سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - امیرعباس شاهسواری، نویسنده و فعال حوزه کتاب: حوزههای علمیه را از قدیم، مردم به آزادی انتخاب اساتید و شاگرد پروری اساتید و مباحثات آن و… میشناسند و امروز این همه ساختارگرایی بوروکراتیک برای این سنتها، سمی بس مهلک است. در این زمانه که مسئولین حوزه به سمت دانشگاهی شدن میروند و پیوند حوزه و دانشگاه را، اندماج این دو نهاد علمی تفسیر کردهاند.
مردی همچون استاد محمد حسن ربانی این وسط ایستاده است و با قلم و تدریساش به ما یادآوری میکند که این سنتها، خود اصالت دارند. او در کتاب «سنتهای کهن حوزه علیمه» به ما و مسئولین حوزه، یادآوری میکند که سنتهایی همچون تقریرنویسی و مباحثه چه اصالتی داشتند و که خروجی آنها علمایی دست به قلم و نویسنده و صاحب سبک در خطابه و کلام می شدند.
ایشان سنت، گعدههای علمی اساتید و طلاب را پس از درس به ما یادآوری میکنند که اگر به زبان امروز بخواهیم تفسیراش بکنیم، میشود کرسیهای آزاداندیشی، فقط آن زمان هر روز بعد از کلاس این اتفاق میافتاد و آنقدر فضا صمیمی بود که آن وسط همه دور استاد مینشستند و چایی میخوردند و بحث علمی میکردند که غالباً خروجیهای علمی شگرفی از آن بیرون میآمد اما امروزه این نشستها شاید سالی یکبار برگزار میشود که اغلب خروجیهایی ندارد.
وی در این کتاب به زندگی و روش تربیتی مدیر و موسس مدرسه علمیه آیتالله موسوینژاد، اشاره میکند.آیتالله موسوینژاد که در مشهد و نجف اشرف تحصیل کرده بودند به پیشنهاد آن عارف و فقیه بزرگ، میرزا جواد آقای تهرانی، اقدام به تاسیس مدرسه علمیه در مشهد مقدس و در مجاورت حرم امام هشتم (ع) میکنند که منشا برکات بسیاری میشود و حضرات آیات و حججالاسلام مروارید، حسینی شاهرودی، جواد مروی، احمدی، گنجی، درایتی و رییسی (رییس جمهور فعلی) و ربانی بیرجندی، مولف کتاب نیز از شاگردان و محصلین این مدرسه بودهاند.
از اخلاق ایشان این بود که همیشه درس اول را با شاگردان پایه اول را خودشان تدریس میکردند که آداب و ادب نیز به آنها بیاموزند و برای خودشان هم درس تواضع باشد و همیشه در بین طلاب بودند برعکس بعضی از مدیران فعلی مدارس که هیچ درسی به طلاب مدرسه خودشان نمیدهند.
ایشان تألیفات بسیاری (بالغ بر ۵۰ عنوان کتاب) دارند که در تمامی علوم حوزوی از جمله ادبیات، فقه، اصول، تفسیر، رجال و… است. یکی از عناوینی که ایشان بسیار به آن اهتمام ویژه دارند علم تراجم است که شامل زندگی نامه علما است و امروزه کمتر به آن پرداخته میشود.
استاد ربانی بیرجندی در هنگام تدریسشان در فقه و اصول، امکان ندارد که به عالمی برسند و سال وفات آن عالم را یادآوری نکنند و یا نکتهای از زندگی ایشان نگویند.
وی یکبار در درس خود اشاره کرد که یک ماه محرم روی منبر فقط زندگی شهید اول و ثانی را میگفتم (کتابهای این دو عالم شهید، هفتصد سال است که متن آموزشی حوزه علمیه است). میگفتند آنقدر برای مردم جذاب بود که یک مجلس صبح هم برایم در مسجد گرفتند و مردم گفتند این مطالب رو اینجا هم بگویید، و یک مجلس ظهر… اینطور بود که روزانه به چند مسجد میرفتم و در دهه محرم زندگی شهید اول و ثانی را از روی منبر، برای مردم تعریف میکردم.
روایت ها و داستانهای زندگی علما همیشه برای مردم جذاب بوده است و میتواند دستمایه بسیار خوبی برای داستاننویسان و فیلمنامهنویسان باشد و متأسفانه امروزه معدود افرادی همچون آیتالله شبیری زنجانی و استاد ربانی بیرجندی، عَلَم این رشته را در حوزه علمیه بالا نگاه داشتهاند و زندگی این افراد هم خودش بسیار میتواند دراماتیک باشد و دوستانی که به حوزه تاریخ شفاهی علاقهمند هستند و در مشهد زندگی میکنند قبل از آنکه از ایشان بیبهره بشویم دست به کار بشوند.
نظر شما