سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - شیما کرمی: شاید شما هم درگیر این بودهاید که کودک دلبندتان را به کلاسهای ورزشی و تربیتی بفرستید تا آمادگی جسمانی و تربیتی خوبی داشته باشد؛ ولی تا به حال به این فکر کردهاید که میتوانید برای کودکان شرایطی را فراهم کنید تا هوش آنها نیز افزایش یابد؟ در سنوسال کودک شما فوقبرنامههایی که سرگرمکننده باشند برای کودکان از جذابیت زیادی برخوردارند. یکی از این فعالیتهای فوقبرنامه یادگیری موسیقی است. با یادگیری موسیقی عملکرد هوش فرزند شما افزایش پیدا میکند و این موضوع نهتنها در هوش بلکه در شخصیت و تربیت کودک نیز تأثیرگذار است. تأثیراتی که میتوانید آنها را در رشد فردی کودکان در ریاضیات و یادگیری الفبا ببینید.
شاید اگر ما بچهها را به موسیقی دعوت نمیکنیم به این علت است که خیلی وقتها ما آنها را در این حوزه جدی نمیگیریم و فکر میکنیم که موسیقی و کسب مهارت در این هنر برای آدمبزرگهاست. این آدمبزرگها هستند که میتوانند دیده شوند و در مسابقهها و جشنوارههای مختلف شرکت کنند؛ اما اصلاً اینطور نیست. شاید خودِ من هم اینطور فکر میکردم البته تا قبل از اینکه پا به یکی از اجراهای سیونهمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر بگذارم که ویژه کودک و نوجوان بود.
شب گذشته در فرهنگسرای ارسباران شاهد هنرنمایی کودکان و نوجوانانی بودم که قدوقواره خیلی از آنها کوچکتر از سازهای دستشان بود؛ اما چنان با مهارت مینواختند که اگر چشمهایتان را میبستید و فقط به موسیقی گوش میدادید، به هیچ عنوان فکر نمیکردید یک دختر یا پسر ۱۰ یا ۱۱ ساله در حال نواختن است.
فرهنگسرای ارسباران مملو از پدر و مادرهایی بود که دستهگل به دست در انتظار هنرنمایی فرزندانشان بودند و دختربچهها و پسربچههایی که در کنار والدین خود برای دیدن خواهر و برادر بزرگترشان آمده بودند. بعضی از پدرها و مادرها خوشحال بودند و با دیدن فرزندشان روی سِن با خوشی تمام، فریاد میزدند که این فرزند من است. بعضی از پدرها و مادرها هم پابهپای فرزندشان استرس داشتند؛ اما مجبور بودند فرزندشان را آرام کنند. تعدادی از دخترها و پسرها با لباس محلی شهرشان در سالن میآمدند و میرفتند تا اینکه مراسم شروع شد و بچهها یکییکی روی سِن آمدند و اجراها آغاز شد.
اولین اجرا برای یک گروه چهارنفره تُنبکزن بود؛ سه دختر و یک پسر تقریباً ۱۰ یا ۱۱ ساله. اجرای اول با نواختن چهار تنبکزن و خوانندگی تنها پسرک گروه، آغاز شد. موسیقی سنتی! برای این اجرا بسیار عجیب بود؛ چراکه فکر نمیکردم هنوز هم بچههای دهه ۹۰ به موسیقی سنتی علاقهمند باشند و بتوانند به این خوبی اجرا کنند. در اجراهای بعدی دخترکی ۱۵ یا ۱۶ ساله روی سِن آمد. نام او بهار بود و مانند بهار و شکوفههای بهاری، شال صورتی بر سر داشت و هنگام نواختن پنج ساز مختلف سنتور، فلوت، قانون، تار و دَف لبخند بر لب داشت. بهار با تمام استرسی که داشت، لبخند روی لبش محو نشد. اجرای بعدی برای امیرپارسا ۱۱ ساله بود که ویولنسل مینواخت. ساز امیرپارسا همقد خود او بود شاید هم بزرگتر؛ اما چنان با مهارت شروع به نواختن کرد که تمام سالن محو او شده بودند.
در اجراهای بعدی با بردیا و ساز محلی و لباس محلیاش به بوشهر رفتیم و در حالوهوای بندر قرار گرفتیم. بردیا نیانبان مینواخت. اجرای بعدی برای نیما از قوچان بود. نیما اجرایش را با داستان آغاز کرد؛ داستانی که مربوط به افسانههای خیلی قدیمی در شمال خراسان بود. گرایلی نام این قطعه بود. در آن زمان به این فکر میکردم که چقدر خوب است بچهها داستانهای پشت پرده قطعههایی را که مینوازند هم بدانند؛ چراکه عمق آهنگ بیشتر لمس میشود. اجرای بعدی برای نَفَس ۱۲ ساله بود که همانند اسمش، نَفَس تماشاچیان را گرفت. دخترک اصفهانی با نواختن سه ساز سنتور، نی و تنبک همه را مبهوت خودش کرد. اجرای آخر هم برای آوان مهابادی با لباس کُردی قرمز رنگش بود. آوان هم مانند بقیه بهخوبی توانست سنتور بنوازد.
در تمام مدت و در مسیر برگشت به این فکر میکردم که چطور باید بچهها را به موسیقی علاقهمند کنیم؟ آیا مهارت موسیقی اکتسابی است یا ارثی؟ در همین مدت کوتاه کمی در اینترنت جستوجو کردم و به این نتیجه رسیدم که واقعاً یادگیری موسیقی اکتسابی است. حالا برای آموزش بچهها باید چه کاری کرد؟ آیا کتابی در این زمینه وجود دارد؟ آیا آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان با آموزش موسیقی به بزرگسالان متفاوت است؟ باز هم در این جستوجوها دیدم که کتابهایی برای آموزش موسیقی بچهها هست و اینکه آموزش موسیقی به بچهها متفاوت است؛ بنابراین تصمیم گرفتم این کتابها را معرفی کنم که در ادامه این مطلب میخوانید:
موسیقی برای کودکان
کتاب «موسیقی برای کودکان» نوشته اریک بلواستاین، شیوهها و نظریههای آموزش موسیقی به کودکان را توضیح میدهد و تکنیکهای مختلفی را که در این زمینه وجود دارد، مورد بررسی قرار میدهد. هر روش یادگیری مسیری پلکانی است که در آن هر پله هدف خاصی دارد که شما درواقع آن را مینویسید و برای انجام آن برنامهریزی میکنید. تکنیکهای تدریس، موارد آموزشی در کلاس و مثالهای موسیقایی به شما کمک میکنند تا کار را به انجام برسانید و به اهداف خود دست بیابید. اریک بلواستاین در کتاب موسیقی برای کودکان تلاش میکند تا نگاهی نو در خصوص آموزش موسیقی به کودکان ارائه دهد.
بلواستاین در قسمت اول این کتاب درباره فلسفه نظریه موسیقی توضیح میدهد و در قسمت دوم، تلاش میکند که به این سوالها پاسخ دهد: چه تفاوتی بین آموزش رسمی و راهنمایی غیرمستقیم در موسیقی وجود دارد؟ چگونه میتوان برنامهای آموزشی بر اساس نظریهی موسیقی آماده کرد؟ او در قسمت پایانی نیز تمریناتی در اختیارتان قرار میدهد و پیشنهاداتی برای تدریس ارائه میکند.
این کتاب مناسب برای مربی موسیقی یا پدر و مادرهایی است که مشتاق به کشف استعداد فرزندشان هستند؛ بدون شک این کتاب را بخوانید تا بتوانید نقشی مؤثر در رشد و شکوفایی کودک داشته باشید.
تئوری موسیقی برای کودکان
کتاب «تئوری موسیقی برای کودکان» نوشته لینا نگ با ترجمه ایلیا بهارلو، کتابی شیرین و سرگرمکننده است که تئوری موسیقی را به شکل بازی به کودک میآموزد. در این کتاب، ریتمخوانی، نتخوانی و علامتهای موسیقی به کودک آموزش داده میشود و با استفاده از تصاویر بامزه شوق یادگیری در کودک دوچندان خواهد شد.
این کتاب، اصول بنیادی موسیقی را در چهارچوب بازی و سرگرمی به کودکان ۴ تا ۷ سال، آموزش میدهد و این امر نشاندهنده آن است که توانایی کودک در خواندن و نوشتن الزامی نیست. کتاب «تئوری موسیقی برای کودکان» که درواقع نوعی کتاب کار محسوب میشود، با برچسبها، نقاشیها و بازیهای هیجانانگیز کودک را به یادگیری تئوری موسیقی علاقهمند میکند. همچنین طی چند مرحله درسها مرور میشوند. بهعلاوه، آزمونهایی برای آزمودن کودک طراحی شدهاند. محتوای کتاب «تئوری موسیقی برای کودکان»، به گونهای طراحی شده است که کودک پس از خواندن کتاب و انجام تمرینهای آن، برای شروع نوازندگی آمادگی کامل دارد و میتواند ساز موردعلاقه خود را انتخاب کند و به نواختن مشغول شود.
سرگذشت موسیقی در ایران
کتاب «سرگذشت موسیقی در ایران» نوشته عزتاله الوندی به تاریخچه موسیقی ایران میپردازد و از این طریق به افزایش اطلاعات نوجوانان و علاقهمندان حوزه موسیقی کمک میکند. گفتنی است این کتاب ذیل مجموعه کتابهای فرهنگ و تمدن ایرانی به همت نشر افق به انتشار رسیده است. عزتاله الوندی در کتاب «سرگذشت موسیقی در ایران» به تاریخ موسیقی ایران میپردازد و اثری مفید و جامع را در اختیار علاقهمندان به این هنر قرار میدهد.
موسیقی هر کشوری، موقعیت اجتماعی آن کشور را نشان میدهد و در ایران، موسیقی جایگاه ویژهای در فرهنگ و هنر یافته است. در دوران باستان از موسیقی برای ارتباط برقرار کردن، رساندن پیام و دوری از خطر استفاده میکردند. با گذشت زمان این هنر به بخشی از آیین، باور و اعتقاد مردم تبدیل شد و در مراسمهای مختلف اعم از شادی و سوگواری نواخته میشد. کتاب «سرگذشت موسیقی در ایران» نوشته عزتاله الوندی برای روایت تاریخ این هنر عظیم به شش هزار سال قبل باز میگردد و با استناد به استوانه سنگی چغامیش دزفول به تاریخچه موسیقی ایران میپردازد. همچنین در ادامه سبکها و شیوههای مختلف موسیقی در دوران معاصر را معرفی میکند.
کتاب حاضر، موسیقی ایران را به سه دسته کلی دوران باستان، دوران اسلامی و دوران معاصر تقسیمبندی کرده است. نویسنده در دوران باستان به موسیقی دورههای اساطیری، هخامنشیان، اشکانیان، پارتیان، پارسیان و ساسانیان میپردازد. دوران اسلامی از موسیقی مذهبی و تأثیرات آن میگوید و دوران معاصر نیز شامل سبکهای مختلف و موسیقی نواحی ایران میشود. عزتاله الوندی در کتاب «سرگذشت موسیقی در ایران» با نثری روان و با استناد به کتب و اسناد تاریخی شما را با موسیقی ایرانی آشنا میکند و از قدمت این هنر گوشنواز میگوید.
مطالعه این کتاب به نوجوانان علاقهمند به حوزه موسیقی و افرادی که مایلاند با تاریخچه این هنر آشنا شوند، پیشنهاد میشود.
من ارگنواز باخ هستم
«من ارگنواز باخ هستم» اولین جلد از مجموعه «بچهمحل موزیسینها» اثری تألیفی از محمدرضا مرزوقی است. این رمان فانتزی و ماجراجویانه، با زبانی جذاب و طنزآمیز، کودکان و نوجوانان را با یوهان سباستین باخ و موسیقی او آشنا میکند. نکته جالب در این کتاب کیو-آرکدهایی است که در قسمتهای گوناگون متن به چشم میخورد. خواننده با گوشی موبایل میتواند این کیو-آرکدها را اسکن کند و به این طریق در حین مطالعه، آثار موسیقیدانان برجسته را بشنود!
فرق این کتاب با سه کتاب قبلی در این است که بچهها در حین خواندن یک داستان جذاب و ماجراجویانه، با هنر موسیقی هم آشنا میشوند. داستان این کتاب از این قرار است که بابک هفت سال کلاس موسیقی رفته و خیلی از سازها را امتحان کرده است. برای همین دلش میخواهد رهبر ارکستر سمفونیک تهران شود! اما مشکل اینجاست که به محض مطرحشدن درخواستش او را از سالنهای موسیقی بیرون میکنند! از شما چه پنهان، بابک برای رهبر ارکستر شدن هنوز خیلی کوچک است….
تا اینکه یک روز، او و خواهرش باران، به مردی کولی برمیخورند که جعبه موسیقی عجیبی به آن دو میدهد؛ جعبهای که هر بار بچهها آن را کوک میکنند از محل زندگی موسیقیدانی مشهور در زمانی دیگر سر در میآورند! از آنجایی که ساز مورد علاقه بابک پیانوست، بچهها در اولین سفر عجیب خود در زمان، نزد یوهان سباستین باخ میروند؛ زیرا او پدر موسیقی کلاسیک و بزرگترین نوازنده ارگ است. به نظر شما، بابک میتواند اجرایی مشترک با باخ داشته باشد؟ در این سفر، با بابک و باران همراه شوید، تا جواب این سوال را پیدا کنید.
نظرات