به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «افغانستان معاصر؛ بنیادهای ایدئولوژیک تحولات سیاسی» تالیف محمدحنیف طاهری، پژوهشگر افغانستانی از سوی انتشارات نگاه معاصر منتشر شد. محمدحنیف طاهری، مسئله و دغدغهاش را این گونه شرح داده است: یکی از اساسیترین مشکلات افغانستان در دوره معاصر مسئله نابرابری انسانها است. این مسئله منجر به مشکلات گستردهای مانند بیثباتی نظام سیاسی، مهاجرت و فقر شده است. در فصل اول کتاب به این مسئله پرداختهام.
او ادامه داد: مسئله نابرابری را ذیل بحث «انسان ناهمساز و سلطه» توصیف کردم و بنیان نظری آن را از دوران یونان باستان و قرون وسطا مورد بررسی قرار دادم. در ادامه به دوره مدرن و نظریه «انسان برابر» پرداختهام. به این مسئله هم اشاره کردهام که کسانی مانند ابن خلدون و ابن سینا نیز با تکیه بر متون دینی قائل به نظریه انسان برابر بودهاند. ریشه بسیاری از نابرابریها در دوران معاصر افغانستان به دوره عبدالرحمن خان، سلطان مستبد، برمیگردد. از سوی دیگر نابرابریها را با سلطه مذهبی، سنتی و نژادی در ارتباط میدانم. هزارهها و شیعهها از تحتستمترین اقلیتها در افغانستان هستند.
او درباره مبانی نظری دیدگاه طالبان و نسبت آن با مناسبات نابرابریساز گفت: دو فصل از کتاب به بحث طالبان و امارت اسلامی پرداخته است. دقیقاً نظریه انسان نابرابر باعث شده است که چنین نیروهایی شکل بگیرند. طالبان درصدد پیادهکردن همان نظام سلطه هستند. امارت اسلامی توسط طالبان به وجود آمده است. «امیر» مفهومی است افغانستانی که به همه سلاطین و امرای کشور داده میشد. به جز دوره اخیر که نظام سلطنتی ساقط و رئیس جمهور تعیین شد. طالبان به لحاظ مذهبی حنفی و به لحاظ قومی پشتون هستند. طالبان هیچ باوری به برابری انسانی و مردمسالاری ندارند.
او درباره مبانی مشروعیت نظری طالبان گفت: این مسئله برمیگردد به سه مفهوم بنیادی که ریشه سنتی و قومی –و نه مذهبی- دارند یعنی لویه جرگه، مذهب حنفی و قانون پشتونوالی. لویی جرگه که سنتی قبیلهای است یعنی مجلسی از نخبگان و بزرگان که در شرایط اضطراری تشکیل میشود تا حکومت مرکزی مستقر شود. منظور از مذهب حنفی یعنی فقه حنفی که بر اساس آن حکومت میکنند. عرف پشتونوالی سنتی قومی است که میان پشتونها رواج دارد. طالبان به مبانی مشروعیتساز دنیای مدرن باور ندارند.
طاهری درباره نقش قدرتهای منطقهای و جهانی در وضعیت افغانستان گفت: طالبان بیشک دستپرورده غیرمستقیم آمریکا و سازمان اطلاعات نظامی پاکستان است. طالبانِ دوره اول با همکاری القاعده، حمایت مالی عربستان و حمایت اطلاعاتی پاکستان شکل گرفت. طالبان دوره متاخر نیز با حمایت آمریکا شکل گرفته است؛ هر چند در ظاهر چنین به نظر نمیرسد اما تعاملاتی پنهان وجود دارد.
او درباره تحولات آینده جامعه افغانستان گفت: باید اقلیتها به رسمیت شناخته شوند و از حقوق همسان برخوردار باشند. من در فصل پایانی راهکاری ارائه دادم که در نسبت با فلسفه میانفرهنگی مطرح شده است؛ این فلسفه بر این مسئله تاکید دارد که هیچ فرهنگ و اندیشهای نباید خود را مطلق بداند. این نگاه برای وضعیت افغانستان راهگشا است زیرا جامعه و فرهنگ این کشور متکثر و پر است از اقوام، مذاهب و فرهنگها و اندیشههای گوناگون. رواج عقلانیت میانفرهنگی و احترام به همه عقاید برای آینده افغانستان ضروری است.
نظر شما