سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): دومین گردهمایی اصحاب علوم انسانی در یادبود شهدای پرواز اردیبهشت و شهید خدمت آیتالله سید ابراهیم رئیسی، در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در بخش بعدی ارائهها، حجتالاسلام حمید پارسانیا نیز به بیان نکاتی در رابطه با عنوان نشست، یعنی ملت ابراهیم و جایگاه شهید رئیسی پرداخت و گفت: واکنش مردم در این فقدان، یک پدیدۀ اجتماعی و تاریخی مهم است و باید این تالم را تحلیل کرد.
او افزود: من اجمالاً در رابطه با عنوان این نشست صحبت میکنم. در رابطه با جامعه اسلامی دو مفهوم وجود دارد؛ امت و ملت. امت از ریشه أمة به معنای قصد کردن به امری است؛ بنابراین، جمعی که قصد واحدی نسبت به امری واحد دارند، امتاند. ملت اما ریشه از املاء دارد و بدین معنا است که امری را کسی املا میکند که نوشته شود و رقم بخورد و در قرآن ناظر به املاء الهی است. ما امتهای مختلفی داریم. هر جمعی که بر هر غرضی جمع میشوند، امتاند. که این غرض میتواند بر هوس، سوء غرض یا هوی باشد. ملت اما مرادف با دین است و همیشه با نام پیامبر( ص)گره خورده است. ما البته ملت را در تاریخ معاصر خودمان، معادل قومیت و nation گذاشتیم. ملت یعنی امتی که قصد هجرت در راه خدا میکند.
اظهار حیات امت اسلامی
پارسانیا ادامه داد: در این حادثه، امت اسلامی هویت و زیست و حیات خودش را کاملاً نشان داد. در دوران معاصر، ملت اسلام، در مواجه با فرهنگ رقیب که نوعی امت است که سمت و سوی این جهانی دارد، قرار داشت. انقلاب اسلامی یک نقطه عطفی برای حیات امت و ملت اسلام و مهاجرت به سوی خداوند بود که رویکرد معنوی بشر را احیا کرد. همیشه در تمام صحنهها، محور انسجام ملت، اسلام و هویت اسلامی و تاریخی بود که بازهم در این تشییع و تاثر، اظهار حیات کرد و در قبال تهاجم فرهنگ رقیب ایستاد. پیش از انقلاب اسلامی، بسیاری تصور میکردند که زیست و ملت الهی به پایان رسیده است، حتی خود امت اسلامی هم ذیل عناوین سکولار با غرب مبارزه میکردند، ولی انقلاب اسلامی نقطه عطف بود. در این تشییع در حقیقت هویت ملت اسلام به عنوان یک واقعیت تاریخی خودش را نشان داد و این واکنش مختص امت اسلامی بود و هست. اگر این نظام معنایی توحیدی نبود، فرصتی برای ظهور این هویت جمعی نبود، پس حیات امت اسلامی یک پدیده غیرقابل انکار است و جهان ناگزیر از به رسمیت شناختن آن است.
تغییر نظام برنامهریزی کشور
در ادامه این یادواره، معز خادم حسینی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز به بیان زاویهای متفاوت در فهم عملکرد شهید رئیسی پرداخت و گفت: شهید رئیسی ابعاد ناشناختهای داشت. ایشان مزایا و محاسن بسیاری داشت و ایراداتی هم بارها به ایشان گرفته میشد که یکی از ایراداتی که به ایشان میگرفتند، پرکاری و پرتحرکی بود و بارها گفته میشد که این پرکاری، باعث بیبرنامگی میشود.
او ادامه داد: من بحثم را از زاویه این نقد پی میگیرم. میدانیم که سازمان برنامه و بودجه مسئول برنامهریزی برای کشور است و سازمان برنامه ما بومی نیست و الگوی برنامه توسعه و بودجهریزی ما نیز، الگوی ملی و بومی نیست. به همین علت، ما همیشه دچار چالش هستیم و شنیدید که بارها میگویند، در بهترین حالت، برنامههای توسعه ما، بیست تا سی درصد اجرایی میشود. یعنی کشور با ببیست درصد ظریفت به پیش رفته است. آقای رئیسی از نظر من به تمام این موضوعات اشراف داشت و با اینکه آشنا بود، پای در این عرصه گذاشت و با شهادت، الگوی برنامهریزی ما را به چالش کشید.
او گفت: شکل برنامه ما نباید با ماهیت و هویت انقلابی جامعه ما در تعارض باشد. ایشان الگوی مدیریت و برنامه ریزی کشور را تغییر داد. الگوی بودجهریزی ما آمریکایی است اما الگوهای جدید، مبتنی بر راهکارهای نوآورانه و اصل شتابدهندگی است. در کشور ما، باید سازمانها و نهادها به جای فرمان دادن و نظارت بر میدان، به مثابه شتابدهنده وارد شوند و ایشان دقیقاً همین الگو را پیش میبردند؛ دقیقاً مانند کاری که حاج قاسم سلیمانی میکردند یا ایشان از جنگ تعریف میکردند.
نظر شما