به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فریبا مرادی، پژوهشگر تاریخ و مولف کتاب «گذر جوانمردان: لوطیان عصر قاجار» به عنوان پیشنهاد مطالعه برای روز تعطیل پایان هفته گفت: به علاقهمندان به مطالعه پیشنهاد میکنم کتاب «روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه قاجار» را مطالعه کنند. این کتاب کاملاً مستند است و اسناد اسکن شده و در کتاب قرار گرفته است که بسیار کاربردی است.
وی افزود: مولف این کتاب ناصرالدین شاه قاجار است که از سوی انتشارات پرنده چاپ و راهی بازار نشر شده است. ناصرالدینشاه (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) که پیش از دوران پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، معروف به «قبله عالم»، «سلطان صاحبقران» و بعد از کشته شدن توسط میرزارضا کرمانی «شاه شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. او با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، پس از شاپور دوم ساسانی و تهماسب اول صفوی طولانیترین دوره پادشاهی در میان تمامی شاههای تاریخ ایران را داراست. او به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را صاحبقران نامید. او همچنین نخستین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را نوشت.
فریبا مرادی بیان کرد: همچنین علاقهمندان به مطالعه میتوانند کتاب «افکار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر شده دوران قاجار» اثر فریدون آدمیت که از سوی نشر آگاه منتشر شده است را مطالعه کنند. کتاب پیش رو تمرکز خود را بر پژوهش پیرامون افکار و مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جاری در ایران سده نوزدهم قرار داده و این هدف را با مطالعه و پیگیری بسیاری از آثار منتشر نشده دوران قاجار همچون اندرزنامهها، عرضحالهای مردم، مدونات اقتصادی، اسناد و مدارک رسمی و سیاسی و… پی گرفته است.
وی گفت: کتاب «گزارش سانسور یک فیلم، جنوب شهر فرخ غفاری» اثر عباس بهارلو که از سوی انتشارات قطره به چاپ رسیده است را نیز برای مطالعه پیشنهاد میکنم.
بهارلو در مورد این کتاب نقل میکند: «جنوب شهر» در دوم آذر سال ۱۳۳۷ در تهران به نمایش درآمد، اما پنج روز بعد توقیف شد. غفاری اطمینان خاطر داشت و بعضی اهالی سینما نیز به تأسی از او اذعان داشتند، که اگر «جنوب شهر» در نمایش عمومی با اقبال مواجه شود زمینهای فراهم میآورد که دیگران نیز از راه رفتهشان ساختن همان ملودرامهای کمبها و اغلب منحط «کمی» فاصله بگیرند و سینمای ایران جای واقعی خودش را پیدا کند؛ در واقع ترس اصلی، آنچه آنها آشکار و پنهان به زبان میآوردند، عدم استقبال مردم و سانسور فیلم بود؛ اما «جنوب شهر» سانسور نشد، توقیف شد و با توقیف آن همه چیز برای غفاری و همکارانش بر باد رفت. غفاری در آن روزها سخت درگیر و مستأصل بود؛ یک پایش در «ساواک» و پای دیگرش در وزارت کشور و شهربانی بود تا از «جنوب شهر» رفع توقیف کند. غفاری و فیلمش در مظان اتهامهای ناروا و واهی قرار گرفته بودند که من به تفصیل در کتابم شرح دادهام.
نظر شما