به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ارومیه، مصطفی توحیدی صبح یکشنبه در اولین جلسه شرح کتاب «چوارینه کانی خه ییام» که بههمت کتابخانه مستوره کردستانی بوکان، برگزار شد، با اشاره به حیات و زندگی خیام، گفت: او در زمان خود آنطور که شایسته بود فردی شناخته شده نبود، اگرچه افکار و اندیشههایش خیلی جلوتر از زمانه خودش بود و حکیم عمر خیام در سده پنجم و ششم قمری همزمان با رونق تفکر اشاعره با سردمداری امام احمد حنبل زندگی میکرد و از آنجا که جهان بینی اشاعره به شدت مخالف تفکرات فلسفی بود، طوریکه فلسفه را مساوی کفر و الحاد قلمداد میکردند.
وی افزود: خیام از ادبیات برای بیان اندیشههای خود استفاده کرد و با ظرافت خاصی متکلمین را به نقد کشید و آرای فلسفی خود را غیرتمندانه و جسورانه در قالب رباعی تبیین کرد و خیام به گفتگو بسیار بها میداد.
شاعر و نویسنده بوکانی ادامه داد: گفتوگو به شیوههای مختلف قابل انجام است و گاهاً دو طرفه و چند طرفه و گاهی گفتگوی فرد با خویش که این آخری را خیام برای درک عالم هستی و گره گشایی از مسائل بیشتر میپسندید.
توحیدی در ادامه به جایگاه ادبی خیام اشاره و تاکید کرد: خیام فیلسوفی ادیب و ادیبی فیلسوف بود که این دو ویژگی از هم جداشدنی نیستند و هر چند از لحاظ فلسفی اندیشههای او به مشائیون نزدیک بود اما او مشائی هم نبود، بلکه خود صاحب مکتبی جداگانه بود.
وی گفت: خیام قالب رباعی را برای بیان اعتقادات فلسفی خود با وزن لاحول و لا قوه الا بالله برگزید والبته رباعی حدوداً ۱۲ وزن را شامل میشود که این قالب و وزن برای بیان مسائل فلسفی و تعقلی بسیار مناسب است و این انتخاب هم ذکاوت و زیرکی خیام را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: خیام ریاضی دان، طبیب و منجم بود اما شاعری پیشه اصلی او نبود هر چند بر شعر و ادبیات و وزن شعر کاملاً تسلط داشت و تقویمی که او یازده قرن پیش با رصد ستارگان نگاشت هنوز هم از دقت و مقبولیت علمی برخوردار است و معادله ریاضی «پاسکال خیام» او هنوز هم حل نشده باقی مانده است و ایشان فلسفه را بهترین ابزار برای درک هستی میدانست.
این شاعر بوکانی ادامه داد: غربیها در قرن ۱۴ و ۱۵ تلاش کردند تا از ابزار علم برای درک جهان هستی بهره بگیرند اما موفق نشدند و باز به فلسفه پناه آوردند و در اندیشه خیام نیز واژگانی همچون می، گردون، هستی، زمان، دم، بی بقایی دنیا فراوان دیده میشود و چهارچوب فلسفه او را شکل میدهند.
توحیدی ماموستا هه ژار را نیز مترجمی شجاع توصیف کرد و افزود: ماموستا این رباعیات را بین سالهای ۴۲ تا ۴۶ در دیار غربت به کردی برگرداند و کردها را با خیام آشنا کرد و همچنان که ادوارد انگلیسی در قرن بیستم با ترجمه انگلیسی خود خیام را به خارج معرفی کرد و متعاقب آن خیام با ۳۰ زبان دیگر ترجمه شد و جهانی شد.
وی افزود: استاد ههژار در زمانهای دست به این ترجمه زد که شیوخ و صوفیان خشک مسلک در جامعه بر اسب توسن خود میتازیدند و ترویج آرای فلسفی خیام گونه در جامعه کردی رواج چندانی نداشت.
این شاعر ادامه داد: از طرفی دقت و ظرافتی که در ترجمه ایشان دیده میشود در سایر ترجمهها همچون گوران، سیدسلام، و بوره که یی دیده نمیشود و استاد در این ترجمه آزاد با حلاجی تفکر خیام و تافتن دوباره آن، برداشتی عالمانه و ادیبانه از آن را به زبان کردی به مخاطب عرضه داشته است.
پروین عبدالهزاده، مسئول کتابخانه مستوره کردستانی بوکان نیز در این مراسم گفت: عبدالرحمان شرفکندی متخلص به ههژار نویسنده، مترجم، فرهنگنویس، واژهشناس، محقق، اسلامشناس، مفسر و شاعر از مفاخر ایران و کردستان به شمار میرود.
این کتابخانه در راستای پاسداشت تلاشها و خدمات بیشمار او به فرهنگ و ادبیات کردی در ادامه سلسله نشستهای خوانش اتوبیوگرافی ایشان با عنوان «چیشتی مجیور» و «دیوانی مه م و زین» بر آن شدیم تا برگردان رباعیات خیام وی را نیز با حضور اساتید برجسته منطقه مکریان به خوانش و نقد درآوریم تا زوایای پنهان تلاش این مرد نستوه بیشتر آشکار شود.
نظرات