سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): فایز دشتی نامی شناخته شده در ادبیات فولکلور جنوب است که اشعار عاشقانه وی بهدلیل فحوا و غنای کلامی، مرزهای استان بوشهر را پشت سر گذاشته و مونس و همنشین اهل دلان در نقاط مختلف ایران شده است. وی پس از باباطاهر همدانی از بزرگان ترانهسرایی و دوبیتیگویی است.
زایر محمدعلی دشتی متخلص به «فایز» در سال ۱۲۰۹ در روستای کردوان عُلیا در منطقه دشتی استان بوشهر متولد شد و پس از ۸۰ سال عمر، سرانجام در روستای گزدراز شهرستان دشتی درگذشت و بنا به وصیت خود او، پیکرش به نجف اشرف منتقل و در آنجا دفن شد. فایز در طول حیات خود، نغزترین و عاشقانهترین ترانههای جنوب را سروده است؛ ترانههایی که از نهاد و سینهای عاشق برخاسته و سیمای ملموس و دلنوازی را از عشق ارائه کردهاند.
بیشک شناساندن و نوشتن از این شاعر بومیسرا نیاز به غور در منابع موثقی دارد که در سالهای اخیر با تلاش برخی از پژوهشگران و مورخان جنوبی تدوین و منتشر شدهاند. در این میان، اما شاید افرادی باشند که دوست داشته باشند با حضور در محل زندگی فایز بیشتر از او بدانند و محل زندگی مردی را ببینند که چنین پر سوز و گداز تا دم مرگ از «عشق» و «پری» گفت و به اسطوره عشق در گستره جنوب مبدل شد.
بدیهی است از فایز بهجز دوبیتیها و نوادگانش، مکانی که معرف زیست و وجود فایز در این دنیای فانی باشد، هماکنون در منطقه دشتی وجود ندارد. تنها چیزی که غیر از اینها از وی به یادگار مانده است، درخت کُناری (میوه بومی جنوب کشور) است که به دستان وی در نقطهای از روستای گزدراز خورموج کاشته شده است و این درخت همچنان حیات دارد و در نزد اهالی منطقه بسیار عزیز است. به گفته اهالی، بسیاری از افراد منطقه وقتی از کنار این درخت میگذرند، ناخودآگاه ترانه یا دوبیتی از فایز را زیر لب زمزمه میکنند و گاه هم با صدای بلند میزنند زیر شروهخوانی.
بههر روی با توجه به اینکه هر ساله استان بوشهر در ایام نوروز پذیرای خیل عظیمی از مسافران و گردشگران میشود، ممکن است برخی از این مسافران که هنگام سیر و سفر در این استان، گذرشان به شهرستان دشتی میافتد، بخواهند بیشتر از فایز بدانند و حضورش را در این شهرستان درک کنند. بیشک این افراد میتوانند با گپ و گفت با اهالی منطقه دشتی و حضور در روستای گزدراز بیشتر از زندگی این شاعر بدانند.
طبیعتاً گردشگری فرهنگی که شاخه مهمی از گردشگری بهشمار میرود، با توجه به ظرفیتهای ادبی و فرهنگی کمنظیر و منحصربهفردی که در استان بوشهر وجود دارد، میتواند فعال شود که این مهم به برنامه و دغدغه مسئولان گردشگری استان نیاز دارد. البته که گردشگری فرهنگی که همیشه معطوف به یک مکان نمیشود، گاه میتوان آن را در یک درخت یا خاطر اهالی بومی و سالمند یک منطقه جست که با شاعر یا نویسنده منطقه خود همعصر بودهاند و از او چیزهایی میدانند که در کمتر منابعی آمده است. نظیر آنچه در منطقه دشتی در خصوص فایز دشتی دیده میشود؛ شاعری که در حافظه و خاطر مردمان زادبوم خود خانهای باشکوه و جاودانه پیدا کرده است.
یک شاعر و پژوهشگر خورموجی در این باره به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: فایز دشتی، شاعری است که در همه جای ایران حضور دارد. او با دوبیتیهای استوار و معنادار خود توانسته به ذهن بیشتر ایرانیها رسوخ کند و جاودانه شود. او شاعری بزرگ و درویشمسلک است که داراییاش همین شعرهایی است که در حافظه جمعی مردم همعصر خود و همچنین عصر حاضر جاخوش کرده است.
حمید زارعی که به همراه دیگر ادیبان منطقه دشتی سالهای سال است که محفل فایز را مدیریت میکنند، محفلی که امسال ۵۰ ساله شده و گرد فایز و شعر میگردد، در خصوص نقش فایز در عرصه دوبیتیسرایی بیان کرد: فایز بعد از باباطاهر همدانی از بزرگترین ترانهسراهای ایران است که بر سبک و سیاق فهلویات قدیم شعرهای خود را سروده است. او شاعری بسیار پراحساس و نازکخیال است. برخی او را بنیانگذار شعرهای فولکوریک و ادبیات عوام و مردمی میدانند.
وی با اشاره به ماجرای عاشقانه فایز و پری، بیان کرد: باید گفت که این ماجرا یک افسانه است که ذهن اسطورهساز عوام آن را با تاسی از ترانههای فایز ساخته است؛ چراکه فایز در دوبیتیهای خودش معشوق زیبارو و خوشاندام خود را زیرکانه به پری تشبیه کرده که همین مسئله موجب شد تا عوام از آن یک داستان عاشقانه جذاب بسازند؛ داستانی که به افسانهای ماندگار و باورپذیر در میان آنها مبدل شده است.
فایز شاعر همه سلیقهها و نسلهاست
به عقیده زارعی، دشتی شاعران بسیاری را در دامان خود پرورده است ولی فایز بیش از شاعران دیگر این منطقه در سطح ایران شناخته شده است؛ چون فایز شاعر همه سلیقهها و همه نسلهاست و دوبیتیهایش آمال نهفته در اعماق ضمیر انسان را توصیف میکند.
این پژوهشگر ادبی در خصوص اینکه آیا در منطقه دشتی مکانی هم وجود دارد که نشان از فایز دشتی داشته باشد، گفت: در دشتی مکانی که مشخصاً متعلق به فایز باشد، بر جای نمانده، تنها یک درخت کنار است که فایز آن را در روستای گزدراز کاشته و این درخت همچنان سبز است. البته در خورموج مکانهای وجود دارد که به نوعی به شعر و شعرخوانی اختصاص داشته که شامل عمارت شیرینه و قلعه محمدخان دشتی، حاکم و شاعر خورموجی میشوند. بیشک در این مکانها بارها اشعار فایز از سوی فایزپژوهان و فایزدوستان خوانده شده ولی آنها متعلق به محمدخان بودهاند که در دوره ناصرالدینشاه قاجار حکمران خورموج و همعصر فایز بوده است. البته فایز در دورهای در دربار محمدخان حضور داشته که پس از کشته شدن محمد خان، فایز به گزدراز (روستایی نزدیک به خورموج) رفت.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه منطقه دشتی، سرزمین شعر در جنوب به شمار میرود و اینگونه به نظر میرسد که این منطقه با فایز و شعر شناخته میشود، اینطور نیست؟، بیان کرد: دشتی تنها با شاعرانش شناخته نمیشود؛ بلکه محافلی هم که این شاعران با حضورشان به آن گرمی میبخشیدند یا خود رشدیافته آن بودند شهرت بسزایی در تاریخ ادب این سرزمین دارد.
زارعی ادامه داد: محافل و حلقههای ادبی از دوره محمدخان در خورموج شکل میگیرند و قلعه این خان ادیب جایگاه شاعران میشود و به طور پیوسته محافل ادبی در آن برگزار میشود. در دهههای بیست تا چهل نیز جنب و جوش علمی و ادبی در شهر خورموج با گرمی و پویایی تمام ادامه و گسترش مییابد، به طوری که محافل بزرگان این شهر محل رفت و آمد علاقهمندان به ادبیات و مباحث علمی روز میشود و ادیبانی چون شفیق شهریاری، علیاصغر اسدی، سید محمدصادق نبوی، میرزا محمود و محمدجواد حامدی و حاج علی مرادی بانیان برگزاری نشستهای علمی و ادبی میشوند تا اینکه در سال ١٣۵٢ برخی از ادیبان شهر شبانه ادبی فایز را تاسیس و هر هفته به صورت منظم بهویژه در پاییز و زمستان برگزار میکنند. این محفل به مرور از نظر کمی و کیفی توسعه پیدا میکند و در اوایل دهه شصت به انجمن ادبی فایز دشتی تبدیل میشود.
به گفته این شاعر خورموجی، این انجمن محیط دلپذیر و پرجاذبهای را در شهر خورموج و دیار دشتی برای افراد علاقهمند و جویای نام به وجود آورده و همواره پرورشدهنده شاعران و کشف استعدادهای ادبی بوده است. در چند دهه اخیر مهمترین رویدادهای ادبی به وسیله همین انجمن در دشتی برگزار شده است.
محفل شبانه فایز، یک میراث فرهنگی برای دشتی است
وی در خصوص هدف شکلگیری این انجمن هم بیان کرد: هدف تشکیل این انجمن از سوی بزرگان انجمن بهویژه شادروان استاد اسدی هدایت یک جریان ادبی و علمی و اصرار بر استمرار آن بوده است. این انجمن تاکنون بدون ادعا و اتکا به نهادی محبوبیت و مقبولیت زیادی کسب کرده است تا جایی که انتشار کلیپهای محفل فایز در دهه هفتاد و هشتاد، در دوره کنونی با استقبال فراوانی روبهرو شده است. در واقع این محفل یک میراث فرهنگی برای دشتی است.
زارعی یادآور شد: در طول فعالیت ۵۰ ساله این محفل، شاعران، ادیبان و حتی علاقهمندان مختلف و متعددی به انجمن ادبی فایز دشتی وارد شدهاند که به واسطه حضور در آن مطرح شدهاند. نکته جالب این است که در این محفل ادیبان و افراد مختلفی با افکار متفاوت حضور دارند اما برای افکار هم احترام قائل هستند. همدلی و مهرورزی از خصوصیات بارز محفل ادبی فایز دشتی است.
وی تأکید کرد: دشتی سرزمین پرافتخاری است و این افتخار بیشتر در جغرافیای فرهنگی آن شکل گرفته است و فرهنگ یکی از عوامل مهم توسعه آن است. فرهنگ دشتی اگرچه در گذر تاریخ دستخوش تحولاتی شده؛ اما مقهور روزگار نشده است. بخش شاعرپروری دشتی مدیون حاکمی چون محمدخان و نظام تعلیم و تربیت در دشتی است. این اقلیم بیش از آنکه شاعرپرور باشد، بازتابدهنده آثار ادبی و هنری هستند که در آن محیط دشتی نمود مییابد.
زارعی قلعه محمدخان دشتی و عمارت شیرینه را مهمترین مکانهای تاریخی منطقه دشتی دانست که نقش بسزایی در گسترش شعر و جذب شاعران در طول قرن گذشته داشته است و در این باره گفت: امیدوارم گردشگرانی که به استان بوشهر میآیند، با سفر به شهر فایز و محمدخان دشتی و بازدید از قلعه محمدخان دشتی و عمارت شیرینه که از بناهای شاخص تاریخی جنوب کشور هستند، اطلاعات بیشتری را در حوزه فرهنگ و تاریخ این منطقه کسب کنند. از دید من، قلعه محمدخان دشتی تنها مکانی است که تداعیگر فایز و دوبیتیهای عاشقانهاش است؛ چراکه روزگاری این قلعه پذیرای این شاعر عاشقپیشه بوده است.
نظر شما