حسین فتاحی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره وضعیت آثار امسال نسبت به سالهای گذشته بیان کرد: کتابهای کودک و نوجوان در بخش داستان، خیلی پیشرفت نداشتند؛ یعنی کیفیت آثار مانند چند سال گذشته بود و علت این موضوع هم کاملاً روشن است. وقتی که طی این ۳۰ یا ۴۰ سال شمارگان کتاب از ۱۰، ۲۰ هزارتا به هزار یا حتی ۵۰۰ نسخه میرسد، معلوم است همین میشود و نویسنده کودک و نوجوان یا حتی نویسنده بزرگسال، نمیتواند به صورت حرفهای کار کند. بنابراین نویسندگی، کار چندم نویسنده میشود و نویسنده مجبور است کارهای دیگری مانند ویراستاری، بررسی و… انجام دهد. این است که انتظاری هم نمیتوانیم از نویسندهها داشته باشیم.
وی ادامه داد: وقتی که ترجمههای آماده هست و ناشر رغبت بیشتری به آنها دارد، بیشتر صرف میکند، خودبهخود بازار تألیف به همین صورتی درمیآید که در حال حاضر است. من فکر میکنم این روند ضعیف شدن و کم شدن تألیف شاید ۲۰ سال است که شروع شده و ذرهذره پیشرفت میکند؛ یعنی امسال بدتر از پارسال، پارسال بدتر از پیرارسال و…. هر سال که میآید، ما داریم پسرفت میکنیم و کارهای ضعیفتری چاپ میشوند. علت همین است که شمارگان کتاب کم است و ویترین کتاب ضعیف است. من فکر میکنم که هیچکس به صورت جدی، دنبال این نیست که زیرساختهای لازم را برای کتاب خوب درست کند. باید حاکمیت در این زمینه یک فکر جدی کند و اِلا دو سال دیگر از این بدتر را خواهیم دید.
فتاحی درباره استقبال از جشنواره کتاب سال گفت: سالها پیش ما در بررسی اولیه با حجم بیشتری از کتاب مواجه بودیم. در حال حاضر چون کتاب گران شده، ارشاد نمیخرد و ناشر هم کتاب نمیفرستد؛ چون کتاب گران است و خیلی امیدی ندارند که کتاب برنده شود. یکی از مشکلاتی که در این سالها به وجود آمده این است که اگر کتابی هم برنده شود، خیلی اتفاق خاصی نمیافتد؛ یعنی کتاب، کتابِ سال میشود ولی با قبل هیچ فرقی نمیکند؛ نه اطلاعرسانی میشود که مخاطب باخبر شود و نه ارشاد برخورد تشویقی انجام میدهد که برای ناشر انگیزهای بیشتری شود و…. به نظر من وقتی که یک کتاب برنده میشود باید یک اتفاق خاصی بیفتد؛ اما متاسفانه اتفاق خاصی نمیافتد و نه شمارگان بالا میرود و نه فروش.
این نویسنده کودک و نوجوان افزود: به همین دلیل احتمالاً ناشر و نویسنده هم رغبت خاصی نمیکنند که کتاب را ارسال کنند. این مشکل هم مشکل امروز و دیروز نیست؛ بلکه روندی است که طی چندین سال با آن درگیر هستیم. همین موضوعها باعث میشود کتابها از نظر حجمی پسرفت کنند. یکی از مشکلات دیگر این است که یک ستاد دائمی برای کتاب سال نیست یا اگر هست، بعد از برگزاری مراسم کتاب سال، به کار دیگری رسیدگی میکنند. کتاب سال یک گروه دائمی میخواهد که در طول سال کتابها را بررسی کنند، کتابهایی را که برنده میشوند پیگیری کنند که آیا تبلیغات و اطلاعرسانی مناسب صورت گرفت؟ و…. گروهی که مراسم کتاب سال را دائمی رصد کنند، وجود ندارد. به نوعی انگار فقط میخواهیم چند کتاب را معرفی کنیم به نظرم اینکه به سرانجام برسد برایمان مهم نیست. باید کتابها در نمایشگاهها، مطبوعات و… معرفی شوند. باید یک مقداری جدیتر از این برخورد شود. متأسفانه کار در مراسم کتاب سال رها میشود و ادامه پیدا نمیکند.
نظر شما