محمدرضا امینی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) عنوان کرد: بیشتر شاعران شاخص کشور ما متولد دهه پنجاه و قبل از آن هستند و هنوز شاعران دهههای شصت و هفتاد به هنر شاعری آنها نرسیدهاند و در مرحله تجربه کردن قرار دارند. این شاعران جوان نیز بهزودی با ادامه مسیر خود در جاده ادبیات و هنر میتوانند خود خالق شاهکارهای ادبی شوند.
وی همچنین درباره مجموعه شعر «چارگی» خود که اخیراً منتشر شده توضیح داد: این اثر اولین کتاب چاپشده من است که رباعیات سروده شده بین سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ را شامل میشود. این اشعار در سه فصل با نامهای «دیدار» با مضامین عاشقانه و اجتماعی، «نذر» با محتوای آیینی و «پیش از دیدار» شامل اشعار ناپخته و عاشقانه جای گرفته و ترتیب قرارگیری اشعار بر اساس ذهنیت شاعر بوده است.
این شاعر تاکید کرد: سرودن رباعی سهل و ممتنع است و شاعری که توانمند باشد میتواند محتوای یک قصیده یا غزل را در رباعی خلاصه کند.
امینی درباره نام کتاب نیز گفت: چارگی به معنی چهارتایی به تعداد مصراعهای رباعی اشاره دارد. از سوی دیگر شعر برای من یک راه چاره است.
وی با اشاره به اینکه حسین جلالپور و نیز حسین منزوی او را با جهان شاعری آشنا کرده اند، افزود: اولین جرقههای شاعری در من سال ۱۳۹۴ ایجاد شد که در جلسههای شعر «ریان» با تدریس محمد صمیمی شرکت کردم. صمیمی به ما تاکید میکرد که باید هر شاعر نوقلم خودش به این دریافت برسد که کدام شعر با طبعش سازگارتر است و وقتی نیز که با غلامرضا طریقی آشنا شدم وی به من پیشنهاد کرد آثار حسین منزوی را بخوانم و هنوز هم از راهنماییهایوی استفاده میکنم. در ادامه ابراهیم اسماعیلی اراضی راه را به من نشان داد و حسین جلالپور و منزوی مرا با جهان واقعی شعر آشنا کردند و شعر صفحه ۵۷ کتاب را تحت تاثیر جلالپور سرودهام.
محمدرضا امینی، متولد سال ۱۳۷۵ و دارای مدرک کارشناسی ارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است.
کتاب «چارگی» را اخیراً نشر ایهام در ۸۵ صفحه و با قیمت ۹۶ هزار تومان عرضه کرده است.
با هم تعدادی از رباعیات این کتاب را مرور میکنیم:
پایش نرسیدهرنگ قالی برگشت
خنده به لب خشک اهالی برگشت
تا عشق رسید و دست و رویی تر کرد
ماهی به درون حوض خالی برگشت
دو دست جدا از بدنش بر تن رود
مابین دو ابروی سیاهش که عمود
خون واژه به واژه میچکید از لب زخم
این روضه قصیدهای رباعی شده بود
تقدیم به حسین منزوی عزیز:
با رفتن تو بیسروسامان شده عشق
بازیچهی شاعران دوران شده عشق
زخمی زدهای به انزوا سخت عمیق
چندیست که «منزوی» فراوان شده عشق
نظر شما