل‌گریزی که در پست مدرنیسم شاهد هستیم در واکنش به مسائل جنگ است، گفت: برای داستایوفسکی، قلب پاک مهم بود و این را در آثار پست مدرنیسم می‌بینیم که عقل نمی‌تواند همه جا راهگشا باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها