سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «کارگاه تاریخنگاری محلی دفاع مقدس» با حضور غلامرضا عزیزی، پژوهشگر تاریخ و سندپژوه و علیمحمد طرفداری، پژوهشگر تاریخ با دبیری، آذر خزاعی سهشنبه ۲۵ اردیبهشت در سالن مجمع ناشران دفاع مقدس سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
غلامرضا عزیزی گفت: معمولاً تاریخ و تاریخنویسی زمانی نضج میگیرد که رویداد مهم روی میدهد که جریانی در تاریخنگاری شکل میگیرد؛ برای مثال جنگهای ایران و روم باعث شد که تاریخنگارانی به ثبت تاریخ بپردازند. لذا مکتبهای تاریخنگاری به وجود آورند تا به بحث و بررسی جنگها بپردازند. جنگها چه در تاریخنگاری سنتی چه مدرن قابل توجه هستند چه از بالا به پایین چه از پایین به بالا. جنگ چه تاثیری در روابط اجتماعی داشت؟
او افزود: جنگ به خودی خود مورد مطالعه میگیرد، چون در دوره زمانی بیشترین امکانات دو ملت را در خودش درگیر میکند و بر زندگی و آینده مردم تاثیر بسیاری میگذارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا جنگ یک عامل مهم میشود که حدود و ثغور آن را پیدا کنند؛ لذا پرسشهایی مطرح میشود درباره چرایی جنگ؛ حدود؛ میزان تاثیر و… تجهیزات، خسارات،
این سندپژوه اظهار کرد: ما به عنوان مسلمان تاریخ را میخوانیم تا عبرت بگیریم و به روایت نسل امروز تاریخنگاران روایت تاریخ اکنون است؛ یعنی تاریخ را میخوانیم تا دریابیم امروز چه کنیم؟ از طرفی در ثبت تاریخ محلی میتوانیم به وقایعی میپردازیم که در تاریخ ملی کمتر آمده و در تاریخ محلی به صورت جزیی و دقیقتر به نگارش درآمده است.
عزیزی گفت: استادانی مانند مرتضی نورایی و صادق آیینهوند که درباره تاریخنگاری محلی کار کردند، تقسیمات کلی به کار بردند. لذا درباره ویژگی تاریخ محلی وام میگیرم از تعریف نورایی؛ تاریخنگاری محلی از سوی مورخ ساکن محل صورت میگیرد که عرق خاصی به محلی دارد که تاریخنگاری آن را انجام میدهد. لذا عوامل متعددی در تاریخنگاری محلی لحاظ شده که در تاریخنگاری محلی امروز چندان مهم نیست.
او ادامه داد: این عرق و علاقه در تاریخنگاری محلی امروز چندان مهم نیست و دیگر اینکه در تاریخنگاری محلی چون یک مورخ درباره یک محل کوچکتر از کشور پژوهش میکند، جزئیات بیشتری را مورد توجه قرار میدهد در حالی که در تاریخ عمومی و سالشمار اطلاعاتی با این جزئیات پیدا نمیکنید.
این پژوهشگر جنگ عنوان کرد: بحث تاریخنگاری محلی یک پدیده جدید نیست و در میراث مکتوب ما سابقه بالایی دارد، هر چند در این رابطه اختلاف نظر کمی وجود دارد. به هر حال اگر به شواهد مراجعه کنیم دو اثر در دوره ساسانی داریم از جمله متن پهلوی تحت عنوان «شگفتیهای سیستان» است که نشان میدهد که آثاری درباره تاریخ محلی قبل از اسلام داریم. در دوره بعد از اسلام طبق تعریف دکتر قنوات که تاریخنگاری را از سال دوم هجری میداند که در آن موقع برخی کتابهای تاریخ محلی تالیف شده است. همچنین بحث فتوح نامهها که به میان آمد، موضوع خراج مطرح شد که آیا این سرزمین خودش تسلیم شد؟ یا به فتح درآمد؟ چون بحث مالیات در این دو مورد متفاوت بود. در این زمینه شهرهایی که فتح میشد به تاریخ آن میپرداختند که در این تاریخنگاریها به وضعیت فتح آن توجه نمیکردند بلکه اشاره به درباره رودخانه، جنگل، آبها و کوهها و …میشد.
عزیزی گفت: بنابر آنچه در تاریخ روی داده در نیمه دوم قرن سوم که سلسلههای محلی افزایش پیدا کرد از جمله سلسله طاهریان تاسیس شد، تالیف تاریخ محلی رواج یافت. اما از قرن پنجم دوباره تاریخ محلی تنزل پیدا کرد و تا دوره قاجاریه که بحث تعلق به ایران در بیشتر آثار نوشته میشود که نشان از اندیشه همگرایی است.
او افزود: در دوره پهلوی دوم بعضی اندیشههای واگرایی در تاریخ محلی دیده می شود. در این دوره بحث ایرانشناسی هم مطرح است که خیلی پردامنه است. لذا در میان تاریخنگاری محلی هم رواج داشت اما در این میان بحث ایرانگرایی در این تالیفات پررنگ است.
تاریخ محلی جزء لاینفک تاریخ ملی
علیمحمد طرفداری گفت: به طور کلی جنگ در تاریخ بشر از مهمترین رویدادهایی است که برای هر ملت میتواند رخ دهد و در تاریخ شرق جنگها بیشترین رویدادها را به خود اختصاص دادند. اگر به پنجاه سال اخیر ایران نگاه کنید و اگر از مردم درباره مهمترین پدیده بپرسید، دفاع مقدس را نام میبردند. برای همین طبیعی است که جنگ تاریخ یک ملت را شکل بدهد.
او افزود: معمولاً روایتی در جنگ غالب میشود که روایت غالب روایت کشور پیروز است. برای مثال پس از جنگ جهانی دوم هیتلر جنایتکار و منفور است، اما این نگاه به چرچیل وجود ندارد در حالی که چارچوبهای جنگ برای هیتلر و موسولینی و چرچیل متصور است، اما در عرصه تاریخنگاری از چرچیل روایت دیگری است، چون در جنگ غالب شدند و تاریخ جنگ را کشور غالب مینویسد.
این تاریخنگار بیان کرد: الزامات تاریخنگاری محلی در فرم و شکل چیزی جز تاریخنگاری ملی نیست، شاید در تاریخنگاری محلی جنگ انواعی از مواد تاریخنگاری را پدید میآورد که فراتر از تاریخ رسمی است. همین که فردی گوشی همراه را روشن و جنگ را ضبط میکند، بدون اینکه بداند تاریخ یک واقعه را ضبط میکند که در آینده میتواند به عنوان یک سند به کار بیاید. بنابراین در تاریخنگاری محلی ثبت جزئیات بیشتر الزامی است و بقیه همان تاریخنگاری رسمی است؛ مثلاً در جنگ غزه، اجماعی که رخ داده بینظیر و محال است دورهای از تاریخ را پیدا کرد که مردمانی از استرالیا و کانادا در کف خیابان بیرون بیایند و همه یک خواسته داشته باشند. امروز یک مورد تاریخنگاری جنگ را پیش روی ما قرار داده که کسی نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. لذا ضرروی است که نسبت به آنچه در باریکه غزه در جریان است، جزئیات ثبت و ضبط شود.
طرفداری گفت: تاریخ یکی از ارکان هویت ملی است و هر کسی که بخواهد با یک کشور وارد نزاع شود بیشک رجوعش به تاریخ است. در حقیقت دشمن تلاش میکند تاریخ را از هویت جمعی جامعه حذف کند. آنچه هویت یک سرزمین غنا میبخشد بحث تاریخ است و ما در این میان تاریخ محلی داریم که از جمع آن تاریخ ملی به وجود میآید. اگر در مقطعی از تاریخ ایران هر شهری فاقد تاریخ باشد به همان اندازه نسبت به تاریخ آن خلایی به وجود میآید. این نکته میتواند بر ضرورت تاریخ ملی بیافزاید چون کمک میکند به تقویت تاریخ محلی. شاید به همین دلیل کسانی که علاقه به تاریخ محلی دارند بخشی از هویت ملی را حفظ میکنند. لذا تاریخ محلی جزء لاینفک تاریخ ملی است.
او ادامه داد: قدمت تاریخ محلی برمیگردد به «شگفتیهای سیستان» و متون مشابه که در آن دوره نوشته شده است، اما شاید در دوره هخامنشی و اشکانی هم آثاری باشد که فقدان اسناد و مدارک دست ما را درباره بحث در این رابطه میبندد. لذا تاریخنگاری محلی به نگارش تاریخ در شکل وسیع آن در یک جغرافیای محدود مثل شهر یا روستا پرداخته میشود. لازم است یادآور شوم که گاهی اوقات تاریخ محلی حول رجال شکل گرفتند و ذیل آن تاریخ محلی هم تالیف شدند. بنابراین تاریخ محلی مربوط به تاریخ یک محله، روستا یا شهر در بعد وسیع و با جزییات بسیار در آن جای میگیرد. به یک معنا مورخ تاریخ محلی خودش را محدود نمیکند و تنوع موضوعی را در اثر خودش میگنجاند.
نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار میشود.
نظر شما