هجدهمين شماره ماهنامه تخصصي اطلاعرساني، نقد و بررسي كتاب با عنوان «كتاب ماه علوم اجتماعي» ويژه ارتباطات سياسي از سوي خانه كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\
نشريه «كتاب ماه علوم اجتماعي» ميكوشد از طريق بحث و بررسي درباره رابطه متقابل كتاب و جامعه، چشمانداز گستردهتري از مسايل مربوط به كتابهاي علوم اجتماعي را ترسيم كند و از اين طريق بين ناشران، دستاندركاران فني، پديدآورندگان، كتابداران، مخاطبان و ساير فعالان عرصه نشر، رابطهاي موثر ايجاد كند.
سيدرضا نقيبالسادات، سردبير مجله، در بخش «سخني با خواننده» به موضوع «ارتباطات سياسي؛ ساز و كار كنترل افكار عمومي» ميپردازد و مينويسد: «ارتباطات سياسي در دنياي امروز ساز و كار بهرهگيري از مكانيزمهايي است كه افكار عمومي جوامع را هدايت كرده، كنترل دولتمردان را بر مقدرات مردم شكل ميدهد. با اين رويكرد، ارتباطات سياسي فرآيندي اساسي است كه گروههاي سياسي از طريق آن شكل ميگيرند و فعاليتهاي سياسي از طريق آن انجام ميشود. در اين وادي تبليغات سياسي يا پروپاگاندا اهميت بسيار زيادي دارد.
امروزه تبليغات ابزاري بسيار موثر در دستهاي دولتمردان محسوب ميشود. دولتها از آنجا كه به مشاركت و پشتوانه مردم به عنوان يك اهرم و نيروي بسيار قوي نيازمندند و مشروعيت اعمال و رفتار خود را از آنان ميگيرند، در بسياري مواقع براي نيل به مقصود خود و جلب مشاركت آحاد مردم از رسانههاي جمعي به شيوهاي بسيار مدرن، حساب شده و توام با آگاهي استفاده ميكنند و از طريق اهداف خود كه عمدتا در هالهاي از ابهام قرار دارد، به طور جهتدار بهره برده و آن را به گونهاي بيان مينمايند تا نزد افكار عمومي موثر واقع شود و به آراي ايشان جهت دهد.
علاوه بر آن، به طور كلي شيوه جنگ تبليغاتي سياسي جهتدار در ادبيات سياسي امروزه بخش جدايي ناپذير از سياستهاي دولتها در تمامي ابعاد سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي محسوب ميشود. زيرا با استفاده از اين حربه ميتوان افكار عمومي را كه گاه و در بسياري مواقع به شكل توده قرار دارد به صورتي منظم درآورد و به اعمال خود رنگ و جلاي مشروعيت بخشد.»
در اين بخش براي شناخت بهتر موضوع به مثالي از حوزه تبليغات بازرگاني اشاره ميشود. در بخش تجارت ميتوان علائم تجاري يا ماركهاي مهمي را نزد همه مردم ديد كه از محبوبيت بالايي برخوردارند. اين ماركها كه در بيان تجاري به آنها برند (Brand) گفته ميشود. بر اساس تبليغات گسترده اين كمپانيهاي فراملي، در ذهن مخاطبانشان نقش بسته است. اين فرآيند مهم جلوه دادن كه به خصوص در تبليغات مورد توجه روانكاوان و جامعهشناسان است، بر اثر فرآيند چند مرحلهاي پذيرش، تكرار، فكر غالبي شدن و نشر دادن، شكل ميگيرد كه ديدگاههاي غالب افراد نيز از اين مكانيزم پيروي ميكند. در ديدگاه روانشناسي، وقتي كسي به مرحله ايجاد فكر غالبي يا تابو سازي ميرسد، موضوع مورد نظرش آنقدر مهم و حياتي جلوه ميكند كه آن را به عنوان چيزي مقدس در ذهنش به شمار ميآورد. بيشك اين ديدگاه از زمانهاي دور و به خصوص از دوران جادو در ذهن بشر باقي مانده است. مخاطبين طرف مقابل كه اين تابو در ذهنشان رشد پيدا ميكند و به تدريج به يك براند و يا تقدس تبديل ميشود، ديگر نميتوانند به اين نقطه كور مغزي خود دست پيدا كنند و تا ابد دچار اين شستوشوي مغزي و تقدسگرايي قرار ميگيرند.
وقتي تبليغ يك شركت را ميبينيم يا مورد هجوم تبليغات سياسي حزبها قرار ميگيريم، ذهن پرسشگر ما به دنبال دلايل و برهانهاي پذيرش و يا رد كردن آن ميرود، اگر وارد مرحله پذيرش شويم ولي تبليغات ديگر خاتمه پيدا كرده باشند، مسير چهار مرحلهاي، از مرحله اول جلوتر نخواهد رفت ولي اگر همچنان تبليغات ادامهدار و گسترده باشند و مرحله دوم كه تكرار است رخ بدهد، به احتمال زياد وارد مرحله سوم كه همان تابو سازي است ميرسيم. در اين دوره افراد به طور ناخودآگاه عمل ميكنند و با ديدي آرماني به موضوع نظر مياندازند و اين آرمانگرايي پوچ، آنها را به سوي ديوارهاي پرخطاي ضمير ناخودآگاهشان ميكشاند و آنقدر در تكثير و بزرگنمايي اين فكر غور ميشود كه فرد به مرحله آخر كه همان نشر دادن است ميرسد، در اين مرحله افراد به آن قدرت تبليغي رسيدهاند كه از عقايد خود دفاع كنند و خودشان هم در مسير اين تبليغات، مروج آنها باشند.
سردبير مجله، در بخش ديگري از سخني با خواننده مينويسد: «واژه عقيده در بسياري از مواقع يك فكر عميق و انديشهاي بزرگ نيست، بلكه تنها پيامي تبليغ شده است كه ديگران با بينش به اين امر كه آنها را مورد هجوم قرار ميدهند، به آنها منتقل كردهاند.
صحبت از تبليغات سياسي نيز در همين حوزه اتفاق ميافتد. واژه تبليغات سياسي يا پروپاگاندا (propaganda) از ريشه لاتيني پروپاگاره به معني نشاء كردن، منتشر ساختن، برانگيختن يا به حركت واداشتن انديشههاي خاص است. در نظر صاحبنظران ارتباطي، تبليغات سياسي كوشش كم و بيش عمومي و سنجيده است كه هدف نهايي آن نفوذ بر عقايد يا رفتار افرادي براي تامين مقاصد از پيش تعيين شده است.
اهميت پديده تبليغ سياسي در فاصله دو جنگ جهاني موجب شد تا نخستين ايدههاي تئوريك درباره تاثيرات رسانههاي جمعي بر افكار عمومي شكل بگيرد. لذا ميتوان ريشههاي نظريهپردازي در دو حوزه مهم از ارتباطات را در همين انديشههاي اوليه درباره پروپاگاندا جستوجو كرد. اين دو حوزه عبارتند از: تغيير نگرش و يافتن موثرترين تكنيك براي ايجاد تغيير در نگرش مردم؛ و نظريهپردازي درباره تاثيرات عمومي رسانههاي همگاني.»
تبليغات در تحولات عمومي جهان، در همه امور جاري فعاليتهاي بشري اعم از علمي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، شخصي و جمعي تاثير فراوان دارد. تبليغات در تمام تاروپود زندگي انسانها گره خورده است. تبليغات سياسي در وجه مثبت خود يك ضرورت است و در حقيقت به وجود آورنده ارتباطات لازم و منطقي است. انقلابات مشهور جهاني با تبليغات نضج گرفته، رشد كرده و به ثمر رسيده است. البته ابزار تبليغات در اعصار مختلف، متفاوت بوده است. پيروزي باند نازيها در آلمان با تكيه بر فعاليتهاي شديد تبليغاتي انجام گرفت. هنرها و ادبيات، به ويژه سينما و مطبوعات به وضع ماهرانه و عجيبي در خدمت تبليغات قرار گرفته و توجيه سياستهاي فاشيستي را به عهده داشتند. در جريان جنگهاي كره و ويتنام، همه نوع ترفندهاي تبليغاتي براي توجيه لزوم ادامه جنگ به كار ميرفت. در جنگ خليج فارس، شدت سانسور و تحريف وقايع از طرف آمريكا و متحدانش به حدي بود كه بعد از خاتمه جنگ، اين شيوه از طرف بسياري از مفسرين و رسانههاي جمعي دنيا يك رسوايي آشكار تبليغاتي تلقي شد. در مجموع ميتوان گفت: تبليغات با وجوه متضاد خود، هم ميسازد و هم ميسوزاند، آگاه ميكند و گمراه ميكند، موجب ترقي و تعالي و پيروزي شده و باعث خمودي و شكست و فراموشي ميشود، اما هرچه كه هست حضور دارد و اگر اين عصر را عصر تبليغات بناميم، سخني به گزاف نگفتهايم. اين طنز تاريخ است كه ميگويد «روزگار بدون تبليغات نميگذرد» اهميت شايان ذكر ديگر تبليغات، تكرار مداوم آنها براي دورههاي زماني گوناگون است.
در اين شماره مجله، كتابهاي(فارسي) افكار عمومي و شيوههاي اقناع (اعظم موسوي)، ارتباط متقاعدگرانه و تبليغ (مريم باقري)، شبكه پيامرساني در نهضت امام خميني"ره" (دكتر رشيد جعفرپور)، ظرفيتهاي رسانهاي جهان اسلام (انسيه فرهمندزاد)، مباني ارتباط، تبليغ و اقناع (روشنك عاطفي منش)، روابط عمومي و تبليغات همراه با مباحث جديد كاربردي (مهرالزمان نوبان)، درآمدي بر نسبت حكومت و مشروعيت (محيا شاه محمدي)، مباني نظري بازاريابي و تبليغات سياسي در غرب (ويدا فرخزاده كلخوران)، تبليغات سياسي (با رويكرد به فنون تبليغات) (محيا شاه محمدي) معرفي و نقد شدهاند.
همچنين چهار كتاب لاتين نيز با عناوين انتخاب مردم (زهره عليعسگري)، دولت و جامعه مدني (حبيب رائي تهراني)، جنگ رواني (سارا مستوفيراد)، تفكر و يادگيري از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات (سعيد نظامآبادي فراهاني) ترجمه، معرفي و نقد شدهاند.
در اين شماره، علاوه بر معرفي و نقد كتابها، پنج مقاله نيز درج شده است.
هجدهمين شماره ماهنامه «كتاب ماه علوم اجتماعي» در 120 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما