بنفشه رسولیان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره کتاب جدید خود گفت: کتاب «مهراس و ماجراجویی در قصر» درباره یک بازه زمانی خاص در تاریخ اسلام است که اشاره خاصی در کتابهای کودک و نوجوان و کتابهای درسی آن نشده است؛ یعنی تنها کسانی که به دنبال تحقیق و پژوهش در این دوره هستند چنین بازه زمانیای را ممکن است بررسی کنند. پرداختن به موضوع غدیر بسیار مهم است. من قبلاً هم رمانی به اسم «سفری که پرماجرا شد» داشتم. در آن کتاب خیلی مستقیم به قضیه غدیر پرداختم؛ اما در این کتاب جدید که در قالب کمیکاستریپ ارائه شده، سعی کردم به بخشی از تاریخ اشاره کنم که بیشتر مواقع گُنگ، بیصدا و خاموش مانده است؛ درحالیکه این بازه زمانی خیلی خیلی در تاریخ ولایت حضرت علی (ع) مهم است و میتوان گفت فقط در سریالهای تلوزیونی به آن پرداخته شده است. به همین دلیل تصمیم گرفتم این برهه از تاریخ را در نظر بگیرم و با استفاده از ویژگیهای قلمی طنز و کلام غیرانتزاعی و ساده، موضوعی را که در آن برهه تاریخی اتفاق افتاده به بچهها منتقل کنم.
او درباره دغدغه تألیف چنین اثری بیان کرد: شخصاً خودم به تاریخ اسلام بسیار علاقهمندم و سالهاست که در این حوزه مطالعات شخصی داشتهام؛ اما چیزی که دغدغه من است با توجه به اینکه آموزگار هم هستم، این است که میبینم در کتابهای درسی بچهها - چه در کتابهای تاریخی و چه در کتابهای دینی و آموزشی- به آن شکلی که باید، بچهها با این برهههای تاریخی آشنا نمیشوند و اشارات، اشارات خیلی کوتاه و سطحینگر و خارج از حیطه علاقه بچههاست؛ به همین دلیل، همیشه سعی میکنم خیلی کم به حیطه مسائل مذهبی برای بچهها ورود کنم و وقتی هم که ورود میکنم سعی میکنم کارهایی را بنویسم که بچهها با علاقه خیلی زیاد کتاب را تورق کنند، بخوانند و درباره آن تفکر کنند؛ چون مقوله مذهب و اساساً نوشتن درباره این مقوله، برای بچهها خیلی کار سختی است و بسیاری از نویسندگان هستند که مینویسند و زیاد هم مینویسند؛ اما متأسفانه به جای ایجاد علاقه، بچهها را دچار تکرر فکری و دلزدگی میکنند. کاری که ما امسال به یاری خدا برای عید غدیر خم انجام دادیم، یک کار کمیک است و برای اولینبار در کشور این اتفاق میافتد. با استفاده از حقیقتهای تاریخی و بهرهمندی از خلاقیت نویسنده و تصویرگر، ما توانستیم کاری را تولید کنیم که مطمئن هستم به یاری خدا و توجه امیرالمؤمنین (ع)، این کتاب توجه بچهها را جلب خواهد کرد. البته تصمیمی هم داریم؛ اینکه داستانهای مهراس را ادامه دهیم.
رسولیان در توضیح چالشها و تفاوتهای نوشتن در حوزه ادبیات دینی برای کودکان و نوجوانان در مقایسه با دیگر حوزهها، گفت: ادبیات دینی و مذهبی یک حیطه بسیار بسیار ظریف و حساس و حتی میتوانم بگویم خطرناک است؛ درواقع مثل یک شمشیر دو لبه است. شما به عنوان نویسنده خصوصاً نویسنده کودک و نوجوان، مخاطبی دارید که هنوز از لحاظ ذهنی به طور کامل مسائل مذهبی و آن رویکردهای مذهبی در ذهنش شکل نگرفته است و موجودی است که دارد علماندوزی میکند، نگاه میکند و از آموزههای خانوادگی، اجتماعی، کتابها، رسانهها، کتابهای درسی، مدرسه و… آموخته کسب میکند؛ بنابراین شمای نویسنده، شمایی که میخواهید به این حوزه وارد شوید، باید حتماً مطالعات بسیار گستردهای در این حوزه داشته باشید.
او افزود: علاوه بر اینکه توانایی نوشتن برای کودک و نوجوان را دارید و میدانید که برای مخاطب کودک و نوجوان، نوشتن چه ویژگیهای خاصی را میطلبد و چه نوع خلاقیتهایی را باید به کار ببرید؛ در کنار همه اینها موضوعی که بسیار مهم است و همپوشانی دارد این است که شما باید مطالعات تاریخیتان از هر جنبه کامل باشد. من خیلی از کتابهای مذهبی را دیدهام که متأسفانه نویسنده فقط به شنیدههای خودش اکتفا کرده است و کارهایی تولید کرده که نهتنها موفق نیستند بلکه به این حیطه هم لطمه میزنند؛ لطمههایی که واقعاً جبرانپذیر نیست و من به عنوان یک معلم در بین بچهها، این لطمهها را زیاد مشاهده کردهام؛ اما وقتی یک نویسنده با سواد تاریخی و مذهبی و با پشتوانه پژوهشی قوی وارد این کار شود، نتیجهاش کارهایی میشود که موفقاند و در بین بچهها طرفدار پیدا میکنند. مخصوصاً اگر این کارهای مذهبی را شما به عنوان نویسنده به کمک تصاویر زیبا، ژانرهای مختلف و رگههایی از طنز مخلوط کنید، آن وقت است که میتوانید حرفتان را خیلی قشنگ به بچهها بزنید و آنها هم پذیرای حرف شما خواهند بود؛ کاری که من بهشخصه سعی کردهام در این دو کتابی که درباره غدیر به لطف خدا تألیف کردهام، انجام دهم.
بنفشه رسولیان درباره رویکرد خود به عنوان یک نویسنده در قبال داستانهای دینی کودک و نوجوان، اینطور توضیح داد: روراست به شما بگویم که منظر من و نگاهم به داستانهای مذهبی برای کودکان و نوجوانان، اصلاً جنبه تبلیغاتی ندارد؛ یعنی اجازه نمیدهم بحث تبلیغاتی و بایدها و نبایدها، وارد کار مذهبی برای کودک و نوجوان شود. مطمئن باشید اگر این اتفاق بیفتد آن کار تمام است. مخاطب باید در کتاب کششی ببیند، کششی خیلی عمیق تا به آن وصل شود. وصلشدن مخاطب به آن گیره اصلی در داستان میتواند به واسطه چند چیز باشد؛ یکی لحن و بیان داستان است که بچههای این زمانه، لحن طنز را خیلی دوست دارند، یکی دیگر تصویرگری و صفحهآرایی خوب کتاب است و همچنین جنس کتاب، سایز کتاب، رنگآمیزی و نورپردازی تصاویر. تمام اینها باید حسهای پنجگانه بچهها را تحریک کند. ما در نویسندگی چیزی داریم به اسم حسآمیزی؛ اگر نویسنده قلم قوی داشته باشد حتی میتواند مزه لیموی ترش را طوری به مخاطب منتقل کند که دهانش پُرِ آب شود. اگر یک نویسنده از این تواناییهای خود بهخصوص برای کار مذهبی استفاده کند، اعتبار کارش بسیار بالاتر از یک کار آموزشی صرف، خواهد شد.
او در ادامه گفت: این نکات برای من خیلی مهم است. خیلی کم، کار مذهبی مینویسم؛ چون پشت هر کار مذهبیام، تقریباً ۶ ماه مطالعه است و به این دلیل کمتر کار مذهبی قبول میکنم؛ اما خیلی از دوستان را میبینم که به صورت سریدوزی، کار مذهبی تولید میکنند، در صورتی که بُردی هم ندارند و آثارشان راه به جایی نمیبرد.
نویسنده کتاب «مِهراس و ماجراجویی در قصر» ضمن اشاره به اینکه این اثر، اولین کار کمیکاستریپِ اوست، درباره تجربه نگارش آن بیان کرد: من برای اولینبار است که کمیک مینویسم و واقعاً میتوانم بگویم کار سختی است؛ زیرا یکی از مهمترین بخشهای کار کمیک، هماهنگی بین نویسنده و تصویرگر است. در کار کمیک، ۷۰ درصد کار را تصویرگر انجام میدهد؛ یعنی تمام آن حالتهای چهره، رفتارهای خاص، موقعیتهای مکانی و گفتاری را تصویرگر باید نشان دهد. چیزی که در کتابهای غیرکمیک، نویسنده توصیف میکند، در کتابهای کمیک، تصویرگر باید با قلم و رنگآمیزی خود، نشان دهد. به همین دلیل در کار کمیک، تصویرگران نقش پررنگتر و سختتری دارند. ما در مسیر تولید این کتاب، چندین جلسه برای هماهنگی داشتیم و مهدی بیگدلی، تصویرگر کتاب روی انتخاب تصاویر و استوریبرد حساسیت زیادی به خرج داد. مراحل تولید و طراحی این کتاب واقعاً نفسگیر بود و در فرصت بسیار کم انجام شد.
نظر شما