سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فهیمه ایمانی، مربی کتابخوانی و مروج کتاب کودک و نوجوان: مهربانی با حیوانات یکی از مسائلی است که از سنین پایین باید به کودکان آموزش داده شود. کمک به حیوانات علاوه بر اینکه مورد توصیه اسلام است، منجر به آموزش همزیستی درست در محیط و با جانداران خواهد شد.
در قصه و روایت داستانی مخصوص کودکان نیز یکی از اصلیترین عناصری که سبب همذاتپنداری کودک با شخصیتهای داستان میشود، انتخاب حیوانات به عنوان شخصیتهاست. به این سبب است که قصه و کتاب میتواند از بهترین راههای آموزش مهربانی با حیوانات به کودکان باشد. البته نکته حائز اهمیت این است که انتخاب کتابی که در این زمینه آموزش درستی به کودک بدهد، با دشواری روبهرو است.
کتاب «پاندورا و پرنده» از انتشارات پرتقال یکی از بهترین کتابهای ترجمه در این خصوص است. این کتاب پیرامون دو شخصیت است: پاندورا و پرنده. پاندورا روباهی است که در سرزمین اسقاطیها زندگی میکند. هیچکس به دیدنش نمیآید و به این سبب او تلاش میکند اشیای فراموششده را به زندگی برگرداند. روزی پرندهای از آسمان به زمین میافتد. پاندورا از او حمایت میکند و به او وابسته میشود؛ اما یک روز پرنده از آنجا میرود و شاید دیگر بازنگردد…. این کتاب، اثر کوتاه و جذابی است و با خلاصهترین روش، تأثیر محبت را بر ما و جهان نشان میدهد.
این کتاب علاوه بر اینکه در زمینه کمک به حیوانات کتاب مناسبی است، مسائل دیگری چون بازیافت و جلوگیری از اسراف را به کودکان آموزش میدهد. پاندورا بدون اینکه کسی هنرش را ببیند به تعمیر و تبدیل وسایل اطرافش میپرداخت. درواقع میگوید رضایت از خود مهمتر از دیده شدن توسط دیگران است. او که به اشیا زندگی میبخشید، در آخر داستان خودش نیز زندگی جدیدی یافت.
سیر داستان بسیار روان و آرام است و این امر سبب میشود آرامش قصه به مخاطب نیز منتقل شود. متن، ساده و سهلِ ممتنع است. پرنده هر بار که پرواز میکرد هدیهای برای پاندورا میآورد؛ میتوان این رفتار را به قدردانی محبت توسط حیوانات تعبیر کرد. چندینبار هدیه میآورد و در آخرین مرحله هدیهای میآورد که نهتنها پاندورا و خانهاش بلکه جهان را زیبا میکند. درواقع انجام کار نیک به اراده ماست؛ اما نتیجه و اثرات آن بدون اراده به سوی ما میآید و این لطف خداوندی است.
رنگهای به کار رفته در کتاب از رنگهای سرد به سوی گرم است؛ زیرا سیر روایت داستان به سوی خوشبختی و موفقیت است. در صفحه ۱۴ جعبه محل خواب کبوتر را میبینیم و در صفحه ۲۰ همان جعبه پر از گل و زیبایی شده است؛ گلهایی که از جعبه شروع میشوند و کل محیط را میگیرند. درواقع این عشق و محبت به کبوتر بود که سبب تغییر محیط شد. مانند همین مورد در صفحه ۷، خانه پاندورا سرد و بیروح است؛ ولی در صفحات پایانی زیبا میشود. کتاب دقیقاً جایی که میپنداریم تمام شده است و با کوهی از اندوه رها میشویم، نویدبخش است و این مورد یکی از نکات مهم داستان در زمینه کشش هرچه بیشتر سیر روایت است. در بخش غافلگیرکننده داستان، شاهد اشاره مستقیم در متن نیستیم، فقط به صدای آواز اشاره میشود. مخاطب فقط با تصاویر کتاب پی به اتفاق میبرد و این درواقع تأثیر تصویرگری بر متن است.
سوگ و نحوه مواجهه با آن از مسائلی است که والدین بسیاری از کودکان دربارهاش نگرانی دارند. در بخشهای اول داستان، به تعمیر وسایل توسط پاندورا اشاره میشود و نویسنده دلیل این امر را تنهایی او میداند. درواقع روش مواجهه با ناکامی میتواند انجام کار موردعلاقه یا مهارت باشد. علاوهبر این، به طور کاملاً غیرمستقیم در بخشهای پایانی کتاب به کودک میآموزد که درست در جایی که با بحران و ناکامی روبهرو میشویم، ممکن است اتفاقات زیبایی رقم بخورد. جهانی که در اطراف پاندورا زیبا شد حکایت از این امر دارد. این امر ممکن است بدون اراده ما اتفاق بیفتد؛ فقط مهم این است که در خواب نباشیم!
کتاب «پاندورا و پرنده» را ویکتوریا ترنبول نوشته، آناهیتا حضرتی ترجمه کرده و از سوی انتشارات پرتقال در ۳۲ صفحه مصور و به بهای ۹۸ هزار تومان برای گروه سنی بالاتر از پنج سال منتشر شده است.