سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فهیمه ایمانی، مربی کتابخوانی و مروج کتاب کودک و نوجوان: ۲ آوریل مصادف با ۱۴ فروردینماه تولد هانس کریستین آندرسن، پدر افسانههای نو و روز جهانی کتاب کودک است. به همین مناسبت در این یادداشت به یکی از آثار کمتر شناختهشده هانس کریستین آندرسن میپردازیم. «بلبل امپراتور چین» با ترجمه غلامرضا امامی از سوی انتشارات پرتقال منتشر شده است و مناسب گروه سنی ب و ج است. داستان امپراتوری است که شیفته آواز یک بلبل است و در پی آن است که بلبل را در قصر سلطنتی نگه دارد تا اینکه یک روز یک بلبل طلایی ماشینی هدیه میگیرد و ….
شخصیتهای محوری داستان، امپراتور، بلبل واقعی و بلبل ماشینی است. متن کتاب بسیار روان است و تصویرگریاش هم از همین الگو پیروی میکند و بسیار ساده مخاطب را به محتوا رهنمون میسازد. در ابتدای داستان، امپراتور دستور میدهد بلبل را به قصر بیاورند و پیرترین خدمتکار از پرنده درخواست میکند تا به قصر بیاید و درنهایت هم بلبل روی شانه او مینشیند تا به قصر بیاید. نویسنده بهخوبی به نقش واسطهگری ریشسفیدان و احترام به بزرگترها اشاره میکند.
در مرحله بعد شاهد این هستیم که دیگر امپراتور دستور نمیدهد؛ بلکه از بلبل درخواست میکند. این نشان از غلبه ارزشی «درخواست» به «دستور» دارد. پادشاه دستور میدهد برای او لانهای از طلا بسازند. لانه طلایی که نشان از مادیات دارد برای بلبل که پیش از این نویسنده او را عاشق جنگل و آزادی معرفی کرده بود سبب خوشحالی نبود. انعطافپذیری قوانین سلطنتی قصر از قبیل نشاندن بلبل بر بندی ابریشمی و … نشان از غلبه عظمت نعمتهای الهی بر قوانین انسانی دارد. انسانها با غرقشدن در لذات دنیوی، دچار غفلت میشوند و گرایش انسانها به سوی مادیات ناشی از انس آنها با مادیات است. بلبل طلایی نشانه مادیات و بلبل واقعی نشانه معنویات است.
پادشاه دوباره دچار غفلت میشود و به دلیل انس با پرنده طلایی، پرنده واقعی را طرد میکند. در وضعیت بیماری پادشاه زبردستترین تعمیرکارها هم نتوانستند در تعمیر بلبل طلایی کمکی کنند. درواقع مادیات راهگشای مشکلات انسانها نیست و معنویات کمککننده است. معنویات نهتنها زندگی را بر مرگ پیروز کرد؛ بلکه سبب شفا نیز شد. آواز بلبل سبب شفایافتن پادشاه شد.
پاشاه که همیشه با دستور به تمام خواستههایش میرسیده است، در انتهای داستان به جایی میرسد که از بلبل تشکر میکند. این داستان به خوبی به ما نشان میدهد غفلت زمانی زدوده میشود که از مادیات دل کنده باشیم و به معنویات احساس نیاز شدید داشته باشیم.
در کنار نکات مثبت داستان نکات تأملبرانگیزی نیز در آن وجود دارد. امروزه داستانهایی همچون این داستان که روایت امپراتور و قصر و… هستند برای کودکان غریب و ناآشنا به نظر میرسد و نویسندگان امروزی، برای انتقال محتوا میتوانند از نمادهای بهتری نیز کمک بگیرند. همچنین دستیابی به مفاهیم تربیتی داستان برای کودک نیاز به تلاش بیشتری دارد و راحت نیست. در ابتدای داستان، هانس کریستین آندرسن، این بلبل را عاشق جنگل و آزادی معرفی میکند؛ در حالیکه این خصوصیت تمام پرندههاست و مختص به این بلبل نیست. نویسنده بیان میکند که بلبل به دلیل دستور پادشاه حاضر میشود به قصر برود؛ در حالیکه دستور پادشاه برای پرندهها آن درجه از اجبار را ندارد و مختص دنیای انسانهاست. بلبل در قصر سلطنتی که به خواست خود آمده بود، آواز پرسوز خواند و همه را به گریه انداخت؛ اما دلیل این آواز بیان نمیشود. در مجموع این داستان نیز چون سایر آثار درخشان هانس کریستین آندرسن بسیار خواندنی است. مخاطب با خواندن این داستان قطعاً به مطالعه سایر کتابهای این نویسنده نیز ترغیب خواهد شد.
نظر شما